ی 1395/08/09 - 10:17

دل می دهم به فرصت پاییز رنگ رنگ
دل می دهم به این همه نقاشی قشنگ
دل می دهم به ابر،به بادی که می وزد
تا برگ ها به خاک بیفتند بی درنگ
خیل پرندگان پرافشان پریده اند
لم داده روی شاخه کلاغی سیاه رنگ
دل می دهم به این همه نقاشی قشنگ
دل می دهم به ابر،به بادی که می وزد
تا برگ ها به خاک بیفتند بی درنگ
خیل پرندگان پرافشان پریده اند
لم داده روی شاخه کلاغی سیاه رنگ
دل می دهم به فرصت پاییز رنگ رنگ
دل می دهم به این همه نقاشی قشنگ
دل می دهم به ابر،به بادی که می وزد
تا برگ ها به خاک بیفتند بی درنگ
خیل پرندگان پرافشان پریده اند
لم داده روی شاخه کلاغی سیاه رنگ
رد می شوم ز خش خش این برگ های خشک
موسیقی غریب شکستن بدون جنگ
بو می کشم قیامت این برگریز را
حس می کنم که مست، پریشان، که گیج ومنگ…
عریانی اتفاق کمی نیست در درخت
کابوس شاخه هاست.هیاهوی زخم وسنگ
باید دوباره فکر کنم وقت رفتن است
زنگ خطر نواخته شد دنگ دنگ دنگ
پاییز یعنی آمدن ورفتنی غریب
یعنی دلم که هست برایت همیشه تنگ!
پروانه نجاتی
دیدگاه ها