مجروحیتم مانع ورزش حرفه ای و حضور اجتماعی ام نشد

پ 1395/08/06 - 12:17
مجروحیتم مانع ورزش حرفه ای و حضور اجتماعی ام نشد
بعد از مجروحیتم دکتر چند سالی را اجازه تمرین را نداد، کمی که بهبود یافتم بدون مربی خودم مشغول تمرین شدم،در مسابقات تنیس شرکت کردم، وتوانستم در سال 86 رتبه سوم مشترک انفرادی و در سال 88 رتبه سوم مشترک (گروهی) را کسب کردم، برای حضور بیشتر در اجتماع دیپلمم را گرفتم و در فروشگاهی مشغول به کار شدم، همزمان در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم بعد از مصاحبه و آزمون نتیجه قبولی گرفتم، 28 سال خدمت صادقانه به عنوان متصدی امور دفتری در مقاطع مختلف تحصیلی از جمله کارهای من بود.

 

از همان آغاز جنگ حملات هوائی بسیار زیادی در تمامی مناطق جنوبی و مرزی کشور داشتیم و جنگ تلفات جانی و مالی بسیار زیادی می گذارد، رباب باقری یکی از بانوان عرصه دفاع مقدس است، وی در گفت و گو با خبرنگار سایت زنان شهید در خصوص جانبازی خود که در نخستین روزهای جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل آمده است می گوید: درگیری ها در آبادان زیاد شده بود، هر شب آتش باران می شد، اولین هفته جنگ بود، پالایشگاه نفت آبادان در اثر بمباران آتش گرفته بود، نه آب و نه برق داشتیم، شب گرمی بود، مادر به همراه یکی از خواهرهایم به منزل خاله برای احوال پرسی رفته بودند و قرار شد شب در آنجا بمانند، من به همراه 2 برادرم، پدر، عمو و  2 خواهرهایم در حیاط منزلمان خوابیده بودیم، نزدیک 4.30 صبح صدای مهیبی به گوش رسید بمب خمسه خمسه به حیاط خانۀ ما اصابت کرده بود و ترکش های زیادی به اطراف خانه پرتاب می شد!

همه جا را دود پر کرده بود خواستم از جایم بلند شوم تا جوجای حال احوال سایر اعضای خانواده باشم اما نتوانستم! 2پایم را از دست داده بودم، به سمت دیگری نگریستم دیدم افسانه و فاطمه شهید شده اند و در سمت دیگر برادرم یکی از پاهایش را از دست داده بود، در سمتی دیگر پدر و عمویم بی جان غرق درخون افتاده بودند هر چه صدا زدم 2تن از خواهرهایم را نیافتم یکدفعه دیدم از اتاق خارج شدند خدا رو شکر که آنها سالم هستند.

وی در خصوص آن شب و شهادت اعضای خانواده اش گفت: به شهدا از قبل الهام می شود، من و برادرم را به بیمارستان انتقال دادند تا جراحی روی پاهایمان انجام شود ابتدا من به اتاق عمل رفتم و 2 پایم را از دست دادم، بعد از من نوبت برادرم بود، قبل از رفتن حسن وصیتی نوشت که اگر شهید شدم گریه نکنید، برای شهدا نباید گریه کرد، مقداری پول پس انداز دارم آنرا خرج مراسمن ترحیمم کنید و همیشه برایم قرآن بخوانید.

این خواهر شهیدان ادامه داد: یادم می آید در آن شب قبل از حادثه خواهر بزرگترم پیش از خواب مشغول نوشتن اطلاعاتی روی دست هایش است دلیل را پرسیدم فاطمه گفت: «خواهرجان می خواهم شناسایی شوم!»

فرزند شهید از نخستین روزهای مجروحیتش می گوید: 1 هفته در بیمارستان آبادان بستری بودم که بمباران شد، من را به اهواز انتقال دادند 1 ماه هم در آنجا بستری بودم و بعد 2 ماه در شیراز سپس به تهران منتقل شدم 2 ماهی هم در آنجا ماندم، پاهایم عفونت کرده بودند ، سختی هایم برای من آسان گذشت چون این معامله ای بود که من با خدا کرده بودم.

خواهر شهیدان باقری با بیان اینکه جانبازی هیچ وقت نتوانست از فعالیت و حضور اجتماعی محرومم کند گفت:همیشه در ساعات غیردرسی درمدرسه تنیس تمرین می کردم، بعد از مجروحیتم دکتر چند سالی را اجازه تمرین را نداد، کمی که بهبود یافتم بدون مربی خودم مشغول تمرین شدم تا اینکه یکی از دوستانم با من تماس گرفت و پیشنهاد حضور در مسابقات تنیس را به من داد، خدا رو شکر در سال 86 رتبه سوم مشترک انفرادی و در سال 88 رتبه سوم مشترک (گروهی) را کسب کردم، همچنین دوست داشتم در اجتماع هم حضور داشته باشم به همین دلیل دیپلمم را گرفتم و در فروشگاهی مشغول به کار شدم، همزمان در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم بعد از مصاحبه و آزمون نتیجه قبولی گرفتم، 28 سال خدمت صادقانه به عنوان متصدی امور دفتری در مقاطع مختلف تحصیلی از جمله کارهای من بود.

وی در پایان در پاسخ به این سؤال که انتظارش از بانوان به ویژه دختران چیست؟ می گوید:  بانوان کشور عزیزمان دارای کمالات زیادی هستند اما خواندن نماز و صبر را سرلوحه تمامی کارهایشان در طول زندگی قرار دهند و با تحمل سختی های زندگی به شیرینی  برسند و با داشتن وحدت بتوانند مشکلات موجود در جامعه را حل نمایند.

وی در پایان این گفت و گو انتقاد از اعضاء بنیاد شهید در حوزه زنان جانباز گفت: متأسفانه بنیاد هیج بودجه ای به بانوان جانباز ورزشکار اختصاص نداده است و هیچ گونه تسهیلاتی برای ما قائل نمی شوند حتی در برگزاری مسابقات هم کوتاهی می کنند از سال 88 تا به حال تنها یک مسابقه برگزار شده که آنهم سهیمه برای یک نفر بوده است، تقاضای من از مسئولین این است که به فکر زنان جانباز ورزشکار باشند.

انتهای پیام/ع

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.