...........بابا

پ 1395/07/29 - 09:28
...........بابا

اتل متل یه بابا

که اسم اون احمده

اون بابای مهربون

امام جمعه شهره

اتل متل بچه ها

چهار بچه زیبا

همون هایی که امروز

شدن نگین پیشوا

محمد ونصرالله

حمید و داداش رضا

یادت می یاد اون روزا

چهره آقا رضا

همون که هی دادمیزد

جون شما وامام

یادش بخیر محمد

بچه خوب احمد

همون محمدی که

حسرتشو می خوردن

یادش بخیر نصرالله

امانتی از خدا

حالا از اون بچه ها

داداش حمیده مونده

همون که درد ملت

قلب اونو سوزونده

تعصب حاجی جون

برابچه شهیدا

عجب چه دیدنی بود

خنده های بچه ها

غیر خدا وهمسر

هیچ کسی رو نداره

وقتی حاج عبدالحمید

مریض می شد دوباره

یادت می یاد اون روزا

روزای خوب خدا

مادر این بچه ها

دعا می خوند دوباره

ناله میزد شبونا

تا پسرش بمونه

پیام میداد به رهبر

براش دعا بخونه

آقا جواب داده بود

دوستش دارم می مونه

حمید رفت ونیومد

کاش اون روز نمی یومد

وقتی حاج عبدالحمید

پر کشیدو نیومد

اشک بچه شهیدا

بگم چه جور در اومد

نگا تو چهره­هاشون

قلبتو می سوزونه

وقتی خبردادن که

حاجی رفته نمونده

چه جور دل تو اومد

بچه­هاتو بذاری

اونوقت خودت تنهایی

بری مارم بزاری

بچه های حمید و

یه لحظه یادت بیاد

اون لحظه ای که بابا

نبود کنار این­ها

نگاتو چهره هاشون

قلبتو می سوزونه

شکستن قلباشون

به یادتون می مونه

توهمین شهر پیشوا

امام زاده­ای زیبا

توقطعه شهیدا

بالای قبررضا

عکس قشنگوحاجی

کنار دست آقا

بالاسرباباشه

ایستاده مثل بابا

یه خورده اون طرفتر

پایین قبر باباش

یه سنگ مشکی رنگه

مزارحاجی اونجاست

حاجی همش شبو روز

به فکر مملکت بود

بازم بگم وصفشو

حاجی چه آدمی بود

آخر قصه اینجاست

ببین حواست کجاست

آدرس دادم که نگی

عکس اونو ندیدی

کمی وصفشو گفتم

نگی یه وقت نشنیدی

پیام رهبری رو

 خودم باچشمم دیدم

نوشته بود براشون

ازاولیاءالله

چه جمله­ی قشنگی

چه وصف ناب و،وندی

آهای مردم دنیا

بدونین قدرشون را

یه وقت روزی میفهمین

که دیگه خیلی دیره

گریه­های حاج خانم

یقتونومی گیره

یه روزی خوب

میفهمین

که من دارم چی میگم

وصف این آدمارو

حالا دارن پس میگن

خوب یادتون بمونه

ما شیعه کی هستیم

علی رو دریابیم

یه وقت عقب نیفتیم

یه روز آقامون میاد

دستشونو می گیره

سختی این روزا رو

کی میگه که ندیده

میخوام یه چیزی بگم

بمونه یادگاری

اینم میگم برای

حاج خانم جنیدی

تورو خدا حاج خانم

وقتی سرسجاده

داری دعا می خونی

کنار اون دعاهات

اسم منم بخونی

البته این شعر من

قالبتون رو نداشت

همه مقصدم این بود

اونهایی که نداشتن

از بچه هات نشونه

بشناسن این بچه ها

نشون به اون نشونه

شدن نگین پیشوا

آهای آهای جوونها

وارث کشور ما

حالااز اینجا به بعد

شماجلوبیفتین

بابا علی که گفتین

دیگه عقب نیفتین

سرسجاده هاتون

براما دعاکنین

این بنده حقیرو

تنهایی یادش کنین

 

شاعر: مریم آزاد

 

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.