زنان ايران و الگوی معتدل اسلامی

ش 1395/06/06 - 23:08
زنان ايران و الگوی معتدل اسلامی

موفقيت زنان ما در ساليان گذشته از يك سو حاصل تلاش و روشن بيني آنان و از سوي ديگر نتيجه اهتمام و روشنگري رهبران و مسئولين اجرايي كشور بوده است. برخي از اين دستاوردها عبارتند از: 1-خودباوري: مهمترين تاثير انقلاب اسلامي در جامعه زنان را بايد تحول شخصيت زن ايراني و تبديل زنان خود باخته و سرخورده و سردرگم به زناني دانست كه نه تنها آرمانشهر خود را در داستان هاي تخيلي زن غربي جست و جو نمي كردند، بلكه خود داعيه رهبري زنان را در سر مي پروراندند. زن ايراني در اثر انقلاب افزون بر آنكه خد را در تحولات اجتماعي و تاريخي كشور خود سهيم و داراي نقش تعيين كننده مي دانست، نيم نگاهي نيز به زنان ديگر داشت تا طرحي نو براي نجات و هدايت آنان در افكند. او گر چه در اين عرصه به تدوين برنامه اي منسجم براي زنان ان سوي مرزها نينديشيد، اما تحولات به وجود آمده در داخل كشورش چراغي فرا روي زنان ديگر كشورها به ويژه كشورهاي اسلامي مي گرديد. امروزه زن مسلمان فرهيخته در هر كشوري به راه سومي مي انديشد كه نه بر آمده از جمود و تحجر است و نه محصول خودباختگي در برابر غرب و البته خود را در شناخت راه سوم مديون زن ايراني مي داند. 2) ارزشمندي: زن ايراني در عصر انقلاب اسلامي آنگاه به جايگاه ارزشي خود رسيد كه تجلي ارزش هاي انساني شده بود، در صفوف راهپيمايي ها و پيشاپيش مردان «تجلي شهامت و حضور» در طول انقلاب و دفاع مقدس «تجلي مقاومت»، پس از شهادت همسر و فرزند «تجلي صبر » در صحنه هاي اجتماعي «تجلي عفاف» در عرصه دفاع سازندگي «تلاش و استقامت». به جرات مي توان گفت كه زنان ما به ويژه در دوران دفاع مقدس احياگر روحيه دلاوري شجاعت و قهرمان جبهه هاي كارزار و پرورش دهنده نسلي نو بودند كه شهادت در راه آرمان هاي مقدس را سعادت شمردند. 3) حضور اجتماعي: تغيير نظام سياسي و پاك تر شدن فضاي اجتماعي فرصتي به دست داد تا زن مسلمان با ارتقاي رفتار اجتماعي خويش چهره اي از خود از ارايه دهد كه نه به معناي انزوا بود و نه با تبرج و خودنمايي ملازمتي داشت. او به خوبي دريافته بود كه مشاركت اجتماعي ضرورتا نه به معناي حضور فيزيكي در كوچه و خيابان و احراز مشاغل اقتصادي، كه به معناي تاثير هر چه بيشتر در تحولات اجتماعي در مسير سعادت بشري است. كم شدن زمينه هاي اختلاط در برخي محيط هاي كار نيز در افزايش حضور و اقدام به فعاليت هاي اطمينان بخش آنان موثر بود.

تشكيل NGO هاي زنان و تشكل هاي مردمي زنان در ايران ترسيم الگوي مشاركت اجتماعي زنان بدون اشتغال است. حضور زنان در عرصه دفاع مقدس بيانگر هويت اصلي زنان مسلمان ايراني است و كارنامه 8 سال دفاع مقدس روايت مستور فتح زناني است كه عقبه دفاع مقدس را تقويت مي كردند. جمعيت آيه هاي ايثار و تلاش كه متشكل از راويان فتح ايثارگران دوران دفاع مقدس است، جلوه كوچكي از اين حضور هستند. 4) رشد علمي: بالا رفتن ميزان باسوادي دختران تا بيش از 90 درصد، كم شدن فاصله بي سوادي ميان پسران و دختران، ارتقاي تحصيلات تا سطوح عالي، رشد اطلاعات علمي و ازدياد سريع پژوهشگران زن تنها يكي از شاخصه هاي رشد علمي زمان در دو دهه گذشته است. آنچه از اهميت بيشتري برخوردار است ظهور طبقه اي از زنان فهميده و روشنگر است كه تحولات داخلي و بين المللي را پيگيري مي كنند تا به معادله اي يابند كه جامعه اسلامي به ويژه زنان در برابر هجوم فتنه هاي آخرالزمان به ويژه خطراتي كه از ناحيه تهاجم فرهنگ بيگانه و پروژه جهاني سازي وارد مي شود، محافظت كند. آنچه اميدواري را افزون مي سازد آهنگ روبه رو شدن تعداد اين زنان است. 5) توجه بيشتر به شأن مادري و همسري: زنان ما دريافتند كه مادري و همسري دو فعاليت خطير پيچيده و مهم است كه بيشترين تاثير را در توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي جامعه ايفا مي كند. تجربه انقلاب و دفاع مقدس حقيقت اين كلام امام را كه «از دامن زن مرد به معراج مي رود» به آنان چشانيد و تجربه اي براي دوره سازندگي در اختيارشان گذاشت. آنان به خوبي به نقش تربيتي خود در خانواده آگاه شدند و امروزه به دنبال ارتقاي آگاهي هاي خود براي توانمندتر شدن در اين امر خطير هستند. 6) توجه به مسايل زنان: اگر در گذشته اين سرزمين مسايل اصلي جامعه زنان در پس غبارهاي جهالت و تحجر ناديده گرفته يا در پشت زرورق ها و لعاب هايي از تجددزدگي پنهان مي ماند و يا وارونه تفسير مي شد ظهور نسل جديد زنان و هدايت رهبراني كه هم خود را به حل مشكلات زنان موظف مي ديدند و هم قدرت تشخيص مسايل واقعي آنان را داشتند و وجود مسئولاني كه دغدغه حل مشكلات واقعي جامعه را داشتند، فرصتي دست داد تا دريچه اي نو بر حل مسايل زنان گشوده شود. امروزه گرچه اعتراف مي كنيم كه در پيگيري اين مهم افتان و خيزان بوده ايم، اما بر اين باوريم كه شكستن سدهايي كه دفاع از زنان را به منزله بيگانگي با معارف اسلام مي دانست و يا مسايل آنها را به شبهاتي نيازمند پاسخ گويي تنزيل مي داد، شكسته شده است و امروزه بسياري از نهادهاي فرهنگي و ديني خود را موظف به تحليل و پيگيري مسايل زنان مي دانند. اين مهم مسئوليت نهادهاي حكومتي و غير دولتي را دوچندان مي كند. امروزه زنان فرهيخته ما به حق اين انتظار را دارند كه به دور از شعارزدگي و عوام فريبي مشكلات زنان تحليل و اولويت گذاري شده و با همت اقشار مختلف جامعه مرتفع گردد.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.