زنان، جنگ و سيره نبي اعظم صلي الله عليه وآله

س 1395/07/13 - 21:08
زنان، جنگ و سيره نبي اعظم صلي الله عليه وآله


امروز مسئله آثار مخرب خشونت و بخصوص جنگهاي مسلحانه بر زنان و كودكان يكي از مباحث مهم حقوق بشري است. در بسياري از اسناد بينالمللي زنان به تأثيرات مضاعف خشونتها و جنگها بر زنان و كودكان سخن رفته است. اين بدان معناست كه گرچه همه انسانها از جنگها و مناقشات مسلحانه متضرر ميشوند ليكن زنان به دلايل مختلف دچار صدمات بيشتري مي شوند بدين معني كه علاوه بر لطماتي كه به خود آنان وارد ميآيد، حاميانشان را از دست داده و مسئوليت فرزندان نيز بر عهده آنان قرار مي گيرد لذا پس از جنگ و كشته شدن مردان ، زنان، يكه و تنها عهدهدار مسئوليتهاي فراوانتري ميشوند و بدليل حساسيت هاي روحي دچار آزارهاي عاطفي بيشتري شده و آثار مخرب زيست محيطي جنگها سلامت آنان و كودكانشان را به خطر مياندازد و اين در حالي است كه مسئوليت سلامت رواني و جسماني فرزندان هم به طور جدي متوجه آنهاست. فقر و كاستيهاي پس از جنگ نيز زنان بازمانده را با دهها مشكل مواجه ميسازد. گفتني است كه امروزه عناوين جديدي در ارتباط با زنان و جنگها پيدا شده است كه تاريخ بشريت سابقهاي از آنها را بخاطر ندارد. امروز تجاوز به عنف سازمان يافته به زنان يك استراتژي نظامي محسوب مي شود.

امروز مسئله آثار مخرب خشونت و بخصوص جنگهاي مسلحانه بر زنان و كودكان يكي از مباحث مهم حقوق بشري است. در بسياري از اسناد بينالمللي زنان به تأثيرات مضاعف خشونتها و جنگها بر زنان و كودكان سخن رفته است. اين بدان معناست كه گرچه همه انسانها از جنگها و مناقشات مسلحانه متضرر ميشوند ليكن زنان به دلايل مختلف دچار صدمات بيشتري مي شوند بدين معني كه علاوه بر لطماتي كه به خود آنان وارد ميآيد، حاميانشان را از دست داده و مسئوليت فرزندان نيز بر عهده آنان قرار مي گيرد لذا پس از جنگ و كشته شدن مردان ، زنان، يكه و تنها عهدهدار مسئوليتهاي فراوانتري ميشوند و بدليل حساسيت هاي روحي دچار آزارهاي عاطفي بيشتري شده و آثار مخرب زيست محيطي جنگها سلامت آنان و كودكانشان را به خطر مياندازد و اين در حالي است كه مسئوليت سلامت رواني و جسماني فرزندان هم به طور جدي متوجه آنهاست. فقر و كاستيهاي پس از جنگ نيز زنان بازمانده را با دهها مشكل مواجه ميسازد. گفتني است كه امروزه عناوين جديدي در ارتباط با زنان و جنگها پيدا شده است كه تاريخ بشريت سابقهاي از آنها را بخاطر ندارد. امروز تجاوز به عنف سازمان يافته به زنان يك استراتژي نظامي محسوب مي شود. امروزه در جنگها با چنين روشهاي كثيف و غيرانساني زنان به عنوان موضوعات اصلياي كه ميتوان به كمك آنها تطهير و تغيير نژادي ايجاد كرد، لحاظ ميشوند.دنياي متمدن در حالي صحنههاي فجيع و تجارب غير قابل باور در جنگها را از سر ميگذارند كه نميداند در تاريخ اسلام و در سيره نبوي زنان در جنگها همواره گروه حفاظت شده اي به حساب ميآمدند. در اين مجال برآنيم تا نگاهي اجمالي به رابطه زنان در صدر اسلام و جنگ در سيره نبوي بياندازيم: حفاظت مادي و معنوي از زنان در جنگها اولاً حضور زنان در جنگها به عنوان سرباز و رزمنده از نظر رسول خدا(ص) و دين اسلام ممنوع بوده است. ثانياً پيام صريح رسول خدا(ص) كه در غزوات و جنگها دائماً براي سربازان اسلام خوانده ميشد اين بود كه به زنان و كودكان آسيبي نرسانيد. امام صادق عليهالسلام فرمود: پيامبر خدا (ص)هر گاه گروهي را براي جنگ ميفرستاد فرمانده لشكر را فرا ميخواند، او را در كنار و اصحاب را در مقابل خود مينشاند، سپس ميفرمودند: به سوي مبارزه برويد به نام خدا و در راه خدا و بنا بر آيين و كيش رسول خدا صلياللهعليهوآله، خيانت و پيمانشكني نكنيد، افراط نكنيد، كشتهها را قطعهقطعه نكنيد، درختي را قطع نكنيد مگر آنكه مجبور شويد و پيرمرد از كار افتاده و كودكان و زنان را نكشيد. در جاي ديگر آمده است كه در غزوه "قرده" آنگاه كه چندتن از مسلمانان براي كشتن ابورافع به خانه او وارد شدند همسر او جلو آمد كه مانع آنها بشود. يكي از مسلمانان تصميم گرفت كه او را بكشد ولي به ياد آورد كه پيامبر(ص) آنها را از قتل زنان و كودكان نهي نموده است. براساس همين تعاليم زماني كه حضرت اميرعليهالسلام شنيدند كه سربازان اسلام هنگام حمله به شهري، خلخال از پاي زني غيرمسلمان كشيده و او را هراسانده اند، فرمود:" اگر مرد مسلماني چنان كلامي را بشنود و از غيرت و تأسف بميرد جا دارد. همانطور كه قبلاً گذشت حضرت رسول پس از جنگها ميكوشيدند كه اسباب استخلاص و آزادي زناني را كه از خاندانهاي بزرگ و كريم بودند فراهم كنند. در موارد متعددي حرمت خود را براي مسلمانان گرو ميگذاشتند تا از حق خود در مورد اسراء بگذرند و زنان و اموالشان را آزاد سازند. در اينجا يادآوري جريان ذيل را مغتمم ميدانيم. در زمان خلافت خليفه دوم كه اسيران ايراني به مدينه وارد شدند عمربن خطاب خواست كه زنان را بفروشد . امير مؤمنان از قول رسول خدا(ص) فرمود كه «كريمان هر قومي را بزرگ بداريد...» به همين دليل گروهي از قريش تصميم گرفتند كه به جاي خريد و فروش زنان، با آنها ازدواج كنند. امير مومنان فرمود: ازدواج با آنها اشكال ندارد ولي آنها مختارند هر كه را خواستند به همسري انتخاب كنند. در ميان اسراء شهربانو دختر يزگرد سوم شاه ايران نيز ديده ميشد. از او پرسيده شد آيا ميخواهي ازدواج كني؟ چه كسي را انتخاب ميكني؟ و او سكوت كرد.اميرمؤمنان با مشاهده سكوت وي فرمود: اصل ازدواج را اراده كرده ولي بايد دانست كه چه كسي را انتخاب كرده است. خليفه از حضرت علي(ع) سوال كرد: اين را از كجا دانستي؟ حضرت باز از قول رسول خدا(ص) فرمودند: اگر دختر بزرگواري را كه ولي ندارد نزدتان آوردند و از او خواستگاري شد بايد از او پرسيده شود آيا به ازدواج رضايت ميدهي؟ اگر حيا كرد و ساكت شد، سكوت او رضايت است... اما اگر بگويد نه، نبايد بر آنچه اختيار كرده مجبورش كنيم. حضور زنان در پشتيباني جنگها بدليل حضور موثر زنان در پشت جبهه و نقشآفريني بيبديل آنان در امر پرستاري و مراقبت از مجروحان ،پيامبر(ص) برخي زنان را با خود به غزوه ها ميبرد. حضرت در غزوه ها در ميان زنان خود قرعه ميانداخت كه كدام را با خود براي كمك به پشت جبهه ببرد. امسلمه كه زن آگاه و عاقل رسول خدا(ص) بود از زناني بود كه بارها با رسول خدا(ص) به غزوه ها ميرفت. فاطمه زهرا سلامالله عليها نيز به كرات در غزوات رسول خدا حاضر بود و كارهاي مربوط به مجروحين مخصوصاً پدر و همسرش را انجام ميداد. از جمله اين زنان زني بود به نام ربيع دختر معوذ كه ميگويد "ما با رسول خدا(ص) به جنگها ميرفتيم سربازان را آب داده و خدمت ميكرديم و شهدا و مجروحين را به مدينه باز ميگردانديم". رفيده نيز زني بود كه رسول خدا(ص) سعد را پس از زخمي شدن، در خيمه او نهاد چرا كه او پرستار بود و مجروحين را مداوا مينمود. البته در تاريخ جنگهاي رسول خدا(ص) از شيرزناني نظير نسيبه هم سخن به ميان آمده كه در ميدان حاضر ميشد. در جنگ احد وقتي اين بانوي بزرگ و شجاع ديد كه جان رسول خدا(ص) در خطر است در حالي كه همسرش نيز پيش روي او به شهادت رسيده بود آنچنان شجاعانه از رسول خدا(ص) دفاع كرد كه طبق نقل برخي متون تاريخي دوازده زخم برداشت. رسول خدا(ص) از شجاعت او مسرور و متبسم شد براي او دعا كرد و در عين حال از فرزند او خواست كه وي را به پشت جبهه منتقل سازد. تسلي خاطر زنان و خانوادههاي بازمانده از جنگ و رسيدگي به آنها يكي از موضوعات مورد توجه رسول خدا(ص) در جنگها رسيدگي به امور بازماندگان جنگ بود. براي مثال زماني كه خبر شهادت جعفر طيّار به رسول خدا(ص) رسيد حضرت به خانه او رفت و فرزندانش را فراخواند. بدون آنكه از شهادت جعفر چيزي به زبان آورد فرزندان او را مورد لطف و تفقد خود قرار داد. اسماء بنت عميس همسر جعفر متوجه مسئله شد و به رسول خدا(ص) عرض كرد كه رفتار شما حاكي از شهادت جعفر و يتيمي فرزندان من است. رسول خدا(ص) از ذكاوت اسماء متعجب شد و براي تسلي خاطر او از عظمت مقام جعفر در آخرت و رشادتهاي او در ميدان نبرد و خصايص خوب ديگر او براي اسماء سخن گفت و همسر او را ستود. اسماء نيز از رسول خدا(ص) خواست كه حضرت اين سخنان را در جمع مسلمانان بگويد تا مردم ياد و خاطرهي جعفر (شهيد) را فراموش نكنند. رسول خدا(ص) ديگر مرتبه از خردمندي اسماء متحير شد. توجه در رسيدگي به همسران شهدا و دعا براي شوهران آنان شيوه رسول خدا(ص) و سيرهي او بود كه و براي مردم آن روزگار بسيار تسلي بخش مينمود. اين رفتار، از يك سو باعث آگاهي دستگاه حكومت از وضعيت زنان آسيبديده مي شد و از سوي ديگر شرايط رواني مناسبي را براي تحمل رنج، مديريت عواطف و شروع يك زندگي نو براي زن و فرزندان داغديده فراهم ميكند. پيامبر اكرم (ص) نه تنها به همسران شهداي مسلمان توجه داشت بلكه به همسران و بازماندگان دشمن هم عنايت و توجه مي نمود شاهد اين قضيه واقعه اي است كه به آن اشاره مي كنم. رسول خدا(ص) خالد بن وليد را براي گرفتن زكات به سوي قبيله بني مصطلق و بني محزوم فرستاد. متأسفانه در حالي كه طبق دستور قرآن، رسول خدا(ص) هرگاه از مردم زكات ميگرفت بر آنان درود ميفرستاد كه درود او مايه آرامش دلهاي مومنين بود، خالد و سربازانش پس از اقامه نماز برعكس به مردم حمله كرده و عدهاي را كشته يا مجروح ساختند. بازماندگان به رسول خدا(ص) شكايت كردند و رسول خدا(ص) از رفتار خالد اظهار بياطلاعي و تنفر نمود. سپس حضرت به علي عليهالسلام امر فرمودند: برو و مردم آن ديار را راضي ساز. حضرت رفت و بازگشت و به رسول خدا(ص) خبر داد كه به خانوادههاي مقتولين خونبهاي كشتههايشان را پرداختم، به ازاي هر جنين سقط شده مالي را به خانوادهها دادم، حتي مبلغي را جهت شكسته شدن ظروف آبخوريسگها و چهارپايانشان به آنها دادم و مابقي مالي كه نزدم بود به زنان و كودكان بخشيدم زيرا آنان از اين حمله ترسيده، فرياد زده و گريسته بودند. همچنين روايت شده كه نبي اكرم دائماً به خانه امسليم سر ميزدند و در بيان علت اين كار ميفرمودند: برادران او در غزوه ها به همراه من و براي همياري من جنگيدند و كشته شدند و من به اين خاطر به او محبت ميكنم. امان دهي يكي از عوارض و لوازم مربوط به منازعات در سيره نبوي، سازوكاري به نام «امان دهي» بود به اين معنا كه اگر كسي به هر دليلي به مسلمانان امان آورده و پناه ميجست هر مسلماني حق داشت كه او را امان دهد. در آيين جنگي اسلام اماندهي مسلمان به يكشخص داراي احترام بود. قابل ذكر است كه در اين حكم شرعي ،ميان اماندهي مردان با زنان تفاوتي نبود. يعني اين رفتار به يك ميزان، بين زنان و مردان داراي ارزش و اعتبار بود. از آن جمله ميتوان به امان دهي ام هاني اشاره كرد. در جريان فتح مكه رسول خدا به همه مردم مكه بجز ده نفر امان داد. يكي از آن ده تن به خانه ام هاني دختر ابوطالب عموي رسول الله(ص) پناه آورد. علي بن ابيطالب(ع) در جستجوي او به خانه خواهرش رسيد و خواست كه دستور پيامبر را راجع به او اجرا نمايد. ام هاني نزد رسول خدا(ص) آمد و عرضه داشت كه من اين مرد را امان دادم. رسول خدا(ص) نيز فرمود ما هم او را امان ميدهيم. از سوي ديگر زنان مسلمان تحت هر شرايطي كه از محيط كفر وشرك ميگريختند و به دامان اسلام پناه ميآوردند به گونهاي متفاوت در امان اسلام قرار ميگرفتند. يكي از اين صفحات درخشان تاريخ اسلام مربوط است به اتفاقي كه پس از صلح حديبيه رخ داد. روزي ام كلثوم دختر عقبه بن ابي معيط از مكه و از ميان مشركان گريخت و پس از پشت سر نهادن مشكلاتي چند، خود را به رسول خدا(ص) رساند. او در حالي مسلمان شده بود كه تمام خانوادهاش به خداوند كافر بودند. طبق قرارداد ميبايست هر دو طرف پيمان، يعني مشركان مكه و مسلمانان مدينه هر فراري از يكديگر را تحويل داده و او را در پناه خود نگيرند. وقتي خانواده ام كلثوم طبق قرارداد براي باز پسگيري او مراجعه كردند، رسول خدا(ص) براساس آيه دهم از سوره ممتحنه (كه مي فرمايد : هرگاه زنان تازه مسلمان از سوي مشركان گريخته و براي حفظ دين خود به مسلمانان پناه آوردند اگر رسول الله آنها را آزمود و از ايمان آنها مطمئن شد، براي حفظ دين و حفاظت از جان آنها،ايشان را نزد جامعه اسلامي نگه دارد.) او را باز نگرداند. اين واقعه كه در حقيقت با توجه به مفاد قرارداد، تبعيض مثبتي به نفع زنان به حساب ميآمد به وضوح حمايت خاص اسلام و رسول خدا(ص) را از زنان ثابت ميكند. گرچه پيامبر (ص) براي گريز از تهمت پيمانشكني با فطانت فرمود "در آن قرارداد بحث در مورد مردان بود و از واژهي رجال استفاده شده است. پس قرارداد شامل حال زنان نميشود!" چنانچه معلوم شد ملاحظه و توجه به زنان به عنوان يك استثناء در جنگها شيوه خاص رسول خدا(ص) بود كه همواره در تاريخ مناقشات بين حضرت و دشمنانش مورد تأكيد بود. شايد ذكر اين خاطره اسلامي نيز خالي از لطف نباشد كه روزي در خلال يكي از جنگها، دختر حاتم طايي،مرد سخاوتمند ادبيات و تاريخ جهاني، به اسارت نيروهاي اسلام درآمد. دختر نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: پدرم كشته شد و برادرم به شام گريخت. بر من منتي بگذار و مرا به نزد مردمم بفرست. حضرت روز اول و دوم پاسخي به او نداد. روز سوم به اشاره حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام دختر دوباره خواستهاش را مطرح كرد. رسول خدا(ص) پاسخ داد منتظر قافلهاي امانتدار هستم كه تو را با آنها به نزد قبيلهات بازگردانم. اين رفتار رسول خدا(ص) ضمن پاسداشت روحيه كرامت و بزرگي و سخاوتمندي پدر دختر يعني حاتم طايي، توجه و الطاف وصف ناشدني حضرتش را به زنان ميرساند.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.