تأثير عوامل معنوی در امنيت زنان ايثارگر

ش 1395/07/10 - 15:18
تأثير عوامل معنوی در امنيت زنان ايثارگر

عوامل معنوي ؛ نخست تعدادي از عوامل معنوي را نام برده ، درباره ي برخي از آن ها توضيح مي دهيم. 1- تقوا و پرهيز از گناه 2- اخلاص 3- اخلاص 4- رازداري 5- تواضع 6- توكل 7- ذكر خدا 8- عزت نفس 9- سخاوت 10- اخلاق حسنه 1- تقوا و پرهيز از گناه : تقوا ، پرهيز از محرمات و حفظ و مراعات حدود و فرمان الهي ، از با ارزش ترين خصلت هاست كه به آدمي كرامت و بزرگي مي بخشد و او را نزد خداي متعال عزيز و گرامي مي دارد. (( ان اكرمكم عند الله اتقيكم )). بنابراين ، ميزان ارزش افراد به اندازه ي تقواي آنان بستگي دارد.

عوامل معنوي ؛ نخست تعدادي از عوامل معنوي را نام برده ، درباره ي برخي از آن ها توضيح مي دهيم. 1- تقوا و پرهيز از گناه 2- اخلاص 3- اخلاص 4- رازداري 5- تواضع 6- توكل 7- ذكر خدا 8- عزت نفس 9- سخاوت 10- اخلاق حسنه 1- تقوا و پرهيز از گناه : تقوا ، پرهيز از محرمات و حفظ و مراعات حدود و فرمان الهي ، از با ارزش ترين خصلت هاست كه به آدمي كرامت و بزرگي مي بخشد و او را نزد خداي متعال عزيز و گرامي مي دارد. (( ان اكرمكم عند الله اتقيكم )). بنابراين ، ميزان ارزش افراد به اندازه ي تقواي آنان بستگي دارد. 2- راز داري : كتمان سر و رازداري از ويژگي هاي ارزنده ايي است كه به انسانيت انسان بها مي بخشد و پيامدي ارزشمند دارد. امام موسي كاظم (ع) فرمودند : (( سه كس روز قيامت در سايه ي عرش الهي ، كه تنها سايه در آن روز است ،به سر مي برند :كسي كه مقدمات ازدواج برادر مسلمان خويش را فراهم آورد ، يا به او خدمت كند و يا راز او را بپوشاند)) (1) 3- اخلاص : از آن جا كه در جهان بيني اسلامي بايد همه ي تلاش ها و فعاليت هاي انسان مسلمان و مؤمن ، بر محور توحيد استوار باشد و اعمال او جهت و هدف الهي داشته باشد ، اخلاص را به منزله ي روح عمل شمرده اند. همچنان كه در جسم بي روح هيچ حركت و پويايي و تكاملي نيست و فاسد است و به نيستي مي گرايد ، عملي هم كه عاري از اخلاص و خالي از جهت خدايي باشد ، رو به زوال خواهد داشت. از اين جاست كه امام مخلصان ، علي (ع) فرمود : (( العمل كله هباء الا ما اخلص فيه )) ؛همه ي اعمال بسان غبار (پوچ ، باطل و بي حاصل) است ، مگر عملي كه در آن اخلاص باشد.(2) 4- تواضع : آن جا كه خداوند ، خفض جناح و گستردن بال هاي تواضع براي مؤمنان را پيامبرش فرمان مي دهد ، سخن از ارزش و مرتبه ي بلند فروتني است :« واخفض جناحك للمؤمنين )) (3) بندگي خداوند با سركشي و تكبر ، خود بزرگ بيني و فخرفروشي در برابر مؤمنان كارساز نيست ، كه روح عبادت و بندگي خدا با تواضع و فروتني در برابر دوستان خدا و اهل ايمان سرشته شده است. اين است كه علي (ع) مي فرمايد : ((عليكم بالتواضع ، فانه من اعظم العباده)) ؛ بر تو باد به تواضع و فروتني ، كه بزرگ ترين عبادت و بندگي خداست. (4) تأثير عوامل معنوي ؛ آن گوشه ، در خانه ي عشق و ايثار ، سجاده يي سبز بر آسمان لاجوردي قالي مي درخشد ، فرشته يي سر به سجده بندگي و عبوديت نهاده و تسبيح گو ، ذكر آن يگانه معبود را بر لب دارد و دست نياز بر آستان آن بي نياز بلند كرده ، از او مدد مي جويد ((اياك نعبد و اياك نستعين))، او بانويي است با تمام عواطف و لطايف زنانه ، جواني است با آرزوها و اميال تمام جوانان ، اما غيوري كرده ، در صحنه ي روزگار ، ((شير زن)) نام گرفته ، بر خلاف جوانان ، مسيري دشوار را همراه با آرزوهاي آسماني و والا ، براي زندگاني خويش برگزيده است. مرد رؤياهاي او شاهزاده يي سوار بر اسب سفيد ، كه از آن سوي كوه ها و دشت ها آمده ، نيست. او دلاوري است كه در راه عشقي سبز ، اعضاي بدنش را هديه نموده ، او ديدگانش را بسته ، تا بعد از ديدن تصاوير زيبا و شكوه عشق و ايثار هيچ چيز را نظاره گر نباشد. او با دستانش شاخه هاي درخت طوبا را لمس كرده ، ديگر ماديات با دستاني سازگار نيست ، اوست كه با گام هايي ستودني كنار حوض كوثر ايستاده ، پس سزاوار نيست جايي غير از عرش آسمان بايستد. آري ، اين دلاور ، همان مرد رؤياهاي بانوي غير ايراني است. اين زن همان زني است كه حضرت امام فرمودند ((دختر جواني كه با يك پاسدار عزيز كه از دو چشم و دو دست جانباز بود ، ازدواج كرده ، مي گويد :حال كه نمي توانم به جبهه بروم ، مي خواهم با اين ازدواج ، دين خود را به انقلاب ادا كرده باشم.)) (5) به طور كلي مكاتب الهي ، ارزش والا و جايگاه مقدسي براي پيوند زناشويي قائلند ، به گونه يي كه با وقوع انقلاب هاي عظيم الهي توسط پيام آوران قسط و عدل و بنيانگذاران مكاتب وحي كه زمينه ساز تمدن هاي بشري و تحولات اساسي در نظام هاي اجتماعي بوده اندو عمدتاً مبناي دعوتشان به منظور تحقق عدالت اجتماعي و زدودن هرگونه سلطه و زورمداري از ساحت زندگي فردي و اجتماعي بشر استوار مي گرديد ، روابط دروني خانواده شكلي قانونمند ومقدس و منطبق با نظام تكويني و فطرت بشري به خود گرفت و خانواده هويتي اصيل و نقش محوري در عروج انسان به سوي كمالات پيدا كرد و پايگاهي براي رشد و بالندگي و صعود او به قله هاي كمال گرديد ، كه در آن اساس زندگي را ، حق محوري تشكيل مي داد و هرگونه خودنگري و خودخواهي ، رنگ مي باخت. تمايلات فردي جاي خود را به انعطاف و پذيرش و تمكين در برابر قانون كامل الهي مي داد ، انوار توحيد و چراغ ايمان و هدايت همه ي ابعاد زندگي را منور مي ساخت و رنگ ها در مقابل بارقه ي عشق به خدا به بيرنگي مي گراييد ، و در پرتو درخشش قانون حق مي گردند و پرورش يافتگان چنين منازلي پيوسته منزلتي خاص در هستي مي يابند. در اين خانه ها همسويي طبيعت و شريعت به اوج جلاليتخود مي رسد و در عرصه هاي عقل و انديشه حيرت مي آفريند ، عقول سليم را به تسليم مي كشاند ، پرده ها و حجاب هاي كدورت و ظلمت زدوده مي شود ، و ملك و ملكوت در كنار هم مسرور بر سر سفره كرامت پروردگار متنعم ميگردند ، ملائك به سبب اين همه اخلاص از سر صدق ، و هماهنگي و اهليت ، سرود بشارت سر مي دهند و بال هاي خويش را به نشانه ي خشوع بر مقدم آنان مي گشايند ، چنان كه قرآن كريم ، نمود و تصويري گويا از اين اوصاف را نسبت به بيت ابراهيم خليل (ع) ترسيم مي نمايد. آري مبشران وادي شريعت و رهروان راه حقيقت اصولاً بخش عمده اي از دعوت خود را به سازندگي و بالندگيانسان ها در خانه و خانواده اختصاص داده و منشأ رشد ارزشها و تبلور آن را از مختصات اين كانون دانسته اند ؛ لذا در سايه ي دو ركن عمده ي اخلاق و حقوق در جهت استحكام و استقلال آن كوشيده اند و از آن جهت كه تربيت و آموزش و نشو و نما و سازندگي و بالندگي در اين پايگاه صورت مي گيرد ، همواره تلاش آنان بر اين بوده كه اصول انساني و ارزشهاي والا و كرامت خليفه اللهي در اين كانون شكل مي پذيرد و سنگ زيرين سعادت و عظمت و حريت اولاد آدم به دست مربيان اين محفل استوار گردد و اصل پاكي و طهارت كه ركن عمده ايي در عالم تكوين است ، در نظام بشر نيز تحقق پذيرد تا محصول ارزش مندي را به جوامع انساني تقديم دارد. (6) اصولاً با چنين ديدگاه و نگرش الهي و ديني به فرد ،خانواده و جامعه بودكه انقلاب ما انقلاب ارزشها نام گرفت ، انقلاب و قلب ماديات به معنويات ، انقلاب ارزشهاي انساني. ديگرارزش انسان به ظاهر آراسته و زيباي او نبود ، ارزش او در كمال انساني اش بود كه به آن دست يافته و بر اساس ميزان معرفت و آگاهي او ارزيابي مي شد. انسان ها در ميدان مسابقه ي ((السابقونالسابقون)) از يك ديگر پيشي مي گرفتند و به صف ((اولئك المقربون)) مي پيوستند. در صفحات تاريخ انقلاب ما ،رويدادهاي دفاع مقدس مي درخشند و تجلي گاه آرمان ها و ارزش هاي انساني در طول ادوار بشريت شده اند. دفاع مقدس تنها يك رويداد سپري شده در دفتر تاريخ ايران نيست ، بلكه واقعه ايي است كه تمام ابعاد وجودي جامعه ي اسلامي ما را تحت الشعاع قرار داده و نه تنها جامعه ي ايران را ، بلكه فرآيندي گشته كه تمامي دنيا و جهانيان را به حيرت واداشته است. دفاع مقدس ، بهترين راهنما و هدايت كننده ايي به شمار مي رود كه باعث تكامل ارزشهاي معنوي در جامعه گشت ؛دفاعي كه باعث بيداري افكار و پويايي بدن ها گرديد ؛ زنان و مردان اعم از پير ، جوان و كودك را به آزمون عشق و شور و تلاش فراخواند و چه با شكوه و با توفيق ، اين آزمون بزرگ به نمايش گذاشته شد. هشت سال دفاع مقدس ايران اسلامي ، نشان داد كه زنان ما نيز مانند مردان در لحظه لحظه هاي پيكار و نبرد خونبار و پرافتخار اين جنگ ، كه بخشي از تاريخ انقلاب و تاريخ ايران است ، تحريف تاريخ به شمار مي آيد. صفحات تاريخ جنگ ، اسناد زرين حماسه ي حضور شير زنان ميهن اسلامي است كه تأثير بسزايي هم در جنگ و هم در عرصه هاي اجتماعي داشته اند. اين نكته قابل توجه است كه بعد از از انقلاب اسلامي ، نگرش منفي جامعه به زنان تغيير كرد و موج افكار جديد و انديشه ها در پرتو ارزش هاي ديني و معنوي به هويت و ارزش واقعي زن پديدار گشت. زن ، ديگر خود را تنها عنصري براي تبليغ و تجارت مي ديد و جذابيت او معيار ارزشمندي وي نبود. از اين جهت ، حركت و پويايي و شجاعت و ايثارش در سايه ي ايمان و تقوا ، از او موجودي قوي و فعال با انگيزه هاي والاي انساني ساخت. در جريان دفاع مقدس ، زنان ، شخصيت و هويت زن مسلمان را بازسازي نمودند و قدرت شگرف زنان ايراني را كه به جهت ايمان و اعتقاد قوي حاصل آمده بود ، به عرصه ي ظهور گذراند و جهانيان ، انگشت حيرت بر دهان گزيدند كه اين ارزش هاي معنوي و قدرت ايمان و شور و عشق است كه زنان ايراني را در آزمون سخت و رويدادي عظيم به عرصه ي حضور كشانده است. تاريخ جنگ ، گواه شجاعت و استقامت زنان غيور در ناگوارترين و تلخ ترين صحنه هاي دفاع مقدس است.

زنان در روزهاي حماسه و ايثار بدون هيچ وحشتي در كنار آزاد مردان راه عشق در برابر بي رحم ترين و فجيع ترين جنايات دشمن ، راست قامتانه ايستادند و در مقابل سختي هاي كمر شكن ، همچون كوهي استوار استقامت كردند. آري روح بلند ايثار و فداكاري در جانشان رخنه كرده بود ، كه همه چيز خود را در طبق اخلاص نهادند و از تمام تعلقاتشان گذشتند و خدمت به جنگ و جهاد را از اهم واجبات خود دانستند.

اينان چنان صبورانه شهادت همسر و فرزندان خويش را به جان خريدند و عاشقانه بر جراحت و زخم هاي عزيزانشان بوسه زدند ، كه پاي برگ برگ دفتر سرخ شهادت و ايثار ، مهر و امضاي سبز مادران و همسران و دختران اين مرز و بوم به چشم مي خورد. زنان ما ، در طول جنگ تحميلي به خوبي توانستند بر احساسات لطيف و ظريف خود غلبه پيدا كنند و اين نيروها و احساسات غريزي خود را تحت كنترل عقل و منطق در مسير و مجاري صحيح هدايت نمايند و مادرانه و خواهرانه با اميد به نصرت الهي و توكل به خدا رزمندگان اسلام را به جنگ و جهاد تشويق نموده و به آنها دلگرمي دهند. در عرصه ي پيكار و جهاد كه ميدان مسابقه ي اخلاص و خلوص بود ، اگر نگوييم زنان گوي سبقت را ربودند ، مي توان گفت هم امتياز با مردان ، مسابقه را به پايان رساندند. آن ها با تأسي به رهبر زنان آزاده ي جهان و سرور شير زنان ، زينب كبري (سلام الله عليها) چه در عرصه هاي نبرد و چه در پشت جبهه ها خالصانه به كمك رساني و خدمتگزاري مشغول بودند. زنان با گام هاي استوار ، قلب هايي مملو از ايمان و سرهايي پر از شور و عشق شهادت ، همدوش مردان به سوي ميعادگاه عاشقان رهسپار شدند. اينان با نگرشي عميق به فرهنگ شهادت و ايثار و با اذعان به منزلت والاي شهيد ،نزد خداوند توانستند عزيزانشان را عاشقانه و خالصان رهسپار وادي شهادت نمايند و در فراق جگر گوشه هايشان تسبيح گوي الطاف لايزال الهي باشند و اگر در فراق همسر گريستند ، گريه بر دوري خويش از عوالم شهادت و جا ماندن از قافله شهدا بود. اين شير زنان ايران اسلامي چه در سال هاي جنگ و چه بعد از جنگ با پشتوانه ي ايمان و معنويت ، حماسه هايي سبز آفريدند و حق آنان در اين دفاع به اعتقاد حضرت امام (ره) از مردان بيش تر بوده است ، آنان مردان شجاع را دردامان خود مي پرورانند. (7) ايجاد امنيت توسط عوامل معنوي اين زنان نستوه ، در برابر تمام سختي هايي كه در زندگي متحمل شده اند ، خم به ابرو نياورده و همواره رضاي حق را بر همه چيز مقدم داشته اند.

اميدوارانه و با توكل بر خدا در سنگر خانه از كيان و ارزش هاي اسلامي معتقدات ديني خود دفاع كردند. بانوي با تقواي ايران ، دست همسر جانباز نابيناي خود را مي گيرد و چشمان او مي گردد. او در تمام لحظات در كنار همسرش است و مي كوشد تا يار زندگي اش را از وقايع جهان آگاه سازدو همواره او را ياري مي نمايد تا بتواند پله هاي ترقي را پيموده ، به مدارج بالاي علمي برسد. او با آرامشي خاص ، نوارهاي درسي همسرش را تهيه مي كند و در دسترس او قرار مي دهد. او با اين حساب كه دفاع مقدس هنوز ادامه دارد و اين بار بايد در ميدان فرهنگ و علم ، پيكار نموده تا ارزش هايي را كه به سختي به دست آمده ، آسان از دست ندهيم ، هم خود تلاش مي كند تا كسب علم نموده و به مدارج علمي برسد و هم همسرش را ياري مي دهد. آري در چنين محفل خانوادگي با اين نگرش و بينش عميق اعتقادي وعلمي ، فرزندان به آساني مي توانند در طريق و راهي درست ، قدم به عرصه ي اجتماع بگذارندو يقيناً جوانان تحصيلكرده با اعتقاداتي قوي ، محصول چنين خانواده هايي هستند. آن مادري كه با خلق و خوي نيكو و خوشرفتاري ، حديث گرانمايه ي ((جهاد المراه حسن التبعل)) را تبعيت نموده و با احساساتي آميخته با منطق و عقل ، مديريت خانه را به عهده گرفته ، قطعاً در محيط آرام و امن خانه ، فرزندي با خلق وخوي محمدي (ص) را پرورش خواهد داد. وقتي مادري دست در دست كودك اش ، ذكر گويان ، ويلچر همسرش را هدايت مي كند و به او همپايي و همراهي در اين راه را مي آموزد ، شك نداريم كه اين كودك ريال فردا جواني برومند خواهد شد كه با گام هايي استوار در راه دين و ميهن اسلامي تلاش خواهد كرد. زنان ايثارگر مي دانند كه از محصول تلاش و كوشش شان كه سرشار از عطر معرفت و ايمان است ، سال ها بعد ، خود و جامعه بهره مند خواهد شد. او با يقين به اين مطلب اذعان دارد كه امنيت او در گرو امنيت خانواده و جامعه ي اوست ؛پس همواره در راه عرفان و معنويت حقيقي كه همان عشق و علاقه و فداكاري او به همسر جانباز و گل هاي خوشبوي باغ زندگي اش است ، خواهد كوشيد و اين تلاش و كوشش را دستي از غيب ياري مي دهد كه دسته گلي از باغ بهشت به ارمغان آورده و فضا را عطرآگين ساخته است.

خانه ي جانباز ، خانه ايي پر از عطر دل انگيز گل هاي بهشتي است. به گفته ي بزرگي ؛آيا مي شود تكه ايي از پيكر انسان به بهشت رفته باشد و بقيه ي اعضاي آن پيكر از آن نصيب ، بي بهره باشند؟ زن ايثارگردر چنين فضاي روحاني ، معتقد است به اين كه خانه و كانون گرم آن ، محضر خداي رحمان است ، اعمال و كردار هر يك از آنان مورد توجه حضرت حق بوده و با حسابمندي دقيق ، ثبت و ضبط مي گردد و به فعل و نيت ارزش مند ، آثار مفيد مرتب مي گردد. به تعبير قرآن كريم : (( و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه والذي خبث لا يخرج الا نكدا )) سرزمين پاكيزه به اذن پروردگارش ثمره و حاصل خوب و با بركت به بار مي آورد اما سرزمين هاي شوره زار و خبيث حاصلش جز چيزي كم ارزش و بي فايده نخواهد بود. بر همين اساس ، بناي خانواده بر پايه ي پاكي و پاكيزگي زوجين شكل مي گيرد و مبناي تكوين فرزندان در اسلام بر طهارتياستوار است كه بر دو پايه ي وراثت و تربيت قرار دارد و هم فاعليت فاعل و هم قابليت قابل در اين طهارت ، مؤثر است. لذا خداوند مي فرمايد: (( الطيبات للطيبين والطيبون للطيبات )). رعايت اصل كفويت از اصول عمده در انتخاب همسر است و بر همين مبنا در جاي جاي دستورالعمل هاي مربوط به خانواده ، زن و مرد را از خيانت ها و شرارت ها بر حذر مي دارد و آنان را به سوي حيات طيبه كه هدف زندگي بر پايه ي آن است سوق مي دهد. آري ، در پرتو چنين تفكري است كه او مي تواند در كنار همسر خويش طمأنينه و آرامش را بجويد و نفس انساني را ارتقاء دهد و از صورت ((اماره)) به ((لوامه)) و از آن معبر به نفس ((مطمئنه)) برسد. (8) حال ديگر خستگي جسمي او را نمي آزارد و بيماري هاي روحي او را تهديد نمي كند. اگر شير زن صحنه هاي پيكار با سختي ها ، از درون ب طمأنينه و آرامش نرسيده باشد هر چه قدرهم كه بدني قوي و جسمي سالم داشته باشد ،زير بار اين همه مسئوليت هاي سنگين خم مي شود. اما قدرت روح او كه به سبب عوامل معنوي حاصل گشته و وجودش را سرشار از ايمان و عشق به هدف كه همان قرب الي الله است نموده ، به آساني مي تواند با تمام مشكلات دست و پنجه نرم كند و ارزش زندگي خود را بالاتر از ديگر افراد جامعه بداند. او با چنين روحيه ي عالي ، آن قدر عزت نفس پيدا كرده است كه اگر كسي هم از مقام والاي او تجليل نكند ،دلسرد نمي شود ؛زيرا مي داند خانه و كانون گرم آن ،محضر خداي رحمان است ؛لذا اعمال و كردارش كه همراه با اخلاص و نيت پاك است او را لحظه به لحظه به مقام قرب دوست نزديك تر خواهد ساخت. او همچون موحدي راستين در سير و سلوك است و هماره سير خود را با حق ادامه مي دهد و تمام مراحل سلوك خويش را در مصاحبت حق مي گذراند و هرگز كثرت را بدون شهود وحدت نمي نگردو هيچ گاه رؤيت خلق ، حجاب شهود خالق نمي شود ، بلكه دائماً خلق را آيت حق دانسته و از مرآت ،بهره صحيح برده و جمال دل آراي خالق را در سراسر آينه هاي مينو وگيتي مي نگرد و سرانجام مظهر هدايت شده و چون فرشته ي هادي در بهشت مي آرمد. (9) پس او سالكي است در راه حق و حقيقت و به امنيت و آرامش راستين ،دست يافته. امنيت ، ديگر براي او مفهوم مادي و دنيوي ندارد. او در امن ترين مكان ها جاي گرفته و از ايمن ترين پايگاه ها حمايت مي شود. ديگر او نگران امروز نيست و اضطراب آينده را ندارد ،زيرا با پيوندي كه با جانبازي عزيز بسته ، تمام پيوندها و بندهاي مادي و معنوي را از دست و پايش گسسته و به همراه او و دست در دستش در راهي قدم گذاشته كه راه رسيدن به مقام خلافت الهي است و آن راه ،طريق مولا علي (ع) و همراه وفادارش فاطمه ي اطهر (س) است. آن راه ، طريق انسان كامل است. انسان كامل ، آن موجودي است كه آيت كبراي حق است و چون آيت كبراي حق است ،هم مظهر ((هو الظاهر)) است در مظاهر عالم ،و هم مظهر((هوالباطن)) است در غير عالم ظاهر. هم با ارواح حضور دارد و هم با ابدان ، حاضر است. امير المؤمنين (ع) فرموده اند: (( ما الله آيه اكبر مني)) هيچ موجودي بهتر از من خدا را نشان نمي دهد. ذات اقدس الاه وقتي از انسان ها خبر مي دهد ، مي فرمايد: همه ي اين ها مجاري فيض من هستند. كاري كه دست اين ها انجام مي دهد ، در حقيقت من انجام مي دهم ، منتها اين ها مجراي فيض و نماينده و جانشين منهستند و رسالت مرا به عهده گرفته اند ، با اين فرق كه من ديده نمي شوم ولي مظاهر من مرئي هستند.(10) هر چند كه اين مقام و مرتبه ، مقام و مرتبه اي والا و بلند مرتبه است كه رهرواني چون علي (ع) دارد ؛اما ايثارگران ما نيز مي توانند با اقتدا به مقتداي خويش و توكل به خدا ، قدم در راه گذارند و موفق شوند. پس زن ايثارگر با چنين پشتوانه ي ذهني قوي ايي مي تواند در محيطي سرشار از معنويت با امنيت خاطر زندگي نمايد و احساس كمبود و نقصان نسبت به ساير قشرهاي جامعه را از سر بيرون كند. پس اي بانوان ايثارگر ؛اي اسطوره هاي مقاومت و ايثار؛ اي شاگرد مكتب فاطمه در دفاع از حريم ولايت ؛ ايهمنو اي زينب در صبر جميل ؛اي همراه و همسر سرو قامت دشت سرخ شقايق هاي عاشق! چه با صفا و محبت در خانه ايي از مهر و وفا زندگي مي كني! قدر خود را بدان ، كه تو باغبان با ايماني هستي كه شكوفه هاي نهال زندگي ات به دست پرتوانت شكفته خواهند شد و جامعه ، چشم اميد به آن جوانان برومندي دوخته ، كه ثمره ي سال ها جهاد و تلاش اند و يادگاراني پرافتخار و پرتوان براي آينده ايي پراميد براي ميهن اسلامي هستند. پي نوشت ها : 1- سفينه البحار ، ج 7 ، ص 436 2- شرح غرر ، ج 1 ، ص 368 3- سوره ي حجر ، آيه ي 88 4- فرهنگ پرستاري 5- صحيفه ي نور ، ج 16 ، ص 126 6- فصلنامه ي شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان ، ش2 7- شاهدان دانشگاه ، ص 167 8- فصلنامه ي شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان ، ش 2 9 و 10- زن در آيينه ي جلال و جمال سودابه حقاني.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.