بررسي وضعيت رواني جانبازان زن در مقايسه با وضعيت رواني معلولين زن

ی 1395/07/11 - 14:18
بررسي وضعيت رواني جانبازان زن در مقايسه با وضعيت رواني معلولين زن

تحقيقات نشان مي دهند كه جوان ترها، زنان، مجردها، جدا شده ها و طلاق گرفته ها ت مايل دارند كه استرس هاي زندگي را نسبت به گروه هاي ديگر با حساسيت بيشتري مورد ارزيابي قرار دهند. به دلائلي كه هنوز روشن نيست، درصد بيشتري از زنان دچار افسردگي مي شوند و نسبت زنان به مردان در كشورهاي صنعتي دو بر يك است (براون و هريس 1978) نظر به اينكه بانوان جانباز نقش بسيار مؤثري در ساختار خانواده و تربيت فرزندان خود دارند و با توجه به اينكه زنان بيشتر از مردان در معرض استرس قرار دارند و ممكن است به دليل جانبازي تغييري در وضعيت روانيش بوجود آيد و دچار ناراحتي هاي اعصاب و روان قرار گيرد و عوارض منفي آن گريبانگير فرزندان، شوهر، خانواده، اجتماع و ... گردد سؤالي كه مطرح است اين است كه زنان جانباز در چه مرحله اي از مشكلات روان شناختي قرار دارند و در جهت پيشگيري از بوجود آمدن عواقب بعدي چه راهكارهايي وجود دارد.

تحقيقات نشان مي دهند كه جوان ترها، زنان، مجردها، جدا شده ها و طلاق گرفته ها ت مايل دارند كه استرس هاي زندگي را نسبت به گروه هاي ديگر با حساسيت بيشتري مورد ارزيابي قرار دهند. به دلائلي كه هنوز روشن نيست، درصد بيشتري از زنان دچار افسردگي مي شوند و نسبت زنان به مردان در كشورهاي صنعتي دو بر يك است (براون و هريس 1978) نظر به اينكه بانوان جانباز نقش بسيار مؤثري درساختار خانواده و تربيت فرزندان خود دارند و با توجه به اينكه زنان بيشتر از مردان در معرض استرس قرار دارند و ممكن است به دليل جانبازي تغييري در وضعيت روانيش بوجود آيد و دچار ناراحتي هاي اعصاب و روان قرار گيرد و عوارض منفي آن گريبانگير فرزندان، شوهر، خانواده، اجتماع و ... گردد سؤالي كه مطرح است اين است كه زنان جانباز در چه مرحله اي از مشكلات روان شناختي قرار دارند و در جهت پيشگيري از بوجود آمدن عواقب بعدي چه راهكارهايي وجود دارد. ضرورت طرح: با توجه به اينكه زنان نقش بسيار مؤثري در كانون خانواده و همچنين اجتماع به عهده دارند و مشكلات رواني آنان مي تواند باعث ايجاد مشكلات متعدد عاطفي در فرزندان شود و اختلافات زناشويي را باعث گردد از سوي ديگر معلوليت و جانبازي زنان مي تواند در تشكيل خانواده مشكل ساز باشد به همين دليل لازمت طي تحقيق به بررسي مشكلات اينگونه زنان پرداخته شود و اينكه جامعه مي تواند چه نقشي در تخفيف مسائل رواني اين قشر بعهده گيرد. در حالي كه چنين تحقيقي تاكنون در سطح بنياد انجام نشده است ضرورت آن بيش آشكارمي گردد تا در جهت پيشگيري، آموزش و درمان راهگشا باشد. 3- بررسي مختصر متون: جنگ تحميلي عراق و ايران تعداد زيادي معلول جسمي و رواني برجاي گذاشته است. در مورد تأثير جنگ در ايجاد اختلال رواني تاكنون تحقيقات بسيار زيادي انجام گرفته است. خصوصاً بعد از جنگ جهاني اول و دوم، جنگ ويتنام، كره و جنگ اعراب و اسرائيل تحقيقات وسيع و دامنه دار در كشورهاي مختلف بر روي سربازان و افسران ارتش انجام گرفته است كه همگي نشان دهنده تأثيرات مختلف جنگ و جبهه در واكنشهاي رفتاري و رواني افراد مي باشند. بطور خلاصه مي توان گفت كه پديده جنگ بر همه افراد به يك ميزان تأثير

نگاشته است كما اينكه در جنگهاي فوق الذكر تنها 10% از افراد دچار اختلالات شديد رواني رفتاري و عاطفي شده اند. بر اساس مطالعات انجام گرفته، اثرات رواني جنگ به سه صورت مشاهده مي شود:

نخست تأثيرات كوتاه مدت بر اساس ترس، بي خوابي، افسردگي، احساس تنش و ... دوم تأثيرات دراز مدت كه تحقيقات جنگ نشان داده اند كه عوارض رواني جنگ گاهي اوقات تا چهل سال پس از جنگ نيز دوام داشته است. براي مثال تحقيقات لپك وراتريز (1981-1982) نشان مي دهند كه سربازان سالها پس از جنگ از لحاظ ايجاد روابط اجتماعي روابط دوستانه و صميمي و نيز بيان احساسات و اعتماد به ديگران و كنترل تكانشهاي عصبي تفاوتهاي معني دار با جمعيت عادي از خود نشان داده اند و سوم تأثيرات تأخير يافته كه گاهي علائم رواني و استرس، سالها پس از جنگ به علت مواجه شدن با يك محرك كه يادآور جنگي است تشديد مي گردد. بر اساس مطالب ذكر شده جانبازان جنگ تحميلي به دو علت با مشكلات عديده اي روبرو هستند اين عزيزان از يك سو با مشكلات ويژه قشر خود دست به گريبان مي باشند كه مي تواند در روابط جانباز در خانواده و اجتماع تأثير منفي داشته باشد از سوي ديگر مانند جمعيت عمومي با مشكلات روزمره زندگي و معضلات اجتماعي و فقر اقتصادي قشر طبقاتي و .... روبرو مي باشند.

بدون شك تا ملات درون خانواده يكي از مهمترين عوامل تأمين كننده سلامت دروني فرد محسوب مي گردد. رابطه درون خانواده، چنانچه به نحوي باشد كه منتج به اضطراب براي اعضاء خانواده گردد، اينست دروني افراد را به خطر مي اندازد و اين خود مي تواند سر منشأ بسياري از مشكلات رواني، رفتاري و شخصيتي براي آنها بشود. تحقيقات نشان داده اند كه جوانترها، زنان مجردها، جدا شده ها و طلاق گرفته ها و تمايل دارند كه استرسهاي زندگي را نسبت به گروههاي ديگر با حساسيت بيشتري مورد ارزيابي قرار دهند (كولبرگ و كوسترك) نتايج بررسي آماري نتايج نشان مي دهد كه اين طرح اثر بخشي خوبي در روند بازتواني جانبازان اعصاب و روان داشته است و عليرغم وجود مشكلات اجرايي و اداري، اين طرح توانسته است چه در كل و چه در اجزاء و عناصر بازتواني كمكهاي شايان توجهي به جانبازان گروه نمونه بنمايد. هر چند در اين طرح بدليل طولي بودن آن با مسائل و مشكلات زيادي روبرو بوديم كه از جمله آن از دست دادن تعدادي از جانبازان در گروههاي نموه و گواه، لكن گروههاي نمونه وگواه در هر دو استان در روند يكساله پژوهش همواره در دسترس گروه درمان بود و كليه برنامه هاي از پيش تعيين شده در منشور بازتواني اجرا شد. نتايج حاصله از انجام تست هاي آماري اين واقعيت را نشان مي دهد كه جانبازان گواه نمونه در طي يكسال فعاليت توانبخشي توانسته اند در محورهاي مختلف بازتواني به موفقيتهاي خوبي دست يابند و اين تفاوتها در كل معني دار بدست آمد، كه ذيلاً به شمه اي از نتايج آماري اشاره خواهد رفت.

1) مقايسه گروههاي نمونه و گواه در پايان طرح آزمايشي در استان كهگيلويه و بويراحمد نشان داد كه گروه نمونه در اين استان در كليه محورهاي بازتواني تفاوت معني داري را با جانبازان گروه گواه داشتند.

(05/0>p و 51/7=T) همچنين جانبازان گروه نمونه در انتهاي طرح در مقايسه با وضعيت رواني، اجتماعي آنان در شروع طرح، پيشرفتهاي قابل توجهي نشان دادند و تفاوت معني داري را با وضعيت اوليه پيدا كرده اند. (05/0>p و 24/10=T) در محورهاي مختلف روابط خانوادگي، درمان، سازگاريهاي حرفه اي، شغلي، آموزشي و تحصيل و فعاليتهاي اجتماعي نيز ارزيابي انجام شد كه مختصري از نتايج آن در ذيل مي بينيم:

آزمون T، بين ميانگين گروه نمونه در ارزيابيهاي اوليه و نهائي در استان كهگيلويه و بويراحمد نشان داد كه اين گروه بصورت معني داري در محور بهبود روابط خانوادگي نسبت به وضعيت اوليه پيشرفت كرده است. و به اين ترتيب رابطه جانباز با خانواده و اطرافيانش در سايه فعاليتهاي تيم درمان و توانبخشي بهبود يافته است. (05/0>p و 51/7=T) مقايسه ميانگين عنصر پيشرفتهاي درماني در جانبازان گروه نمونه در اين استان نشانگر پيشرفتهاي معني داري است و اين مطلب پويايي طرح را در درمان و توانبخشي جانبازان گروه نمونه نشان مي دهد. (05/0>p و 36/6=T) شغل ناسازگاريهاي حرفه اي از محورهاي عمده در فعاليت توانبخشي است مقايسه وضعيت گروه نمونه با خودش پس از سپري شدن طول مدت پروژه تفاوت معني داري را نشان مي دهد. استان كلكيلويه و بويراحمد با وجود فرصتهاي شغلي توانسته است در اين محور بر ميزان اشتغال و سازگاري شغلي و حرفه اي بيفزايد. (05/0>p و 26/3=(T آزمون T بين ميانگين گروه نمونه با نمونه در عنصر ارتقاء تحصيلي و آموزشي استان كهگيلويه و بويراحمد تفاوت معني داري را نشان داد اين تفاوت حاكي از موفقيت تعداد قابل توجهي از جانبازان گروه نمونه است كه در طي اجراي پروژه توسط مشاورين دلسوز در جهت آموزش و تحصيل هدايت شده اند.(05/0>p و 5/7=T) فعاليتهاي مفيد و مثبت اجتماعي نيز از محورهاي مهم بازتواني است كه گروه نمونه در استان كهگيلويه و بويراحمد تفاوت معني داري را پس از اجراي طرح نشان داده اند. فعاليت هماهنگ و همه جانبه كليه معاونتهاي تخصصي در بنياد جانبازان زمينه را براي رشد و اعتلاي فرهنگ جانبازي در اجتماع باز مي كند و جانبازان بدين طريق در جايگاه شامخ خود قرار مي گيرند. بررسي وضعيت جانبازان در گروه گواه در استان كهگيلويه و بويراحمد از اين است كه در طي چند سال گذشته بنياد جانبازان بطور فعال در جهت حل مشكلات جانبازان تلاش نموده است و آزمون T تفاوت معني داري را در سازگاري رواني و اجتماعي جانبازان حتي در گروه گواه نشان مي دهد هر چند تفاوت ميانگينها بسيار زياد نيست و در كل مقايسه دو گروه نمونه نشان مي دهد كه جانبازان گروه نمونه در كليه محورهاي بازتواني تفاوتهاي فاحش را نسبت به وضعيت اوليه خود پيدا كرده اند ولي اين تفاوت در گروه گواه بسيار اندك يافته شد. آنچه از اين نكته قابل استنباط است اينكه سرعت حركت و پيشرفت سازگاري رواني، اجتماعي هم اكنون و با فعاليتهاي جاري كند و يا ملموس نيست ولي اجراي برنامه هاي توانبخشي به اين حركت سرعت فوق العاده اي مي بخشيد. 2) مقايسه گروههاي گواه و نمونه در پايان طرح آزمايشي بازتواني در استان خوزستان نشان داد كه گروه نمونه در اين استان نيز در كليه محورهاي بازتواني تفاوت معني داري را با جانبازان گروه گواه داشتند. آزمون T در مقايسه گروههاي گواه و نمونه استان خوزستان در ابتداي شروع طرح در اين استان تفاوت معني داري را نشان نداده بود.

(05/0>p و23/1=T) در حاليكه ارزيابي و مقايسه نتايج آن را در ابتدا و خاتمه طرح بر روي جانبازان گروه نمونه تفاوت معني داري را در اين گروه از جانبازان نشان داد و اين مطلب روشن شد كه اجراي طرح بازتواني در اين استان نيز موفق بوده توانسته است به مقدار زيادي به سازگاري رواني، اجتماعي جانبازان در اين استان كمك نمايد. (05/0>p و 54/5=T) در اين استان نيز ارزيابيها در عناصر پنجگانه بازتواني روابط خانوادگي، درمان، سازگاري شغلي و حرفه اي، آموزش و تحصيل و فعاليتهاي اجتماعي انجام يافته كه ذيلاً به نتايج آماري آن اشاره مي شود: آزمون T در مقايسه ميانگين گروه نمونه با نمونه در بين ارزيابي اوليه و نهايي تفاوت معني داري را نشان داد به اين معني كه مشاوره و مددكاري و بازديد منزل و بطور كلي فعاليتهاي بازتواني گروه درمان بطور مؤثري در بهبود روابط خانوادگي جانبازان گروه منزل تأثير گذاشته است.

(05/0>p و 2/5=T) همين تفاوت و اختلاف معني دار در آزمون T بين ميانگين گروه نمونه با نمونه در محور درمان مي بينيم و آن نماينگر فعاليتهاي خوب و منظم گروه درمان و توانبخشي در رسيدگي درماني اجراي اين گروه از جانبازان است. (05/0>p و 48/5=T) اين آزمون در محور سازگاري شغلي و حرفه اي معني دار نبود. در طي اجراي طرح هر چند تلاش شد تا با ايجاد رابطه ارگانيك بين دو معاونت در بعد اشتغال و سازگاري حرفه اي نيز به جانبازان نمونه استان خوزستان خدمات پيش بيني شده در منشور طرح ارائه شود ولي متأسفانه اين موفقيت ناچيز بود. (05/0>p و 86/1=T) تأثير فعاليتهاي آموزشي مثل اشتغال در حدي نبود كه تفاوت معني داري را در بين ارزيابي اوليه و نهايي كه جانبازان گروه نمونه بوجود آورد. (05/0>p و 059/0=T) همچنين آزمون T بين ميانگين گروه نمونه در ارزيابي اوليه و نهايي نيز تفاوت معني داري را در م حور فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي نشان نداد. (05/0>p و 75/1=T) آنچه كه از جدول آزموون در استان خوزستان بر مي آيد اين نكته پيداست كه با وجود تلاش مركز بهداشت رواني براي هماهنگي معاونتهاي تخصصي در اين استان براي اجراي هماهنگ اين طرح موفقيت ها كم بوده و معاونت بهداشت و درمان بنياد استان خوزستان توانسته است از همكاري و مشاركت معاونتهاي آموزش و اشتغال و فرهنگي و هنري براي بازتواني رواني، اجتماعي و شغلي جانبازان گروه نمونه استفاده كند و اين مطلب نكته مهمي است به اين معني كه اگر هر كدام از معاونتهاي تخصصي فعاليتهايي را بصورت جدا از هم و بدون مشاركت يكديگر داشته باشند بعيد بنظر مي رسد جانباز اعصاب و روان كه داراي مشكلات گوناگون رواني اجتماعي است خدمات لازم را از فعاليتهاي درماني- حمايتي بنياد دريافت كرده و در راستاي بازتواني قرار گيرد. در گروه جانبازان گواه كه از طرح توانبخشي بهره مند نشد و صرفاً مطابق روال و مقررات بنياد خدمات رفاهي دريافت نموده بودند. ارزيابيهايي انجام شد كه ذيلاً بصورت مختصر به آنها اشاره مي شود آزمون T بين ارزيابي اوليه و نهايي گروه در عنصر روابط خانوادگي تفاوت معني داري را نشان نداد. (05/0>p و 153/0=T) در محور پيشرفتهاي درماني نيز در اين گروه از جانبازان كه مطابق روال عادي و مقررات جاري خدمات دريافت مي نمودند تفاوت معني داري ديده نشد. (05/0>p و 86/0=T) آزمون T بين ميانگين گروه گواه در ارزيابي اوليه و نهايي براي سازگاري حرفه و شغلي تفاوت معني داري را نشان نداد. (05/0>p و 83/0=T) اين گروه در عنصر آموزش و پيشرفتهاي تحصيلي نيز در طي دوره اجراي طرح پيشرفتي نداشتند و نسبت به ارزيابي اوليه تفاوت معني داري را نشان ندادند. (05/0>p و 49/1=T) تفاوت بارز و معني دار گروه نمونه و گواه در استان خوزستان در پايان طرح نمايانگر رشد و پيشرفت جانبازان گروه نمونه در راستاي اهداف بازتواني است. (05/0>p و 39/=T) بحث: تجزيه و تحيليل آماري اطلاعات بدست آمده از اجراي آزمايشي طرح بازتواني در دو استان كهگيلويه و بويراحمد و خوزستان حاكلي از اثر بخشي اين طرح در روند بازتواني جانبازان اعصاب و روان است. همانطوري كه ديديم تعداد 400 نفر از جانبازان اعصاب و روان بصورت تصادفي در دو گروه گواه و نمونه قرار گرفته اند و طرح مطابق منشور مشخص در دو استان اجرا شد. نهايتاً نتايج طرح مؤيد اين مطلب ا ست كه هم بصورت نظري و هم عملي اين طرح توانسته است كه به توانبخشي رواني و اجتماعي جانبازان كمك نمايد هر چند شايد لازم به ذكر نباشد كه طرح بازتواني بر خلاف راهبردهاي جاري در سطح بنياد جانبازان و حتي قوانين و عرف عادي و جاري

كشور است چون تا بحال جانباز اعصاب و روان پي برده بود كه هر قدر بر ميزان معلوليت و آشفتگي رواني، اجتماعي خود بيفزايد و بدين طريق درصد از كارافتادگي را با روشهاي مختلف بالا برد توانسته است زمينه دريافت تقويت كننده هاي مادي و معنوي را از بنياد جانبازان و يا ساير سيستمهاي حمايتي كشور براي خود هموار نمايد لذا در خانه هر روز بيشتر از گذشته پرخاشگري مي نمود و شئونات خانوادگي را از بين مي برد به درمان خود اهميت نمي داد تا هر روز بيمارتر و معلولتر شود و يا آشفته تر بنظر رسد و اگر زماني بدنبال درمان مي رفت از آن بعنوان ابزاري باري حفظ و ارتقاء درجه معلوليت و ناتواني استفاده ميكرد. در محل كار حضور پيدا نمي كرد و در صورت حضور بعنوان عنصري غير مولد و بعضاً مخل سيستم قلمداد مي شد كارفرمايان نيز بطبع از پذيرش و بكارگيري اين قشر مظلوم پرهيز مي كردند.در بعد آموزش و تحصيل نيز وضعيت بهتر از اين نبوده است نه خود اين عزيزان بصورت جدي دنبال آموزش و تحصيل مي رفته اند و نه تشويق و تقويتي در اين زمينه ها وجود داشت. در ابعاد اجتماعي و فرهنگي نيز متأسفانه جانباز اعصاب و روان را نوعاً با طرح القاب منفي و بعضاً توهين آميز خطاب مي نموده اند و در ابعاد فعاليتهاي فرهنگي، اجتماعي و ورزش جايگاه شركت و رشد براي اين عزيزان وجود نداشت. با اين توصيف مظلوميت جانباز اعصاب و روان در ابعاد مختلف زندگي مبرهن و واضح است بدين ترتيب نه تنها اين عزيزان در اجتماع مطرود بوده و جايگاه مناسبي نداشته اند بلكه حتي در بين خانواده خود نيز مورد قبول نبوده وحتي بعضاً مغبوض واقع شده اند. طرح بازتواني با نگرش جامعه و سيستميك و با استفاده از كليه امكانات در بنياد جانبازان و سازمانهاي حمايتي ديگر درصدد رشد و ارتقاء جانبازان اعصاب و روان در كليه ابعاد زندگي اعم از روابط بين فردي و خانوادگي، درمان، سازگاري حرفه اي و شغلي، آموزش و تحصيل و ارتقاء جايگاه اجتماعي و فرهنگي است و همانگونه كه ذكر شد در اين زمينه ها به نتايج نظري و عملي و آماري قابل توجهي در روند اجراي آزمايشي طرح رسيده است كه ذيلاً به طرح نتايج نظري اشاره خواهد رفت: نتايج نظري طرح بازتواني در دو استان كهگيلويه و بويراحمد و خوزستان: 1- ارتباطات اداره كل امورجانبازان اعصاب و روان با جانبازان اعصاب و روان: با اينكه اين اداره يك سازمان ستادي است و وظيفه آن سياستگذاري و برنامه ريزي و در كل مديريت بهداشت رواني در سطح كشور براي جانبازان علي الخصوص جانبازان اعصاب و روان مي باشد، اجراي طرح بازتواني و نظارت و كنترل آن باعث ارتباطات بيشتر اين اداره با بنياد استانها و علي الخصوص جانبازان اعصاب و روان مي گردد. متأسفانه جانبازان اعصاب و روان حاد بدليل نداشتن بصيرت كافي دسترسي به بنياد نداشته اند و بنياد جانبازان استانها نيز حتي محل سكونت آنان را نمي شناسد و لذا تعدادي از اين عزيزان در مناطق روستايي و دورافتاده از مظلوميت مضاعفي رنج مي برند. 2- توجه مسئولين بنياد استانها به مشكلات جانبازان اعصاب و روان: بازخورد رفتاري منفي جانبازان اعصاب و روان بمرور ايام باعث ايجاد نگرش منفي در بين مسئولين بنياد استانها شده است و اين سيكل معيوب باعث خارج شدن اين عزيزان از دريافت خدمات رفاهي و درماني گشته و اين مطلب حتي در رابطه با جانبازاني كه بصيرت و بينش كافي ندارند و حتي بنياد جانبازان را بعنوان سازمان متولي نميشناسند و به آن مراجعه نمي كنند تسري پيدا كرده است. با اجراي طرح توانبخشي همه مسئولين بنياد در رده هاي مختلف به مشكلات جانبازان اعصاب و روان آشنا شده و در جهت حل معضلات اين عزيزان ممكن را انجام مي دهند. 3- فعاليت گروهي تيم (گروه) تخصصي روانپزشكي بر روي مشكل جانباز اعصاب و روان: همان طوري كه مي دانيم كار درمان رواني، كاري است گروهي، كه در آن روانشناس، روانپزشك، مددكار، اجتماعي كار درمانگر با ديدي پردامنه و همه جانبه و با در نظر گرفتن كليه ابعاد زندگي به درمان و توانبخشي بيمار اعصاب و روان مي پردازند و در اين كار تيم را روانپزشك هدايت و رهبري ميكند. ولي متأسفانه امروزه در كار پيچيده درمان و توانبخشي جانباز اعصاب و روان در استانها اين همكاري و تعاون كمتر صورت مي گيرد و درمان جانباز با دارو درماني و يا پاره اي از خدمات ديگر انجام مي پذيرد و نهايتاً چون مشكلات جانباز همه جانبه حل نمي شود به مزمن شدن بيماري عصبي- رواني جانباز منجر مي گردد. طرح توانبخشي زمينه كار گروهي را در درمان و توانبخشي جانباز اعصاب و روان باز مي كند وكليه اعضاي تيم درمان از زواياي مختلف درصدد حل و فصل و درمان معضلات اجتماعي رواني و خانوادگي جانباز بر مي آيند. 4- فعاليت سيستميك معاونتهاي تخصصي (اشتغال، فرهنگي و بهداشت و درمان) بر روي مشكلات جانبازان اعصاب و روان: براي تحقق بازتواني بصورت عام در جانبازان اعصاب و روان و براي ايجاد زمينه و بستر مناسب براي توانبخشي رواني، اجتماعي و شغلي جانبازان لازم است تا كليه معاونتهاي تخصصي بهداشت درمان، آموزش و اشتغال و فرهنگي و هنري بصورت هماهنگ به حمايت جانباز اعصاب و روان پرداخته و همزمان با درمانهاي دارويي و روان درماني و مددكاري، مشكلات شغلي و تحصيلي جانباز نيز مرتفع شده و از حيثيت فرهنگي نيز تغذيه شود چه عدم پوشش فرهنگ و خلاء فرهنگي يكي از مباني ايجاد نابساماني رواني در جانبازان مي شود كه روزي در جهت حفظ و اعتلاي آن جانبازي نموده اند. طرح توانبخشي بصورتي عيني و عملي زمينه اجراي بازتواني در جانبازان اعصاب و روان با كمك و مساعدت و هماهنگي كليه معاونتها را فراهم آورده است. 5- حل و رفع مشكلات جانبازان در

ابعاد خانوادگي، درماني، شغلي، تحصيلي و اجتماعي در محل: گروه درمان و توانبخشي با ارتباط مستمر و نزديك با جانباز و خانواده او توانسته اند بسياري از مسائل و معضلات درماني روابط خانوادگي، شغلي و اجتماعي و تحصيلي جانبازان و خانواده آنان را مرتفع نمايند. حضور روانپزشك و ساير اعضاي تيم درمان در محل زندگي جانباز تأثير بسزايي در روشن شدن دامنه مشكلات جانباز و حل و فصل مناسب آن ميگردد. 6- مشخص شدن مشكلات غير قابل حل در زمان اجراي طرح: بعضي از عزيزان جانباز پس از سپري شدن مدت زمان زياد از ابتلا به بيماري و تحمل عوارض ناشي از آن داراي مشكلات رواني، اجتماعي و اقتصادي حادي هستند. گروه درمان در چنين مواردي تلاش نموده اند تا با استفاده از كليه امكانات موجود در رفع آن و سامان بخشيدن به زندگي اين عزيزان همت نمايند، لكن بعضي از اين مشكلات در حدي است كه حل و فصل آن از حدود امكانات و اختيارات گروه درمان و توانبخشي خارج است، در چنين مواردي حداقل اين معضلات شناسايي و به بنياد اعلامي مي شود. 7- درمان و توانبخشي در محل زندگي جانبازاعصاب و روان: امروزه علم روانپزشكي بر اين است كه درمان و توانبخشي بيماران رواني در محل زندگي آنان از كيفيت و كارآيي و اثر بخشي بهتري برخوردار است لذا اگر چنانچه با تداوم اين طرح بتوانيم از ايجاد و گسترش مراكز نگهداري و بيمارستاني تمام وقت پرهيز كرده و درمان و توانبخشي را در اجتماع و محل زندگي جانبازان ببريم در درمان و توانبخشي اين عزيزان قدم مهمي برداشته است. 8- درگير شدن كارشناسان امور بهداشت رواني با مشكلات جانباز اعصاب و روان: تاكنون برنامه ريزي درمان و توانبخشي در بنياد جانبازان طوري نبوده است تا كارشناسان بهداشت رواني و گروه توانبخشي با كليه مشكلات جانباز درگير شده و از نزديك با او ردد آشنا باشند لذا در اغلب موارد مشكلات جانباز اعصاب و روان در يك سو و امكانات درماني و پرسنل تخصصي در سوئي ديگر قرار داشته اند. تا حدي كه در بعضي از موارد آدرس محل سكونت جانبازان حاد را نيز در اختيار ندارند. اين طرح به كارشناسان و گروه درمان و توانبخشي كمك نموده تا درگير در موضوع كار خود شوند در روند و سير درمان و توانبخشي جانباز، اعصاب و روان قرار گيرند. 9- احساس غرور و هويت براي جانبازان در محل زندگي و اجتماع و همسايگان: بدون شك سركشي و بازديد منزل جانبازان اعصاب و روان روحيه آنان را تقويت مي نمايد و خانواده آنان نيز از داشتن چنين جانبازي در بين خانواده خود احساس خرسندي و غرور مي كنند. متأسفانه در گذشته بعضاً بدليل كم توجهي به اين قشر مظلوم بعضي از افراد و همسايگان نيز باديه ناپخته و خامي به جانباز اعصاب و روان و خانواده او مي نگريستند. ولي با اجراي طرح و حضور مكرر و مرتب كارشناسان و مسئولين بنياد در محل زندگي جانباز اين مشكل برطرف شده و پس از مدتي فعايت گروه درمان، حتي خانواده جانباز از داشت چنين عضوي احساس غرور و افتخار مي كنند. 10- شناسايي ريشه اي هويت جانباز و گردآوري كليه اطلاعات مردم شناسي، روانشناسي و روانپزشكي او: يكي از مشكلات مهم در بعد برنامه ريزي و هدايت خدمات درماني و رفاهي جانبازان اعصاب و روان نداشت اطلاعات دقيق از جانباز و نوع مشكلات او در ابعاد مختلف درماني، شغلي، رفاهي، معيشتي، تحصيلي و اجتماعي است كه تاكنون گردآوري آن بصورت علمي و دقيق و كارشناسي ميسر نبوده است. اجراي طرح بازتواني زمينه بسيار مساعدي را براي شناسايي دقيق جانباز از ابعاد مختلف مي شود و بر اساس آن آمار و اطلاعات دقيق و علمي مي توان برنامه ريزيهاي كوتاه مدت و بلند مدت براي اين عزيزان فراهم نمود. 11- جهت دار شدن خدمات و حمايتهاي بنياد جانبازان از جانبازان اعصاب و روان: بي شك اداره امور جانبازان از مشكل ترين كارهاي جاري است و بنياد

جانبازان با بكارگيري نيروهاي انساني متعهد و متخصص درصد رسيدگي به جانبازان و حل معضلات زندگي آنان در ابعاد مختلف مي باشد لكن اين خدمات و حمايتهاي بعضاً در جهت هدف و آرمان مشخصي نبوده و يا لااقل جانباز را در راستاي اهداف عاليه و بازتواني رواني، اجتماعي قرار نمي دهيد طرح بازتواني با جهت گيري در راستاي اهداف توانبخشي تلاش مي كند تا جانبازان در جهتي تقويت شده و در طريقي حركت نمايند كه در آينده جايگاه شامخ خود را باز يابند ضمن اينكه به مزاياي مادي و معنوي نيز در طول زماني دسترسي پيدا نموده اند. 12- به حداقل رسيدن هزينه هاي مالي و بيمارستاني: اجراي طرحهاي توانبخشي مبتني بر جامعه از هزينه هاي سنگين بستري و درمان در بيمارستانهاي تمام وقت مي كاهد و تعداد تختهاي بيمارستاني و مركز بازپروري و نگهداري مورد نياز به حداقل مي رسد و جانباز كليه خدمات درماني و توانبخشي و مددكاري را در محيط زندگي و محل كار دريافت نموده و كماكان سازگاري خود را با جامعه حفظ مي نمايد. سير فزاينده تختهاي بيمارستاني و مراكز نگهداري و بازپروري در طي سالهاي گذشته حاكي از هزينه هاي مالي و اقتصادي سنگيني است كه البته در آينده با اين روند برنامه ريزي بسيار سنگينتر نيز خواهد شد. طرح آزمايشي بازتواني در دو استان گواه بر اين مطلب بود كه ميزان نياز به مراكز بستري و نگهداري در صورت اجراي طرح به حداقل ممكن مي رسد و به طبع آن بار مالي و اقتصادي آن نيز سير نزولي را طي مي كند. در نتيجه گيري نهايي گفتني است طرح بازتواني و فعاليتهاي هماهنگ و ارگانيك گروه درمان توانسته است تا جانبازان گروه نمونه را در محورهاي مختلف بهبودي روابط خانوادگي، درمان و توانبخشي، سازگاريهاي شغلي و حرفه اي، آموزش و تحصيل و فعاليتهاي مفيد و سازنده اجتماعي به پيشرفتهايي سوق دهد. هر چند تفكر توانبخشي مقوله جديدي است و تفكري سازنده و مفيد احوال جانباز و جانبازي، و اين گذشت زمان است كه يك پديده بهداشتي، درماني و توانبخشي را در بين اقشار و آحاد ملت بازنموده و زمينه را در جهت رشد و اعتلاي بيشتري در راستاي اهداف آرماني باز مي كند. با اين وجود جاي خوشحالي است كه اين طرح در طي يك مدت نسبتاً كوتاه از ديدگاه نظري و

تئوريك و آماري و عملي نتايج مثبت و مفيدي داشته است هر چند مشكلات نيز اجراي طرح ديده شد لكن اچراي طرحهاي توانبخشي است كه زمينه حضور فعال و جدي جانبازان انقلاب اسلامي را در صحنه فراهم مي آورد و از آنان اسوه هاي به ياد ماندني مي سازد. منابع فارسي: 1- احمدي، علي اصغر، بنيان روانشناسي اسلامي 1362 2- المستطرف ج 2 3- الكافي 1 4- المحجة البيضاء 5- اتكينسون وهليگارد، دكتر براهني، محمد تقي، زمينه روانشناسي، 1370، انتشارات رشد. 6- بحارالانوار، ج 17، 103-74 7- بست، جان، دكتر شريفي، حسن پاشا، دكتر طالقاني، نرگس، روشهاي تحقيق و علوم تربيتي و رفتاري، 1369، انتشارات رشد. 8- دكتر پورافكاري، نصرت ا... فرهنگ معاصر روان پزشكي روان شناسي، 1374. 9- تاج لنگرودي، محمدمهدي، واعظ خانواده. 10- تفسير برهان 11- تحف العقول 12- جمالفر، سياوش، روان شناسي يادگيري، 1371. 13- چهل حديث در زمينه علم و بهداشت، 1372. 14- دكتر حجتي، سيد محمد، روان شناسي اسلامي، 1368. 15- حسيني بيرجندي، سيد مهدي، اصول و روشهاي راهنمايي ومشاوره، 1371. 16- حيلة المتقين 17- حجتي، سيد محمدباقر، آداب تعليم و تربيت در اسلام 18- خليلي، محمد، طب الصادق. 19- ري شهري، ميزان الحكمه. 20- سلطاني، غلامرضا، تكامل پرتور اخلاق. 21-دكتر سيف، علي اكبر، تغيير رفتار و رفتار درماني، 1374. 22- دكتر سيف، علي اكبر، روان شناسي پرورش، 1370. 23- سفينه، سيرج 2. 24- دكتر شاملو، سعيد، مكتبها و نظريه ها در روان شناسي شخصيت، 1370. 25- دكتر شاملو، سعيد، روان شناسي باليني، 1370. 26- شاهين، دكتر، ماشاءالله، حركت درماني، معاونت پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، چاپخانه دانشگاه اصفهان، پاييز 1371. 27- دكترشريفي، حسن پاشا، دكتر نجفي زند، جعفر، روشهاي آماري در روان شناسي و علوم تربيتي و اجتماعي، نشر اشاره 1370. 28- دكتر شفيع آبادي، عبدا...، نظريه هاي مشاوره و روان درماني. 29- صحيح

بخاري. 30- حجت السلام فلسفي، محمد تقي، حديث تربيت. 31- قرآن كريم. 32- كاردرماني، كاردرماني در بيماران رواني، انتشارات دانشكده توانبخشي. 33- كاپلان و سادوك، دكتر پورافكاري، نصرت ا... ،خلاصه روانپزشكي، 1366. 34- كلارس، ج، راو، دكتر وهاب زاده، جواد، مباحث عمده در روانپزشكي، 1366. 35- كولبه، فرخ و شهريرفر، محمد صادق، توانبخشي رواني (بازتواني) ، سازمان منطقه اي بهداريآذربايجان شرقي، ديماه، 1364. 36- مستدرك، ج 2. 37- دكتر مصطفي، سيد جواد، بهت خانواده، 1364. 38- مجله نبض، سال پنجم، شماره چهارم، دي 1374. 39- مجموعه مقالات اولين كنگره سراسري بازآموزي درمان جراحتهاي ناشي از جنگ تحميلي، 19-15 مهرماه 1374. 40- معاني الاخبار. 41- منية المريد. 42- نهج البلاغه فيض 43- وسائل ج 15 44- هيلگارد، گوردن باور، دكتر براهني، محمدتقي، نظريه هاي يادگيري، 1376. مجيد محمودي مظفر (كارشناس ارشد روانشناسي)

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.