بررسي حضور زنان در جنگ هاي صدر اسلام و مشارکت و نقش زنان در هشت سال دفاع مقدس

چ 1395/06/10 - 01:22
بررسي حضور زنان در جنگ هاي صدر اسلام و مشارکت و نقش زنان در هشت سال دفاع مقدس

"بنام خداوند منان و قادر متعال"

به نام خداوند جان و خرد کزين برتر انديشه برنگذرد

پيش گفتار

با ياد و نام مقتداي بسيجي هاي عارف و عاشقان حق طلب حضرت امام خميني (زه) و رهبر فرزانه و معظم انقلاب اسلامي و با سلام و درود بر ارواح پاک شهيدان والامقام، اين عزت آفرينان عرش نشين و جانبازان مخلص و بر آزادگان مقوم و خانواده هاي معظم ايثارگران.

کنکاش و مطالعه تاريخ 3430 ساله مدون بشر بيانگر اين واقعيت است که بجز يک برهه کوتاه (270 ساله) تمامي تاريخ بشر توام با جنگ، جنايت و عجين با کشتار و خونريزي بوده است و جنگ ها به منزله سرمنشاء حيات و زندگي ملل و کشورها تلقي و مستمسک و وسيله حفظ و افزايش توان نظامي دولتها و ملل و قبايل محسوب شده و آن را لازمه زندگي و حفظ هويت و اقتدار خود دانسته و بيشترين هم آنان مصروف تجهيز و آماده سازي و افزايش استعداد و توان نظامي، حملات، لشگرکشي ها و يا آماده باشها و مقابله با تهاجم ديگران شده و تقريبا در استراتژي کشورداري، رهبران و فرماندهان نظامي طرحها و برنامه هاي زندگي در جنگ را سرلوحه تمامي شئون کشور قرار مي داده اند. لذا در مطالعه تاريخ مواجه با رويدادهاي ناگوار و حوادث ننگين و اتفاقات تاسف بار فراوان، همچون قتل و غارت و تجاوز و آتش سوزيها، هتک حرمتهاي ارزش هاي اجتماعي، فرهنگي و تاريخي ملل مختلف و تضييع حقوق طبيعي و حرمتهاي ارزش هاي اجتماعي، فرهنگي و تاريخي ملل مختف و تضييع حقوق طبيعي و اجتماعي آنان  مي شويم که زبان و قلم از بيان و توصيف آنها شرمگين و سينه ها از شرح آن اندوهگين است.

به گفته "کارل ياسپرس" تاريخ براي ما خاطره اي است که آنرا به ياد داريم و سرچشمه زندگي ماست و پايه هايي است که بر آن قرار داريم و براي جلوگيري از سقوط بايد از آن بهره مند شده و پيوند خود را با آن حفظ کنيم.

چگونه انديشيدن درباره تاريخ و آگاهي از آن، فضاي انسان بودن را در درون ما مهيا مي سازد و عامل روشن خواسته هاي ما مي شود، اين انديشه يا به ما روشنائي م يدهد و يا ما را از راه به در کرده و از واقعيات غافل مي سازد. لذا آنچه ما از تاريخ مي دانيم عامل موثري در زندگي ماست و به تعبير قرآن کريم مطالعه داستان ها و تاريخ زندگاني و سرنوشت گذشتگان براي اهل معني و صاحبان انديشه و خرد عبرت و درسي است که فرارويشان قرار داد.

مقدمه:

سابقه تاريخي حضور زنان در جنگ هاي صدر اسلام:

در بررسي پيشينه نقش و چگونگي و حدود حضور زنان در جنگ هاي صدر اسلام و تشريح مصاديق و نمونه ها و ذکر شواهد تاريخي به اين نتيجه روشن مي رسيم که از همان ابتداي دعوت و ترويج اسلام در شهر مکه و هجرت اولين مهاجران مسلمان به حبشه و محاصره مسلمين در شعب ابيطالب(ع) و هجرت پيامبراکرم (ص) و مسلمين به مدينه و دعوت قبايل يهود مدينه و بت پرستان و مشرکين اطراف و اکناف آن به اسلام و سپس در جنگ ها و غزوات رسول خدا(ص) و جنگ هاي حضرت علي(ع) و مسلمانان با امپراتوري روم و ايران، زنان متعهد و شجاع، نقهاي مختلف، مستقيم و موثري در جبهه ها و نيز بطور غيرمستقيم نقش امداد و پشتيباني و تدارک جبهه و جنگ و مجاهدان اسلام را عهده دار بوده اند که به ذکر و شرح مصاديق و نمونه هائي چند خواهيم پرداخت که هر يک در جاي خود محل تامل و عبرت در ارائه نمونه ها و اسوه هاي تاريخي مي باشد.

در غور و مطالعه تاريخ صدر اسلام به اين نتيجه مهم مي رسيم که رسول خدا(ص) براي زنان ارزش و اهميتي والا و متناسب با شخصيت و خلقت آنان قائل شده و به هيچ وجه نقش سازنده و مشارکت سرنوشت ساز آنها را در مسير دعوت و نشر شرع مبين اسلام ناديده نگرفته و حتي به مبارزه با مهمل شمردن نقش و حضور زنان در جامعه جاهلي آن دوره برخاسته و با حفظ حدود الهي همواره تاکيد بر حضور فعال آنان در عرصه ها و صحنه هاي مختلف داشته است ولو اين که ايفاي نقش آنان منجر به حضور زنان در ميادين نبرد گردد. در اين نوشتار در دو بخش مجزا به نقش و مشارکت و حضور زنان در جنگ هاي صدر اسلام و سپس در هشت سال دفاع مقدس خواهيم پرداخت.

بخش اول

1-الف - نقش مستقيم و حضور زنان در جنگ هاي صدر اسلام:

حدود فعاليت زنان و حضور مستقيم آنان در ميادين نبرد يا با اجازه رسمي و قبلي پيامبر اسلام(ص) بوده است يا اين که حضور آنان مورد تاييد قرار مي گرفت و شواهدي نمي توان بدست آورد که حضرتش زنان مسلمان را از حضور در جبهه ها منع نمايد و حتي بعد از حضور آنان در جبهه هاي نبرد و اطلاع ايشان آنها را برگرداند مگر در مواردي که با طعنه دشمنان مواجه مي گرديد.

پيرامون حضور زنان در ميادين نبرد به سه نمونه و واقعه مهم تاريخي به شرح ذيل اشاره مي شود:

1/1- الف) غزوه احد:

در جنگ سرنوشت ساز و هولناک احد که باعث تميز و تشخيص مردان مرد از مردان سست عنصر و زبون گرديد، شير زنان نام آور و معروفي حضور داشته و مسئوليتهاي مختلفي نيز بر عهده داشتند که عبارتند از:

1- نسيبه بنت کعب معروف به ام عماره، 2- سميرابنت قيس، 3- ام عطيه انصاري، 4- ام ايمن، 5- هند بنت عمروبن حزام (همسر عمروبن جموح) 6- حسنه بنت جحش و تعدادي ديگر که مستوليتهاي مختلف آبرساني - پختن غذا و توزيع - رسانيدن مهمات تير و نيزه و شمشير) به رزمندگان - تعمير وسايل جنگي - نگهباني از اموال و اردوگاه - درمان مجروحين - ترغيب و تشجيع مجاهدان به ادامه نبرد و غيره که در حين نبرد و به هنگامه شکست و هزيمت مسلمانان نسيبه به همراه فرزندان و قليل مدافعان که جمعا بيست نفر بودند و حضرت علي(ع) پيشاپيش آنان با جنگ و فاکاري بي مانندي خويشتن را سپر حضرت محمد(ص) قرار داده و حفاظت از جان حضرت را برعهده داشتند و از طرفي بارجزها و فريادهاي خويش نزديکان و مسلمانان را به ياري حضرت طبيده و فراريان را مذمت و نکوهش مي نمودند و نسيبه در اين جنگ بالغ بر دوازده زخم نيزه و تير و شمشير را به جان خريد و يکي از فرزندانش پيش رويش به شهادت رسيد تا جان رسول خدا(ص) حفظ گردد.

همچنين ام عطيه انصاري از زنان دلاور در اين نبرد فداکاريها کرد و مدام مسلمانان فراري را تشويق به بازگشت و ادامه نبرد مي نمود. وي از جمله زناني است که به خاطر حضور مداومش در جبهه هاي جنگ شهرت يافته و مورد لطف حضرت محمد(ص) بوده است.

نمونه روشن و گوياتر، حضور حضرت فاطمه زهرا(س) به همراه ديگر زنان مدينه همچون صفيه خواهر رشيده حضرت حمزه سيدالشهداء مي باشد که واقدي (مورخ معروف) در المغازي نقل کرده است:

"محمدبن مسلمه" با 14 نفر از زنان مدينه به قصد ميدان نبرد احد و ياري حضرت محمد(ص) خارج شدند که حضرت فاطمه (س) نيز با آنان بود در حالي که با پاي پياده آب و غذا بر پشت خود حمل مي نمودند و فاصله 6 کيلومتري مدينه تا احد را طي مي کردند تا اين که به صحنه نبرد رسيده و به آب دادن تشنگان و مداواي مجروحين و تشجيع مسلمانان به بازگشت و جنگ و شماتت و مذمت فراريان پرداختند و حضرت زهراي مرضيه(س) خون صورت پدر بزرگوارش را با آب سپري که حضرت علي مي ريخت مي شست و خون بند نمي آمد تا اين که تکه حصيري بسوخت و خاکسترش بر زخمها گذاشت."

آنگاه مسلمانان پس از مداواي اوليه مجروحين و سيراب نمودن تشنگان و تصميم پيامبر خدا به تعقيب دشمنان و سپس آهنگ بازگشت به شهر مدينه نمودند.

زنان غيرو و شجاع که مورخين عده آنان را در احد بيش از 14 نفر ذکر کرده اند در جمع آوري و تخليه شهداء به پشت جبهه - مراقبت و انتقال مجروحين و ادامه درمان آنان و حمل وسايل و لوازم به شهر مدينه حضوري چشمگيري داشتند و با دادن روحيه به بازماندگان شهداء و ابراز وفاداري و خوشحالي از سلامت وجود مبارک رسول خدا(ص) و با وجود شهادت عزيزان خود صبر و مقاومت و ايثار زنان را به نمايش گذاشتند.

در بيان نمونه مهم تاريخي فوق، به صراحت چگونگي حضور زنان و نوع فعاليت هاي هر يک مشخص و حکايت از تعهد و مسئوليت پذيري و مشارکت آنان در پيشبرد اهداف و تعيين سرنوشت مسلمين دارد.

2/1- الف) حضور زنان در جنگ خيبر:

حضرت رسول خدا(ص) در جنگ خيبر مطلع گشت عده اي از زنان شجاع و مومنه به سرپرستي ام ابيه در اردوگاه مسلمين حضور يافته اند. آنان را احضار و علت را جويا گرديد پاسخ دادند به منظور مشارکت در جنگ و مساعدت مجاهدان راه خدا و معالجه مجروحين و سقايت تشنگان آمده ايم. پيامبر خدا(ص) فرمودند: همچنان به خدمت خويش در مداوا و مراقبت مجروحين و آبرساني و آشپزي و امداد مسلمين ادامه دهيد.

دراين جنگ نام بيش از بيست و سه نفر از زنان متعهد که خود را به اردوي مسلمانان رسانده و عهده دار در انجام وظايف مشخص شدند ذکر شده است ازجمله: صفيه بنت عبدالمطلب خواهر شريف حمزه سيدالشهداء(ع) - ام ايمن از زنان بسيار شجاع که نامش زينت بخش تاريخ جنگ هاي زمان رسو لالله(ص) است ام عطيه انصاري علاقه شديدي به شرکت در جنگ ها داشته و حداقل در هفت غزوه بزرگ شرکت نموده است. ام ابيه که ذکرش گذشت - ام عماره (نسيبه) - هند بنت عمروبن حزام - سلمي کنيز پيامبر(ص) - اميه بنت قيس از زنان مهاجر و مومنه به اتفاق تني چند از ديگر زنان بني غفار - ام سنان اسلميه از محبان اهل بيت عصمت و طهارت و شيرزني با همت و شجاعت که به همراه زوجه شريف و بزرگوار رسول الله (ص) ام سلمه و ديگر زنان پارسا و متعهد در جنگ خيبر مسئوليت امور درمان و مراقبت از مجروحين و جمع آوري و رساندن مهمات به مجاهدان، نگهباني و حراست از اردوگاه و اموال مسلمين و دادن روحيه و ترغيب و تشويق رزمندگان به ادامه نبرد بر دوش آن زنان فداکار و نام آور بوده است.

3/1- الف) حضور زنان در فتح مکه و جنگ حنين:

در فتح مکه به ويژه جنگ سرنوشت ساز حنين نيز زنان غيرتمندي همچون نسيبه بنت کعب انصاري - ام عطيه انصاري، ام حادث انصاري که در شجاعت و اسب سواري و دلاوري معروف و با مردان و پهلوانان بنام برابري مي کرد ام سليم بنت ملحان به همراه شوهرش در حاليکه باردار بود شمشير بر کمر جهت دفاع از خود و زدن فراريان از جبهه حضور داشتند.

زنان مذکور در تنگناي نبرد و فرار مسلمين وظايف محوله را رها و خود را براي محافظت از وجود پيامبراکمر(ص) به وي رسانيدند و نسيبه و ام حادث در پيشا روي حضرت، خويش را سپر بلا قرار داده و به دفع شر دشمنان مي پرداخته و خود نيز زخمي شدند.

همانگونه که در ابتدا يادآوري شد، بيان و ذکر نماياندن مصاديق و نمونه هاي بارز نقش مستقيم زنان در جنگ ها به وضوح حکايت از حضور فعال آنان در عرصه هاي نبرد مي نمايد که در اين نوشتار جهت يادآوري و ترسيم به اسوه ها و الگوهايي چند، اشاره شد وگرنه متون تاريخي اسلام مملو از موارد و نمونه هاي متعدد ديگر است که علاوه بر جنگ هاي با حضور پيامب اکرم(ص) در جنگ هاي بعد از رحلت رسول (ص) با ايرانيان و روميان به طور مستقيم و نيز به صورت پشتيباني و امداد مجاهدان مشارکت داشته اند همانند ام آبان بن عتبه محب عترت و شيعه علي (ع) که در جنگ با روميان چند تن از دشمن را به خاک و خون کشيد و ام حکيم که در جنگ "مرج الصفر" پس از شهادت شوهرش جامه به خود پيچيد و با عمود آهنين هفت نفر را از پاي در آورد و سرانجام خود نيز شهيد شد و يا "جويره" دختر ابي سفيان که در جنگ يرموک با عمودي آهنين به دشمن يورش برده نه نفر را به خاک و خون کشيد.

همچنين شرکت زنان با صلابت و فداکاري چون بکاره هلاليه - زرقاء دختر عدي - سوده دختر عماره - عکرشه بنت اطرش و ام الخير در جنگ صفين با تقبل وظايف و مسئوليتهاي داوطلبانه، قابل توجه و درنگ مي باشد و هم آنان بودند که با بطق هاي آتشين و خطابه هاي مهيج ياران علي(ع) و مسلمانان را تحريک و ترغيب به ادامه نبرد و عدم سستي و تزلزل اراده و نيز تشجيع و تهييج مي نمودند که بسيار نيز موثر مي افتاد به نحوي که معاويه کينه آنان را به دل گرفته و بعدها آنان را به شام احضار و از اين بابت مذمت مي نمود که آنان در اين جبهه نيز با جرات و شجاعت تمام و وفاداري بر ادامه راه مولايشان علي(ع) را به حاکم مستبد جهان اسلام اعلام نمودند.

از مصاديق بارز ديگر نمايش ايمان و تعهد و شجاعت زنان، همراهي و همدلي ام عمروبن جناده که در حادثه حماسي کربلا به همراه محارم و خاندان عصمت و طهارت و ديگر زنان با شوهر خويش است. در ياري امام حسين(ع) وي پس از شهادت شوهرش جناده فرزند نوجوان خود را بنام عمرو به ميدان فرستاد و او هم به فوز شهادت نايل آمد و دشمن سربريده او را به سوي خيمه مادرش پرتاب نمود. وي سر مبارک را به سينه چسباند و فرمود آفرين بر تو پسرم، آنگاه عمود خيمه بر کشيد و به دشمن هجوم برد و دو نفر را کشت تا حضرت ابا عبدالله السحين(ع) او را به خيمه بازگرداند. و در پايان حضور بسيار موثر و سرنوشت ساز و مشارکت حماسي و دوشادوش حضرت زينب کبري(س) به همراه سيدالشهداء امام حسين(ع) در واقع بي نظير و حماسه جاودان کربلا و عاشورا را به عنوان گوياترين و قوي ترين حضور زن مسلمان و متعهد در صحنه هاي حق و باطل و جلوه هاي نور و ظلمت و عرصه هاي مقاومت و ايثار تا شهادت و پاسداري از حريم نبوت و اهل بيت(ع) و پرستاري از کودکان يتيم و پذيرش رنج اسارت و شماتت دشمن و بردباري و صبر و روشنگري و ابلاغ پيام شهادت و آگاهي عموم بر جنايات دشمن و اعتراف آنان به خطا و اشتباهات جبران ناپذي

رشان در تنها گذاشتن امام حسين(ع) با وجود بستن عهد و پيمانها و سرانجام پيروزي حقيقي جبهه حق و زبوني و خواري يزيد و يزيديان و ... پس از شهادت را به اتفاق جميع مورخين اسلامي جهان بايد نام برد.

2- مشارکت زنان فداکار در امداد و پشتيباني هاي جنگ هاي صدراسلام

در اين قسمت به نمونه فعاليت ها و مشارکتهاي زنان صدر اسلام در امور کمک رساني و پشتيباني هاي پشت جبهه اشاره مي شود و به اجماع نوع مشارکت و فعاليت آنان به شرح ذيل بيان مي گردد:

½- الف) مسئوليت بهداري رزمي

واگذاري خيمه درمان و جراحي مجروحين جنگ يا به عبارتي مسئوليت بهداري رزمي به بانوي شجاع و مومنه بنام رفيده در جنگ خندق و محاصره شهر مدينه توسط رسول خدا(ص) که در مسجدالنبي چادر بهداري داير و به مداوا و مراقبت و همچنين جراحي مجروحين جنگي به کمک زنان جراحي چون نسيبه جراحه مي پرداختند.

در همين چادر و خيمه بهداري رزمي سعدبن معاذ صحابي بزرگ به مدت 20 روز تحت نظر و درمان و مداوا قرار گرفت تا سرانجام به فوز شهادت نايل آمد.

2/2-الف) تشويق مردان به جنگ

تشويق و ترغيب مردان به شرکت در جنگ ها و تجهيز و اعزام داوطلبانه مسلمانان به جبهه هاي جنگ بويزه جنگاي احد و خيبر و فتح مکه و يرموک که زنان شجاع و مومنه نقش مهمي را در ترغيب و تهييج مردان در شتافتن به اردوگاه جنگ ايفاء مي نمودند و همچنين جهت يادآوري به دو نمونه آن در شکل گيري حماسه عاشورا اشاره مي گردد:

و آن نقش همسر شجاع زهيربن قين بنام دلهم در ترغيب و آماده سازي فکري شوي خويش در پذيرش پيام حضرت سيدالشهداء و سپس پيوستن به اردوي عاشورائيان و کسب افتخار سرداري و علمداري يکي از جناحين اردوي حسين(ع) و نايل آمدن به درجه رفيع شهادت و ديگري نقش همسر حبيب بن مظاهر در رفع ترديد حبيب به حرکت از کوفه و پيوستن به صفوف مجاهدان حق عليه باطل مي باشد.

3/2-الف) کمکهاي نقدي به جبهه هاي جنگ

جنگ تبوک نمونه و شاهد گويا در اين مطلب است زيرا از جهاتي چون دوري مسافت و سختي و مشکلات فراوان راه و مهمتر از همه در دور افتاده ترين سرزمين مسلمين و در خاک دشمن و پس از گذشتن از بيابانهاي خشک و سهمگين و رويارويي با امپراتوري بزرگ روم آن هم بدون يک عقبه پشتيبان در دسترس ايجاب مي کرد که مسلمين با تجهيزات و تسهيلات و آذوقه لازم و بيشتري عزم جهاتد با کفار و مشرکين را مي نمودند. به همين جهت ستادي جهت جمع آوري و کمکهاي نقدي و جنسي در مسجدالنبي تشکيل گرديد. زنان در اين مهم سنگ تمام گذاشتند و هر آنچه از زيورآلات و گردنبد و دستبند و خلخال و گوشواره و انگشتري و ... ديگر کمکهاي نقدي و جنسي را که داشتند در طبق اخلاص گذاشته و تقديم مراد و رهبر محبوب خويش رسول الله(ص) کرده و مجاهدان را با پشتوانه اي قوي وتوشه اي مکفي روانه نبرد با دشمنان خدا نمودند.

در صدر اسلام ذکر نمونه هائي اينچنين فراوان و بسيار است و به جهت رعايت اختصار به يک مورد ديگر اشاره مي شود و آن نمونه تاريخي و معروف اهداء گيسوان يکي از زنان مومنه به ابوقدامه به نيت گذاشتن آنها در رکاب و کسب ثواب شرکت آن در جنگ احد است.

4/2-الف)

پشتيباني و امداد جبهه هاي جنگ با تهيه و تدارک و ارسال دارو و البسه و مواد خوراکي و ديگر مايجتاج جبهه ها آن.

5/2-الف)

دادن روحيه به خانواده هاي شهدا و مجروحين با سرکشي به خانواده ها و رسيدگي به امور روزمره زندگي آنان.

6/2الف)

نمايش مراتب صبر و شکيبائي خانواده هاي شهدا و مجروحين در قبال مصيبت هاي ظاهري که به آنان مي رسيد و اعلام آمادگي براي ادامه راه آنان که باعث خوشنودي ارواح پاک شهداء و مقاومت مسلمين مي شد. صبر و تحمل زناني چون سميرابنت قيس بن ديناري در شهادت دو فرزندش، شکيبايي مادر و خواهر حارث بن سراقه که در جنگ بدر به شهادت رسيد. صبر و شکيبائي صفيه خواهر شجاع حضرت حمزه سيدالشهداء(ع).

و همچنين تحمل و بردباري انيسه بنت عدي در شهادت فرزندش در احد، هند بنت عمروبن حزام در شهادت برادر و پسر و شوهر، ام عماره (نسيبه) در شهادت شوي و يک پسرش در احد، استقبال مادر سعدبن معاذ از شهادت فرزندش، رضايت همسر جعفربن ابيطالب از رسول خدا(ص) در عيادت فرزندان جعفر، صبوري فاطمه کلابيه (ام البنين) در شهادت فرزندان رشيدش در کربلا.

بخش دوم

ب: حضور و مشارکت زنان متعهد ايران اسلامي در هشت سال دفاع مقدس:

اگرچه در گستره تاريخ کهن و پرفراز و فرود ايران وقايع و رخدادهائي شگفت و سرنوشت ساز روي داده استف ولي واقعه تاريخي هشت سال دفاع مقدس ملت مسلمان ايران داراي اهميت و ويژگي خاصي است و ابعاد مختلف و جهات منحصر به فرد آن حادثه عظيم قرن حاضر، آنرا به مثابه نقطه عطفي بارز و درخشان در پيشاني تاريخ ايران قرار داده است.

شناخت اين دوران تاريخي نياز به فهم و درک عميق معرفت حقيقي دارد و بر فرزانگان و طالبان حق سزاست که براي کشف و دستيابي به اين گنج گرانبهاي پنهان غور و تفحص و تعمق نموده و آنرا دريافته و سپس باز نمايند.

ناگفته پيداست که عرصه هاي فرهنگ غني و حياتبخش دفاع مقدس ژرف تر و عميق تر از آن است که قادر به تبيين و ترسيم همه زوايا و ابعاد متعدد حياتبخش و عبرت آموز و سازنده و شکل دهنده تاريخ انسان ساز آن باشيم ولي به مصداق شعر معروف:

"آب دريا را اگر نتوان کشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد"

با بضاعت ناچيز علمي و اذعان به عدم توانائي تبيين و ترسيم حتي گوشه هائي از ابعاد مختلف فرهنگ و ارزشها و معنويات الهي خلق شده در دفاع مقدس به بيان و شرح مختصر نمونه هائي از حضور و نقش زنان مسلمان در هشت سال دفاع و مقاومت مردم مقاوم ايران اسلامي مي پردازد.

چرا که تکريم و تعظيم حماسه هاي جاودان و بي بديل عزت آفرينان سرزمين اسلامي در طول هشت سال دفاع الهي و مقدس مان، گلواژه هاي فتح و ظفر و ورق زرين تاريخ انقلاب سرخ حسيني و مايه حيات ابدي امت ايثارگر اسلام و عظمت و ابهت فرهنگ غني و حياتبخش جبهه و جنگ و حماسه و افتخار بشمار رفته و به واقع تعظيم سترگ مردان و شيرزنان آگاه متعهد عرصه هاي شرف و مردانگي و مقاومت و تحليل از دين باوران حقيقي و آزادانديشان و ايثارگران مخلص و پايمردي روزهاي سخت آتش و خون است که بجز اقتدار و عزت و سربلندي نظام و حکومت اسلامي نينديشيده و سودايي جز فکر اعتلاي قانون الهي در سراسر جهان در سر نداشته و با حماسه هايي بي بديل و ايثار جان و تقديم هر آنچه را که عزيزتر و گرانبهاتر از آن يافت نشود به پيشگاه مقدس خداوند منان و کسب رضاي اوست و توصيف رشادتها و ايثار خالصانه مردان و زنان الهي است که به قدمت تمامي طول تاريخ ايران تنها در اين دوره کوتاه و برهه از زمان، الگوها و اسوه ها و مظاهر و نمونه هاي ايثار و مقاومت آنان در تمامي طول تاريخ کهنسال ايران معادل و نظيري برايش نتوان يافت.

در نوشتار حاضر به نمونه هايي چند از حضور و مشارکت آگاهانه و متعهدانه خواهران در صحنه هاي جنگ وجهاد در شهرها و روستاهاي استان خوزستان همچون خرمشهر وآبادان و اهواز و سوسنگرد و هويزه اشاره خواهد گرديد و ذکر اسامي نيز صرف بيان نمونه و مثال بوده و عدم اشاره به نقش و حضور ديگر زنان و مصاديق فعاليت هاي آنان جسارت به ساحت والاي آنان تلقي نگردد.

به زعم حقير، مقاومت مردمي و عمليات رزمندگان سلحشور اسلامي در خوزستان به جهات مختلف نظامي سياسي و اقتصادي تعيين کننده استراتژي و سرنوشت جنگ بوده و عمده عمليات بزرگ و تعيين کننده همچون ثامن الائمه و طريق القدس و فتح المبين و بيت المقدس و والفجر هشت و کربلاي 5 در خوزستان انجام و بيشترين تلفات و ضايعات و انهدام نيرو و تجهيزات و به اسارت گرفتن دشمن و کسب غنائم نيز در اين استان بر دشمن وارد و يا نصيب سپاهيان اسلام گرديد. براين اساس و مبنا، خوزستان قلب جنگ و شهر اهواز مرکز پشتيباني و خط مقدم امداد و پشتيباني کل جبهه هاي جنگ استان و شهر خرمشهر نيز به جهاتي به ويژه مقاومت 35 روزه مردمي و آوازه غربت و مظلوميت آن از يک سوي و حماسه و شور و مقاومت و ايثار آن از ديگر سوي، قلب جنگ جنوب و مسجد جامع اين مامن و ماواي دليران نام آور و غريبش قلب تپنده و فرماندهي و هدايت و مقاوت و ستاد پشتيباني و امداد و مرکز اعزام نيرو و آخرين سنگر مقاومت و ايثار و شهادت بوده است که با تصرف آن زندگي و نشاط شهر براي مدتي بس دردناک از آن رخت بربست و ظلمت و اهريمن جاي آنرا گرفت که به پاس آن همه مقاومت و ايثار مردان و زنان خرمشهر هميشه قهرمان، سخن ر

ا از آن مکان مقدس آغاز مي نمايد.

1- حضور مستيم خواهران در جبهه هاي نبرد خرمشهر:

به توصيه فرمانده والامقام سرلشگر شهيد محمد جهان آرا همه خواهران حزب الله در سپاه و کانون قرآن و ديگر داوطلبان، آموزش نظامي ديده و با تهاجم دشمن به شهر به امور مختلفي شهداء و مجروحين، رسيدگي و پرستاري مجروحين اعم از رزمندگان و مردم شهر از خرد و کلان و زن و مرد، تکفين و تدفين غريبانه بدون تشييع شهداء - تهيه موا خوراکي و آشپزي و توزيع غذا - آبرساني - تخليه بار و کمک هاي مردمي و حفر سنگر و پر کردن گوني هاي سنگري - تهيه کوکتل مولوتوف و ... پرداخته و همانند برادران رزمنده و با احساس تعهد فعاليت داشتند که به جهت پرهيز از اطاله کلام فرازي از مقاومت دلير زنان خرمشهر را به بازماندگان نام آور و ايثارگران روزهاي حماسه و غيرت و عزت و بزرگي درود فرستاده برمي شماريم و نمونه اي از آن جمع الهي را که در آسمانها و نزد ملائک معروف ترند. تا اين دنياي ناسوتي نام برد: 1- برادر حماسه آفرين محمد نوراني 2- برادر حماسه آفرين سيدصالح موسوي معروف به صالحي، 3- خواهر متعهد سکينه حورسي مسئول بسيج خواهران سپاه خرمشهر 4- خواهر متعهد خديجه عابدي، 5- خانواده معظم شهيده شهناز محمدي، 6- خانواده معظم شهيده شهناز حاجي شاه و بسياري ديگر چون خانواد

ه هاي شهيد بهروز مرادي و بهنام محمدي و ... و همچنين با مشاهده فيلم هاي روايت فتح و واحد بسيج خواهران نيروي مقاومت بسيج و صدا و سيماي مرکز اهواز و آبادان و آرشيو جنگ سازمان صدا و سيما و نيز کتبي که در اين خصوص توسط سپاه، دفتر ادبيات و هنر مقاومت، وزارت ارشا و ... منتشر شده است.

2- مشارکت مستقيم زنان در جبهه ها و محورهاي نبرد شهر آبادان:

با شروع نايره جنگ و تهاجم و بمباران هاي هوائي و شليک توپ ها و خمپاره هاي دشمن به شهر مقاوم آبادان و اعلام وضعيت اضطراري و حالت جنگي در شهر و بسيح عمومي به منظور مقابله و دفاع از شهر و دفع تجاوز دشمن جنايت پيشه از همان ابتدا خواهران متعهد شهر داوطلبانه به ياري سپاهيان و نيروهاي مردمي و نظامي و انتظامي شتافته و در اموري چون: احداث سنگر و تهيه مواد ناريه و کوکتل مولوتوف و تدارک وسايل و مايحتاج عمومي رزمندگان و امداد و درمان و معالجه مجروحين، ترغيب و تشويق عمومي به مقاومت و ايستادگي و ايجاد جو مناسب و مثبت روحي رزمندگان و نيز بدست گرفتن سلاح و حفاظت از مقرها و پايگاههاف مساجد و مقابله با توطئه ها و ايجاد جور رعب و وحشت توسط گروهک الحادي و منافق و ستون پنجم دشمن و غيره .... مستقيما حضوري فعال و موثر داشته اند و اوج حضور حماسي و شجاعانه زنان و خواهران مسلمان آباداني پس از محاصره شهر و در تنگنا قرار دادن مردم باقي مانده در شهر چشمگيرتر نمايان است به نحوي که اکثريت قريب به اتفاق همسران و خواهران و مادران و دختران سپاهيان و نيروهاي مردمي و رزمنده، حاضر به ترک خانه و کاشانه خود و تنها گذاشتن همسران، برادران و رزمندگان

شهر نشده و با تقبل رنج و مشتقات زندگي طاقت فرسا در شهري جنگ زده تحمل همه نع مصائب را نموده و تا پاي مجروحيت و شهادت خود و فرزندان و مردان و وابستگان، شجاعانه ايستادگي و مقاومت کردند و هر روزه اهد شهادت و مجروح شدن عزيزان خويش و مردم شهر و رزمندگان دلاور بودند و زينب گونه آنها را تشييع و دفن نموده و به مادران و معالجه مجروحين در بيمارستانها همت گمارده بودند، در امر تدارک، تهيه خوراک و غذاي رزمندگان فعال و در کنار همه امور و پشتيباني هاي محورهاي خطوط دفاعي در نمازهاي پرصلابت و دشمن شکن شهر که تحت هيچ شرايط سخت و حاد ترک نگرديد، شرکت و با حضور خويش، روحيه بخش رزمندگا اسلام بودند که آمار بالاي جانبازان و شهداي زن آبادان خود مويدي روشن بر اين ادعاست.

اين حضور و مشارکت تا پايان جنگ - مگر در مواردي که به دستور فرماندهان جنگ و بنا به الزامات و ملاحظات نظامي دستور تخليه شهر داده مي شد - به طور مستمر ادامه داشت.

اسارت تعدادي از زنان شهرهاي خرمشهر و آبادان که بنا به اصرار نزديکان مجبور به ترک خانه هاي خود به سوي شهرهاي شادگان، ماهشهر و اهواز شدند در روزهاي 20 و 21 و 23 مهرماه و پس از آن که دشمن با زدن پل در 19 مهرماه بر روي رود کارون در روستاي ماردو پيشروي به سمت شرق کارون و طع جاده هاي آبادان، اهواز، ماهشهر و نيز اسارت خواهران فاطمه ناهيدي در 20/7/59 در حومه شهر خرمشهر و معصومه آبادي امدادگر بهداري سپاه جنوب در 23/7/59 به اتفاق ديگر خواهران پزشکيار چون خواهر شمسي و يک خواهر پسرتار ديگر که بيش از 40 ماه در يک اتاق 2×5/2 مقاومت کردند، خود حکايتي است بسيار گويا و روشن و حضور شيرزنان انقلاب اسلامي در سنگرهاي پشتيباني و امداد و درمان که حتي حاضر به رها نمودن مجروحين به بهاي اسارت نشده و مسئوليت و حضور خويش را تا انتها به اثبات رساندند (هم اينک خواهران مذکور از پزشکان متخصص و فوق ليسانس مامايي در بيمارستانهاي تهران مي باشند)

در رعايت اختصار و ايجاز، بسط سخن و شرح بيشتر را به فرصتي ديگر و محققان علاقه مند موکول مي نمايد و اميدوار است ارگانهاي مسئول اسناد مصور و مکتوب را جمع آوري و يا از شاهدان امر اخذ و منتشر نمايند که هم اکنون در آبادان و نزد مسئولين مختلف نهادها و ارگانها و افراد، اسناد و شواهدي کافي موجود مي باشد.

3- حضور گسترده خواهران اهوازي در امور امداد و پشتيباني جبهه و جنگ جنوب:

همانگونه که بيان گرديد شهر اهواز به دليل مرکزيت تصميم گيريهاي نظامي، سياسي و اجرايي استان و نيز به عنوان اولين و مهمترين شهر مقدم جبهه ها اهميت ويژه اي را دارا بوده است و مراکز عمده و عقبه هاي اصلي نيروها و يگانها و واحدها در اين شهر متمرکز و اکثر مراکز آموزشي، صنعتي و اداري در اختيار و در خدمت جبهه هاي حق قرار گرفته و عمده امور امداد و درمان و تدارکات پشتيباني ها و آموزشها و اعزام و بسيج و تجهيز رزمندگان اسلام از اين شهر تدارک ديده مي شده و علاوه بر نقش حياتي و اصلي رزمندگان و سلحشوران استان بويزه اهواز در مقابله و زمينگير نمودن و عقب راندن دشمن، در کنار آنان زنان و خواهران مومنه و حزب الله نيز زينب گونه بپاخاسته و به ياري مناديان نور و سعادت شتافته و با حضور گسترده و فعاليت هاي همه جانبه عزم و اراده زنان مسلمان صدر اسلام را تداعي و مجسم نمودند به نحوي که مقتدا و پير حق طلبان و بسيجيان مخلص و با ايمان اين چنين لب به تحسين آنان گشودند:

"من وقتي در تلويزيون مي بينم اين بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهي کردن و پشتيباني کردن از لشگر و از قواي مسلح، ارزشي براي آنها در دلم احساس مي کنم که براي کسي ديگر نمي توانم آنطور ارزشي قائل بشوم، آنها کارهايي که مي کنند يک کارهايي است که دنبالش توقع اينکه مقامي داشته باشند يا يک پستي را اشغال کنند يا يک چيزي را از مردم خواهش کنند هيچ اين مسايل نيست، بلکه سربازان گمنامي هستند که در جبهه ها بايد گفت مشغول به جهاد هستند."

"امام خميني ره 12/8/1359"

به ايجاز نمونه فعاليت ها و مشارکت خواهران متعهد و زنان شهيد پرور و مقاوم اهواز در ابعاد مختلف پشتيباني هاي جبهه هاي جنگ و رزمندگان به شرح ذيل بيان مي گردد:

" تهيه مواد غذايي و آشپزي جبهه هاي جنگ و رزمندگان

" تهيه و ارسال مايجتاج فصلي و ضروري موردنياز سلحشوران اسلام

" امدادگري در خطوط جبهه ها و در بيمارستانها و درمان و معالجه مجروحين جنگي و پرستاري از آنان

" تشکيل ستادهاي امداد و درمان و همچنين اعزام مجروحين بدحال از طريق ستادهاي اعزام مجروحين مستقر در فرودگا و راه آهن به شهرهاي پشت جبهه

" تعمير تجهيزات و وسايل انفرادي و ارسال به جبهه ها

" شستشوي پتوها و ملحفه ها و البسه رزمندگان و تحويل آنها به واحدهاي مربوطه

" فعاليت چشمگير در امور فرهنگي و تبليغي و عقيدتي جبهه هاي جنگ و تهيه مطالب و متون موردنياز رزمندگان و پيام رساني و گسترش فرهنگ جبهه و جنگ به پشت جبهه ها از طريق محافل و مجامع و رسانه ها

" شرکت مستمر در تشييع جنازه شهداء و حضور در مراسم و در خانه هاي شهدا و سرکشي به بيمارستانها و جانبازان

" دادن روحيه به خانواده هاي رزمندگان و تهييج و ترغيب رزمندگان به ادامه داوطلبانه نبرد

" راه اندازي کاروان هاي کمک رساني به جبهه ها و کاروان هاي فرهنگي و تبليغي جهت سرکشي به خانواده هاي شهد ا و رزمندگان و بلاخره حضور مستمر و همه جانبه در تمامي عرصه هايي که نياز به حضور و پشتيباني داشت.

در اين مقال کوتاه شايد نتوان به همه ابعاد و زوايا و جلوه هاي حضور و فعاليت آنان پرداخت و يا به عناوين همه مراکز و تشکل ها و حتي افراد محوري اشاره نمود. چرا که نياز به دهها مقاله مستقل جامع و تحقيقي و تحليلي داشته و دارد که اميدوار است به طور جداگانه به آن پرداخته شود.

به طور کلي مي توان به فعاليت خواهران انجمن هاي اسلامي دانشگاه و مرکز تربيت معلم و انجمن اسلامي معلمان و خواهران آموزش و پرورش، اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانش آموزان، بخش فرهنگي خواهران تبليغات جبهه و جنگ جنوب و قرارگاه کربلا - واحد بسيج خواهران، بخش فرهنگي خواهران جهاد سازندگي و حزب جمهوري اسلامي، تشکل گسترش فرهنگ اسلاميف انجمن اسلامي بهداري استان، زينبيه و عصمتيه و چاپخانه پل بلوار شهيد چمران (جنب پل سپاه کيانپارس)، تعاون سپاه و بخش فرهنگي خواهران بنياد شهيد و ديگر تشکيلات و اجتماعات صنفي و مردمي فعال در اوايل جنگ بين سال هاي 1359 تا 1361 اشاره نمود که ذهن نگارنده ياراي احصاء همه آنها را ندارد.

در پايان به روان پاک مادر نمونه و اسوه زنان مسلمان و انقلابي مرحومه حاجيه خانم، مادر شهيد دلاور کربلاي خوزستان حسين علم الهدي - که خود نيز همچون شهيدان بزرگوار و والامقام هويزه به عنوان درس عبرت و عشق و علاقه - در جوار شهيدان و شهيدش آرميده است، سلام و درود مي فرستيم و از خداوند عز وجل غفران و رحمت براي آن روح بزرگ مسالت داريم. او يکي از سرآمد زنان اهواز و خوزستان و ايران اسلامي بود. و ياد او به واقع ياد و ذکر تمامي خواهران و زنان هميشه در صحنه خوزستان و به ويژه اهواز است.

4- نمونه هايي از حضور و مشارکت زنان متعهد و غيرتمند سوسنگرد و هويزه در مقابله با تهاجم دشمن:

الف: در شهر سوسنگرد مورد ممهم و گوياي مشارکت زنان حزب اللهي سوسنگردي، همسنگري و مبارزه متعهدانه خواهر آزاده، خديجه ميرشکار همسر شهيد معزز حبيب شريفي فرمانده دلاور سپاه سوسنگرد را مي توان نام برد که با آغاز تهاجم دشمن به مرزهاي دشت آزادگان به انحاء مختلف و در عرصه هاي گوناگون حضوري فعال و مشارکتي موثر در کنار همسرش داشت. تا اينکه سرانجام در محاصره دوم سوسنگرد در تاريخ 22 آبانماه 1359 برابر با هفتم محرم 1401 هجري قمري در حاليکه با يک خودروي جيپ به رانندگي شوهرش اسناد و مدارک نظامي سپاه سوسنگرد را براي جلوگيري از افتادن آنها بدست دشمن به سوي شهر اهواز انتقال مي دادند مواجه با قطع جاده سوسنگرد اهواز در حد فاصل روستاي ابوحمزه و سوسنگرد توس دشمن شده و با شجاعت و تهور تمام، قصد گريز از صحنه را نمودند که سرانجام به دست دشمن اسير و مدت چند سال را در اسارت دژخيمان بسر برده و سرانجام به ميهن اسلامي بازگشت.

ب: پس از شکست دشمن و آزادسازي مجدد سوسنگرد (شهر عاشقان شهادت) در تاريخ 25 آبانماه سال 1359، مصادف با روز عاشوراي حسيني در کنار در ورودي واحدي مسکوني تعدادي از رزمندگان ايستاده و با يک پيرزن دست و پا شکسته به عربي صحبت مي کردند. به همراه تني چند از برادران و يک رزمنده سوسنگردي به جمع آنان پيوسته و کاشف به عمل آمد که اين زن شجاع با يک چماق يک عراقي را که وارد حياط شده بود از پاي درآورده است که روزنامه ها مصاحبه اي هم با ايشان کردند که، و اين نشان از روحيه دفاع از حريم زنان سوسنگردي دارد.

ج: در روزهاي 7 و 8 مهرماه سال 59 مزدوران و ستون پنجمي هاي عراق وارد هويزه شده و شروع به ارعاب و تهديد مردم نمودند و به مرور سربازان بعثي نيز وارد شدند ولي با شور و حالي که مردم تا آن زمان از خود بروز داده بودند جرات ورود به مرکز شهر را نداشتند و در کنار پل و ساحل کرخه نور چادر زده و از طريق ايادي خائن خود مردم را ترغيب به حمايت از رژيم منحوس بعثي عراق مي نمودند و مردم غيور هويزه نيز از زن و مرد و خرد و کلان به طرق مختلف خشم و انزجار خويش را از آنها نشان مي دادند تا اينکه در تاريخ 10 مهرماه 1359 زنان با زدن کل و هلهله مردان را تهييج و جوانان را تشجيع حمله به عراقي هاي مستقر در حاشيه شهر و مزدوران داخلي آنها نمودند که بسيار موثر افتاد. به نحوي که با هجوم همگاني مواجه و به رغم کشتار و مجروح نمودن تعدادي از مردم بيگناه و زنان و کودکان بي پناه سرانجام در اثر غيرت زنان و هجوم عمومي پا به فرار گذاشته و تا مدت ها جرات ورود به شهر را نداشتند.

ناگفته پيداست که آنچه تاکنون ذکر شد و يا به اجمال شرح داده شد گوشه هاي کوچکي از آن همه حضور گسترده و حماسي است و تازه در اين شرح کوتاه نيز مجال پرداختن ولو به اشاره به نقش و حضور زنان همه شهرها و بخشها و مناطقي چون دزفول و شوش و ماهشهر و غيره ميسر نگرديد که در جاي خود هر يک نياز به تامل و تعمق خاصي دارد. بويژه حماسه ها و ايثار و مقاومت مثال زدني و بي نظير زنا مقاوم و شهيد پرور دزفول، شهر مقاوم و نمونه مردمي در جنگ تحميلي.

نتيجه:

در بررسي تطبيقي از آنچه که به اجمال گذشت مي توان چنين نتيجه گرفت که در صدر اسلام و بويژه در جنگ هاي حضرت محمد(ص) و همچنين طي هشت سال دفاع مقدس ملت مسلمان و زنان مومنه و شجاع زيادي به طور مستقيم، در عرصه هاي نبرد حق و باطل حضوري چشمگير داشته و يا در سنگرهاي مختلف پشتيباني به امور ذيل مبادرت مي ورزيده اند:

1- امداد و پشتيباني و رسانيدن وسايل و مهمات به رزمندگان در ميادين نبرد.

2- پختن طعام و غذاي رزمندگان و توزيع آن

3- رسانيدن آب به جبهه ها و سيراب نمودن رزمندگان اسلام

4- تعمير وسايل و لوازم رزمندگان داخل جبهه ها

5- نگهباني از اردوگاه و اموال مسلمين در جبهه ها

6- تهيه دارو و درمان مجروحين و همچنين پرستاري از آنها

7- جمع آوري شهداء و انتقال شهداء و مجروحين به پشت جبهه

8- تشويق و ترغيب مجاهدين اسلام به ادامه نبرد و صبر و مقاومت در هشت سال دفاع مقدس.

9- مذمت و شماتت معدود فراريان از جنگ که منجر به بازگشت آنان به صحنه هاي نبرد مي گرديد، چنان که گذشت.

10- بدست گرفتن سلاح و نبرد با دشمن در صورت سخت شدن صحنه هاي نبرد همچون نبرد احد و حنين و در حماسه کربلا و همچنين در جنگ هاي شهري خرمشهر و آبادان و دشت آزادگان و گيلانغرب و ...

والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.