شهيد ماه سلطان اسماعيلي تزنگي

چ 1391/01/16 - 11:58
شهيد ماه سلطان اسماعيلي تزنگي

شهيد ماه سلطان اسماعيلي تزنگي

نام: ماه سلطان

نام خانوادگي: اسماعيلي تزنگي

نام پدر: اسمعيل

شماره شناسنامه: 216

محل صدور: سروستان(ترنگ)

تاريخ تولد: 06/04/1306

تاريخ شهادت: 66/5/9

شغل: خانه دار

محل شهادت : مکه معظمه

 

سروستان در سخاوت سبزه زاران و در طلوع مهر وماه جرعه نوش چشمه ی آرامش بود و ماه سلطان شکوفه ی امید خانواده ای مسلمان بامیلاد خود عطر نشاط وشادمانی می افشاند ومادری از تبار مهر ومهربانی بر تربیت و پرورش او همت می گمارد ونهال نو رسته اش را در باغ زندگی به شمیم نوازش طراوت می دهد.وی که از آغاز تولد ازنعمت بی منتهای پدر محروم می شوددل با صفای خود را با چشمه ی جوشان محبت مادری نیکو سیرت سرشار می کند ودسته گل وجودش را با ایمان به خدا رنگ و بویی معنوی می بخشد وبا روشنان سبز نجابت وخو گرفتن به آیین ناب صداقت زندگی خود را در شیراز ادامه می دهد.
او به سرعت در گلستان اعتماد به نفس دستان نوازشگر وتوانمندش را به بافتن قالی آشنا می کند وچون موج در دریای زندگی آرام و قرارنمی گیرد وبرای سربلند زیستن از اصل و اصالت خود فاصله نمی گیرد.وی که به احکام و دستورات اسلامی مقیدومعتقد بودوبه سنت های نیکو و پسندیده پایبندی داشت،در نوزده سالگی با یکی از بستگان خود ازدواج کردودر مسیر معطر زندگی زناشویی گام بر می دارد وآنگاه که به مقام والای مادری نایل می گردد به تربیت و پرورش فرزندانی صالح و شایسته همت می گمارد.
وی با دستان توانا و مهربانش هم چنان که قالی و قالیچه می بافت و زیبایی و زیبندگی گل و سبزه را در تار و پود آنها قرار می داد همسر خود را در مغازه داری یاری و مساعدت می کرد.او که گزاردن نماز در وقت شرعی مقید بود وآن را کاری خداپسندانه وآرامش بخش می شمرد وبه دیگر فریضه های دینی وشرعی اعتقادی راسخ داشت زمانی که به آرزوی دیرینه ی خود دست پیدا می کند وشوق وشعف زیارت خانه ی خدا جام جانش را سرشار می کند رهسپار کشور عربستان می شود تا با خلوص نیت احرام بندد وگرد خانهی دوست از لطف ولذت لبیک جرعه ها بنوشد.
ماه سلطان که همراه همسر خود در سفر معنوی حج به سر می برد پس از آن که هشت روز را در مکه ی مکرمه می گذراند ومشام جان را به عطر معنویت معطر می کند با شوق واشتیاقی وافر به جمعی پاک دل وبا ایمان می پیونددتا از مشرکین بیزاری و رائت جوید وستم ستمگران را شجاعانه فریاد زند.
وقتی گلدسته ی گلوی ماه سلطان ازشوق و خروش خدایی سرشار می شودکفرباوران حرامی با آتش گلوله های کین ،حنجره ی حق طلبانه اش را به خون رنگین می کنند ودر سرزمین وحی و در حرم امن الهی او را به شهادت می رسانند.

دسته بندی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.