روایت 8 سال خدمت صادقانه در پشت جبهه های جنگ/شادی آزادی خرمشهر با یک لبخند

د 1395/05/18 - 01:57
روایت 8 سال خدمت صادقانه در پشت جبهه های جنگ/شادی آزادی خرمشهر با یک لبخند

عصمت بیات یکی از ده زن خیاطی  که پشت چرخ ها نشسته وتا می توانستند می دوختند، سرهاشان پایین بود ولحظه ای،نگاه شان را از سوزن وکوک های مداومش، نمی گرفتند.برای دوختن لباس های بیمارستان یک هفته قبل از عملیات به اهوازآمده بودند.خبر آزادی راهم،درهمان حال شنیدند.درحال دوختن لباس بودند یکی از دوستان آمد وگفت خرمشهر آزاد شده همگی سرهایشان را بلند کردند اول لبخند و خنده های بلند و ازخوشحالی گریه های بلند می کردند.

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.