اسلام؛ سرمايه اصلي مقابله با صهيونيسم بين المللي

تاريخ جهان اسلام، ملت فلسطين و ملتهاي آزاديخواه سراسر دنيا، هرگزجنايتهاي صهيونيسم از انواع تجاوزات و توطئه هاو كشتارهاي جمعي و آوارگي بيش از چندين دهه را فراموش نخواهد كرد.صهيونيسم جهاني در راستاي طرح اشغالگري و برتري نژادي و سرزمين از "نيل تافرات"‌‌با دقت و بهره گيري از نظام سرمايه داري و استكبارجهاني در يك برنامه مدون با به راه انداختن جنگ جهاني دوم و يكه تازي امريكا بدون تحمل خسارت پيشروكشورهاي متحد گرديد . همچنين با داستان ساختگي كوره هاي يهودي سازي توانست احساسات و افكارعمومي كشورهاي غربي را با خود همراه سازد وتوسط حاكميت صهيونيستي انگليس و آمريكا و حمايت آنان درسازمان ملل ،فلسطين را به اشغال خود درآورد . اگرچه طرح اشغال ابتدا با آرامي وخريد زمينهاي اعراب توام بود ليكن پس از اطمينان كافي از پيروزي نظامي ، با خشونت و سركوبي مبارزان و مدافعان فسلطيني برخورد نمود و دراين راه از حمايت و پشتيباني كامل تسليحاتي و تبليغاتي و بوجه اي امريكا و انگليس و به طور كلي از دنياي غرب برخور دارشد. اشغال اين سرزمين بر اساس يك طرح چند جانبه و با هدف جلوگيري از اتحاد و پيوستگي مسلمانان و پيشگيري از تاسيس مجدد حكومتهاي قدرتمند مسلمان بود.دراين مصاف طولاني كه يك طرف غرب و صهيونيسم بود و طرف ديگر دولتهاي عرب تازه تاسيس شده ، دشمنان اسلام براي مقابله از ابزارهاي گوناگون و پيچيده اي استفاده كردند كه از جمله آنها رسانه هاي تبليغاتي و مجامع بين المللي بود. آنها از يك سوءمسلمانان را به خويشتنداري و گفتگوي صلح و سازش دعوت ميكردند و از سوي ديگر رژيم جعلي اسرائيل را مسلح مي نمودند اين چنين كه رهبر معظم انقلاب امام خامنه اي مي فرمايد:"‌اهداف راهبردي آنها از تعامل نابرابر و تبعيض آميز بين كشورهاي مسلمان و صهيونيسم اين بود كه همواره برتري نظامي را بر كشورهاي اسلامي حفظ كنند و در مجامع بين المللي از آن رژيم حمايت كنند".رژيم صهيونيستي صرف نظر از پروتكلها و تئوريهاي نوشته شده كه قانون خود را بر آن اساس قرار داده ،عملا نشان داد كه يك رژيم نژاد پرست ، اشغالگر و ضد انساني است . خباثتها و جنايتهاي اين رژيم، ليبرال دموكراسي ادعاي غرب را بشدت به چالش كشاند و دروغها و تضادها حقوق بشر و شعارهاي فريبنده آنها را برملا ساخت . صلح طلبي و مذاكرات هرازچند گاه يك بار رژيم صهيونيستي، تنها فقط براي فريب افكارعمومي ، كاستن از مقاومت مردم مسلمان وكشورهاي عربي و ايجاد تفرقه در صفوف آن و يا رهايي از فشار مبارزان و انتفاضه است .زيادخواهي اين رژيم مختص به ايجاد يك كشور در فلسطين نيست، دراين باره امام خامنه اي فرمودند:‌ "تصرف غاصبانه آنها مخصوص فلسطين نيست اگربتوانند باز هم اين تجاوز و توسعه طلبي را ادامه خواهند داد . امروز شرايط دنيا براي انان آماده نيست صبر مي كنند آن وقتي كه احساس كردند شرايط اطرافشان آماده است آن وقت باز هم تجاوز را ادامه خواهند داد .آنها معتقدند كه ازآن طرف تا مدينه و ازاين طرف تا فرات متعلق به آنهاست". رژيم هاي غربي مدعي دموكراسي و حقوق بشر بايستي به افكار عمومي خود و جهان پاسخ بدهند كه چگونه يك رژيم جعلي و غاصب و بدون پشتوانه مردمي و خونريز چون رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخته و از آن همه گونه حمايت به عمل مي آورند ؟ رژيمي كه عناصر يهودي را از سراسر جهان به سرزمين فلسطين آورده و ملت صاحب آن را يا آواره كرده ويا تحت سخت ترين سلطه ،خفه كرده است،چگونه مي تواند با ادعاهاي دموكراسي و ليبراليسم سازگاري داشته باشد ؟ از ياد نبريم ايجاد دولتي جعلي در نقطه حساس كه تقريبا قلب دنياي اسلام است ،يعني قسمت غرب اسلامي را كه آفريقاست ،به قسمت شرق اسلامي همين خاورميانه و آسيا و مشرق است متصل ميكند، و يك سه راهي بين آسيا و آفريقا و اروپا ؛ بر اساس مصالح ومنافع نامشروع كشورهاي استعماري انگليس و فرانسه و امريكا است ، كه براي رسيدن به اهداف خود دو سد مستحكم را در مقابل خود دارند كه يكي فلسطين و مبارزان مسلمان و ديگري جمهوري اسلامي ايران است كه اولي صاحب سرزمين مقدس فلسطين و صاحب حق دفاع از خود در برابر اشغالگران است كه با ظهور خود در نقطه استراتژيك ايران هويت مبارزات فلسطين را در مسير صحيح و شكست ناپذير اسلامي قرار داد. گرچه رئيس جمهور امريكا با كشيدن خط قرمز به دور رژيم صهيونيستي تلاش مي كند كه مساله فلسطين را از يك مساله بين المللي و اسلامي تنزل داده و بعنوان مساله داخلي صهيونيسم درآورد وبا اين توطئه، مسلمانان و آزادگان جهان نسبت به فلسطين احساس همدردي وكمك نخواهند كرد و صهيونيسم موفق به سركوب كامل مبارزان خواهد شد وهمچنين برخي وادادگان سياسي داخلي نيز همسو با تلاش استكبار جهاني با طرح (‌ما فلسطيني تر از فلسطينها نيستيم) عملا مساله فلسطين را مربوط به خود آنان و دفاع جمهوري اسلامي ايران را مغاير منافع ملي قلمداد مي نمايند؛ در حالي كه دفاع از فلسطين به دليل اسلامي بودن وقبله اولين مسلمین جهان ،حساس بودن منطقه وبه دلیل باطن پليد ونيت توسعه طلبانه و ماهيت رژيم منحوس صهيونيستي ، كاملا با منافع ملي اسلامي ما گره خورده است . جمهوري اسلامي ايران با افق ديد امام خامنه اي كه محدود به زمان خاصي نبوده ، با شناخت از رژيم غاصب صهيونيستي ؛هرگونه طرح هاي سازش ، مذاكره ، كنفرانس بين المللي ، ديدار سران ، ديدارهاي دوجانبه و چند جانبه ، قطعنامه شوراي امنيت،بيانيه ،جلسات سازمان ملل ،مليت، قوميت ،عربیت ،مذاكرات اعراب با اسرائيل ودهها واژه مشابه را كه درطول چند دهه اخير، آنچه دراين مسير بوده را نه تنها در اين مدت گرفتن حقوق فلسطينيان دانسته بلكه اوضاع را بر آنها بدتر كرد و تمامي اين طرحها يك مبنا بيشتر ندارد و آن تثبيت و بقاء اسرائيل ونابودي ملت فلسطين است. آنچه كه درمنطقه به نام بيداري اسلامي شکل گرفته وكشورهاي عربي رادر برگرفت بدون شك موجي براي انحلال و زوال دولت صهيونيستي است از اين روطرح صلحي از سوي رژيم صهيونيستي با حمايت استكبار جهاني براي تقسيم فلسطين پيشنهاد شده است كه بفرموده امام خامنه اي "چيزي جز تن دادن به خواستها صهيونيستها يعني پذيرش دولت صهيونيستي در سرزمين فلسطين نيست "‌ واين بمعناي باقي ماندن غده ي سرطاني و تهديد دائمي پيكره امت اسلامي مخصوصا ملتهاي منطقه است . امروز مبارزه ملتهای بیدار در زير پرچم اسلام كه تنها سرمايه اصلي مقابله با صهيونيسم بين المللي است فقط يك راه را در پيش رو دارد ،راه حلي كه به تعبير امام خامنه ا ي"‌همه وجدانهاي بيدار دنيا و همه كساني كه به مفاهيم امروز دنيا معتقدند بايد آن را قبول كنند و اين است كه يك نظرخواهي از خود مردم فلسطين همه آن كساني كه آواره شده اند ، بشود كه اين يك امر منطقي است .چرا كه ملت فلسطين يك ملت است وبايد تصميم بگيرد."‌تحقق اين راه حل آسان نيست مگر اينكه مبارزان فلسطيني در انتفاضه خود ثابت قدم و ايستادگي كنند و فريب سازشكاريها ووعده هاي دروغين امريكا و جامعه جهاني را نخورند و نگذارند آتش مقدس جهاد عليه صهيونيسم به سردي گرايد همچنان كه درلبنان و غزه اين اتفاق نيفتاد.و دشمن بداند كه هيچ تهديد و ترفندي نخواهد توانست حمايت همه جانبه ايران از فلسطين ،كه آن را يك تكليف اسلامي مي داند ذره اي كم يا از بين ببرد ،چرا كه ملت ايران آماده به تكليف براي نابودي كامل رژيم جعلی اسرائیل است.