پ 1390/06/31 - 15:22

سنین 17- 18 سال تا 25 سالگی دوران جوانی شمرده میشود. دوران جوانی مرحلهای بی بدیل از عمر انسان است.
قرآن کریم از آن به دوران قوت و توانمندی یاد کرده که میان دو ضعف قرار گرفته است. (روم30/آیه 54)
گاهی از آن به «بلوغ اشدّ» و «استوار» تعبیر میآورد که در آن دوره آثار کودکی و نوجوانی به تدریج زایل میگردد و توانایی بدن رفته رفته فزونی میگیرد.
(سوره حج(22)، آیه 5/ غافر(40)، آیه 67/ انعام(6)،آِه 152/ یوسف(12)، آیه 22/ قصص(28)، آیه 14)
به تعبیر مرحوم علامه طباطبائی، «بلوغ اشد» از هجده سالگی تا سن کهولت و پیری است که عقل آدمی در آن موقع، پخته و کامل است. (المیزان/ج 16/ ص 19/ اسماعیلیان)
امام صادق(ع) نیز هجده سالگی را بلوغ اشدّ دانسته است. (معانی الاخبار/ شیخ صدوق/ ج 1/ ص 226/ مکتبه الصدوق)
در آیهای دیگر دوران زندگی انسان به پنج دوره ترسیم و از دوران جوانی به «زینت» یاد شده است که این تعبیر نشانگر شور و نشاط، عشق، تجمل دوستی و گرایش به آراستگی خود و زندگی در این دوران است. (حدید(57)/ آیه 20)
دوران جوانی در روایات اهل بیت(ع) مورد عنایت ویهای قرار گرفته است.
در تعبیری از امام علی(ع) نعمت جوانی، گوهری ناشناخته شمرده شده که انسان جز در ایام پیری قدرش را نخواهد شناخت، همانند نعمت سلامت که ارزشش در وقت بیماری نمایان میشود. (شرح غرر الحکم و درر الکلم/ ج 4/ ص 183)
در پارهای از روایات به غنیمت شمرده این دوره طولانی در کسب لیاقتها و بالا بردن ظرفیتها سفارش شده است و توصیه شده قبل از این که پیری سراغتان آید، جوانی را دریابید. (شرح غرر الحکم و درر الکلم/ ج3/ ص 249). که «جوانی» بر سر کوچ است. دریاب این جوانی را و جوانانی که به هجده سالگی رسیدهاند و فرصتها را ارزان میفروشند، ملامت گشتهاند. (البرهان فی تفسیر القرآن/ ج 3/ ص 366)
تربیت پذیری جوان
از ویژگیهای دوره جوانی، گرایش به نیکیها و تربیتپذیری است. رسول خدا(ص) خطاب به مسئولان فرهنگی و اولیا و مربیان میفرماید:
"اوصیکم باشّبان خیراً فإنّهم ارقّ افئدةً"
به شما سفارش میکنم که به جوانان نیکی کنید؛ زیرا آنان از لطیفترین و نرمترین دلها برخوردارند. (جوان فلسفی/ ج 2/ ص 248/ به نقل از کتاب شباب قریش/ ص 1)
امام صادق(ع) نیز اینگونه توصیه فرموده است:
"علیکم بالا حداث، فإنهم اشرع الی کلّ خیر"
بر شما باد به پرداختن جوانان، زیرا آنان نسبت به دیگران در کارهای نیک شتاب بیشتری دارند. (جوان فلسفی/ ج 1/ ص 49- 50/ به نقل از روضه کافی/ ص 93)
تلاش برای تربیت دینی و اخلاقی جوانان از جمله کارهای نیکی است که با توجه به تربیتپذیری آن ضرورت ویژهای دارد.
اساسیترین نیاز جوان
مهمترین نیاز نسل جوان، تقویت و تعمیق ایمان مذهبی است؛ زیرا سعادت دنیوی و اخروی آدمی به برخورداری از ایمان وابسته است.
اگر ایمان در نسل جوان تقویت و درونی گردد، مطلوب ما در تربیت دینی او حاصل شده است؛ چرا که در این صورت جوان تحت هیچ شرایطی از پایبندی و عمل به دستورهای دینی و دفاع از ارزشها و آرمانهای اسلامی دست بر نمیدارد و انتظاری را که دین از او به عنوان فردی متدین دارد، محقق خواهد ساخت.
وظیفه والدین است که فرزندان خردسال و نوجوان خود را با تربیت دینی و اخلاقی آشنا سازند و ایمان آنها را تقویت نمایند. بدون تردید، محبت تکریم شخصیت رفاقت و صمیمیت با فرزند، کمک به او در دوستیابی و جلوگیری از رفاقت با دوستان ناباب و بیش از همه عمل والدین به دستورهای دینی، زمینههای بسیار مناسبی را برای تربیت دینی او فراهم میسازد.
ممکن است برخی والدین به دلایلی نتوانسته باشند چنین زمینهای را برای فرزند خود بیافرینند و فرزندشان پا به دوران جوانی گذاشته است و آنگونه که باید او را آراسته به تربیت دینی و اخلاقی نمیبینند. در این صورت نباید نا امید شوند و میتوانند گذشته را با تحمل قدری سختی جبران کنند.
برخی از کارهای لازم برای جبران گذشته این است که:
1- تلاش کنند خود را به الگویی نیک برای فرزندانشان تبدیل کنند و روح ایمان و عمل سالح را در او نهادینه سازند. تا میتوانند در محیط خانه و در حضور او به دستورهای دینی عمل کنند و تدیّن و تقوا را در عمل به او بیاموزند و از امر و نهی به شدت بپرهیزند، چرا که تأثیر عکس دارد.
2- تا دیرتر نشده با فرزند جوانتان رفاقت و صمیمیت پیدا کنید. محبت و اعتماد آنها را به خود جلب نمائید. به او شخصیت بدهید، او را تحقیر و تمسخر نکنید. همانگونه که هست بپذیرند و به حسابش بیاورند، برای او تعلق خاطر نسبت به خود و زندگی ایجاد کنند، به خواستههای معقولش پاسخ مثبت دهند و در برابر خواستههای نامعقول، با منطق و کریمانه با او رفتار نمایند و سرکشیها و کج خلقیهای او را که گاهی دست خودش نیست و اقتضای سن جوانی است، با صبوری تحمل کنند.
3- در زندگی و شبانه روز وقتی برای فرزندان و خانواده بگذارند و در صورت امکان برنامهای را با هم اجرا کنند؛ مانند خواندن حدیثی از نهج البلاغه، تفسیر آیهای از قرآن، نقل خاطرهای شیرین از دوران زندگی و غیره.
4- زمینه اشتغال و ازدواج موفق را- در صورت امکان- برای او فراهم سازند.
با این قبیل کارها میتوان بخشی از گذشته را جبران کرد. بدون تردید اجرای این برنامه با تدبیر و صبر و حوصله به جوان کمک خواهد کرد که خویشتن را پیدا کند و این خودیابی نقطه آغازین مناسبی است برای او که خود در مسیر رشد و تقویت ایمان گام بردارد و خویشتن را به تربیت دینی بیاراید.
مراقبتهای لازم
در پرورش و تقویت ایمان مذهبی جوان برخی مراقبتها که لازم است صورت گیرد عبارتاند از:
1- معرفت دینی:
از پایههای تربیت دینی و تقویت ایمان مذهبی، معرفت دینی است. در این زمینه هم مربیان تربیتی وظیفه دارند جوان را با معارف ناب دینی آشنا سازند و آگاهیهای لازم را در زمینه اصول و فروع دین در اختیار او بگذارند. و هم خود جوان موظف است فرصت را غنیمت شمارد و آگاهیهای خود را از دین تعمیق بخشد. کتابهایی معتبر در دینشناسی تهیه و مطالعه کند و در قرآن و معارف آن تدبّر کند.
از سفارشهای امام علی(ع) به فرزند جوانش، امام حسن مجتبی(ع) این است که فرمود:
" و تفقّه فی الدّین" در دین تفقه کن (نهج البلاغه/ نامه 31)
2- تلفیق دین و دانش:
برای تربیت دینی جوانف دین و دانش را توأمان باید به او آموخت. جوان مؤمن باید دانش بیاموزد و با سواد باشد. فراگیری علوم غیر از شکوفایی استعدادها، به رشد قوای عقلی و تجزیه و تحلیل بهتر مطالب میانجامد و جوان را از سقوط در وادی جهل و خرافات باز میدارد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
" من تعلّم فی شبابه کان بمنزلة الرسم فی الحجر...(بحار الانوار/ ج 1/ ص 223)"
کسی که در جوانی علم بیاموزد، دانش او همچون نقش بر سنگ پایدار است.
روزی امام حسن مجتبی(ع) فرزندان و برادران خود را جمع کرد، به آنان فرمود:
شما اینک کودکان اجتماع امروز هستید و به زودی بزرگان اجتماع فردا خواهید شد. در فراگیری دانش کوتاهی نکنید و هرکدام از شما که حافظهای قوی ندارد، مطالب استاد را ثبت کند و بنویسد و در منزل نگه دارد. (بحار الانوار/ ج 2/ ص 152)
3- عبادت:
از امور مؤثر در تقویت ایمان، عبادت و نیایش است. اگر جوانی به تربیت اسلامی خود علاقهمند است، باید به نیایش و عبادت اهمیت بدهد و در شبانه روز یک ساعت را برای خود بگذارد و با خدای خود راز و نیاز کند و قلب خود را صفا و جلا دهد.
رسول خدا(ص) درباره چنین جوانی میفرماید:
محبوبترین خلایق خداوند بزرگ، جوان تازه رسیده زیبا رویی است که جوانی و زیبائی اش را برای خدا و در راه بندگیاش قرار داده است. این جوان همان کسی است که خداوند رحمان به او بر فرشتگانش افتخار کرده، میفرماید:
"این جوان بنده حقیقی من است. (میزان الحکمه/ ج 5/ ص 9)
4- معاشرت با نیکان:
دوستان نقش مهمی در شکلگیری شخصیت دینی و اخلاقی جوانان دارند. چه بسیار جوانانی که بر اثر همنشینی با دوستان نایاب به انحراف کشیده شدهاند و پس از خطاکاری و اشتباه خود میگویند:
" یا ولیتی لیتنی لم اتّخذ فاناً خلیلاً " (فرقان28)
وای بر من! ای کاش فلان شخص را دوست خود نگرفته بودم.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: " المرء علی دین خلیله فلینظر احدکم من یخالل." (متدرک الوسائل/ ج 8/ ص 327)
آدمی تابع عقیده دوست خود است. پس بنگر با چه کسی دوست میشوی.
میرود از سینهها در سینهها از ره پنهان صلاح و کینهها
صحبت صالح تو را صالح کند صحبت طالح تو را طالح کند
5- ازدواج:
ازدواج به جوان کمک میکند تا دین و ایمان خویش را از دستبرد هواها حفظ کند و در رشد دینی و اخلاقیاش یاری دهد. بر والدین است که در صورت امکان مقدمات ازدواج را برای فرزند جوان خود فراهم سازند.
رسول خدا(ص) فرمود:
هیچ جوانی نیست که در آغاز جوانی ازدواج کند، مگر شیطان فریاد بر میآورد: «ای وای! ای وای! دو سوم دین خود را از من حفظ کرد.»
پس باید در یک سوم باقی تقوای الهی پیشه کند. (بحار الانوار/ ج 103/ ص 221)
نویسنده: دکتر جلال خدایاری کارشناس آموزش دین و فلسفه برای کودکان
دیدگاه ها