
شهید محبوبه کریمی
نام پدر: جان محمد
تاریخ تولد: 1352
محل تولد: فریدون شهر
تاریخ شهادت: 1364
محل شهادت: دولت آباد تهران
نحوۀ شهادت: بمباران
مزار شهید: روستای سیبک فریدون شهر
کلامی با تو
«دخترم چشمانم را بستم لحظه ای بعد خود را بین باغی ازگلهای شقایق دیدم ولی انگار هیچ کدامشان من را نمی دیدید. شاید هم من لایق چشمان شقایق های سرخ نبودم. به راستی که آن لحظه برایم دنیایی از لذت بود. من در آن لحظه مقام رضا را دیدم که مقام رضا عین بهشت بود با تمام وجود آرزو کردم که تا اَبد در آن بمانم و آن لحظه گذری از رویا نباشد. اما حیف صدایی آمد و مرا خواند و گفت: «وقت تمام شد. باید برگردی» چشمانم را گشودم عجب خواب زیبایی بود. از آن شب تمام تلاش و کوششم رسیدن به مقام رضا است. حالا برایم دعا کن که سخت محتاج دعایم.»
«شهید محبوبه کریمی در سال 1352 در خانواده ای مذهبی در منطقۀ دولت آباد تهران دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را در همان منطقه، آغاز نمود. مقطع ابتدایی را پشت سر نهاد و وارد دوران راهنمایی شد از دانش آموزان مستعد و با ذوق مدرسه به حساب می آمد. او از اخلاق، نجابت و حجاب خوبی برخوردار بود. وی مقید به ارزشهای انقلاب اسلامی و آرمان های حضرت امام (ره) بود.»
عروج ملکوتی
«شهید محبوبه کریمی سه شب قبل از شهادتش خواب شهادت خود و پدر بزرگوارش را می بیند. او در سال 1364 که اول راهنمایی بود منطقۀ دولت آباد تهران مورد هجوم هواپیماهای جنگندۀ رژیم بعثی قرار می گیرد و او نیز در بمباران همان شب به فیض شهادت نایل می گردد. پیکر مطهرش یک روز پس از بمباران کشف و سپس او را به روستای سیبک انتقال داده و پس از تشییع در جوار پدر بزرگوارش، شهید جان محمد کریمی به خاک سپرده شد.»
تا در آیینۀ خون جلوه کند، شاهد گل
کس نداند که چه بر بلبل، مشتاق گذشت
شهد شیرین ظفر از قدح ، وصل چــشیـد
بیدلی کز دل و جان در ره، میثاق گذشت
دیدگاه ها