
شهید فریبا شیرانی
نام پدر: محمد حسن
تاریخ تولد: 1349
محل تولد: اصفهان
تاریخ شهادت: 23/10/1365
نحوه شهادت:بمباران
محل شهادت: اصفهان خیابان پنج رمضان کوچۀ شهید طلاکش
مزار شهید: گلزار شهدای اصفهان
کلامی با تو
«آنجا که تو بودی همه خوب بودند همه چیز مهیا بود برای خوب بودن اما اینجا که من هستم خوبی خوب است اما برای خوب بودن باید دنبال جایی گشت اینجا خوب بودن، خوب است و خوب ماندن هنراست و خوب رفتن اسطوره اما تو با رفتنت یادم دادی که چگونه می توان راه خوبی را جاودانه آموخت و چگونه اسطوره شد.»
«شهید فریبا شیرانی هشتمین فرزند خانواده بود. تا سوم راهنمایی درس خواند. وقتی مادرش را بیمار و ناتوان دید. در کارهای منزل دوشادوش خواهرش فرحناز که خواهر بعدی خود بود، مسئوولیّت کارهای خانه را به عهده گرفت و کمک حال مادر و خواهرانش بود.
فریبا خواهری دلسوز و فوق العاده مهربان برای دیگر خواهرانش بود و ایمان خاصی نسبت به خدا و اهل بیت ( صلوات الله علیهم اجمعین) داشت.
طوری که خواهرانش به اوغبطه می خوردند. خواهرش می گوید بارها که من به منزل مادرم می رفتم موقع نماز ظهر می گفتم: «من گرسنه ام بیا تا ناهار بخوریم.» می گفت: «خواهرم همیشه وقت برای خوردن هست؛ ولی همه وقت، وقت نماز نیست. پس اول نماز بعد ناهار.» این حرف مرا تکان می دا که دختری با این سن و سال که باید به فکر فلان لباس و فلان کیف و کفش و مُد روز باشد. علاوه بر زحمت زیاد در خانه که خانوادۀ عیال واری بودیم به فکر آخرت خود باشد و دنیا در نظرش ارزش زیادی نداشته باشد.»
عروج ملکوتی
«شهید فریبا شیرانی در سن 18 سالگی ساعت 10 شب دیماه 1365 بر اثر بمبی که به منزلشان خورد به لقاء الله پیوستند.»
می رفت به فـوج عـاشـقـان پـیـوندد
چون موج به بحر بی کران پیوندد
گفتم به کجا؟ به خنده گفتا تا وصل
آنـجـا کـه زمـین به آسمان پیوندد
دیدگاه ها