
شهید طاهره اسلامی
نام پدر: نادعلی
تاریخ تولد: 1341
محل تولد: اصفهان
تاریخ شهادت: 21/10/1365
محل شهادت: محله چهارسوق اصفهان
نحوۀ شهادت: بمباران
مزارشهید: گلزار شهدای اصفهان
کلامی با تو
« گرچه در فراغت اشک می ریزم گرچه داغت با دلم کاری کرد که زمین گیر شدم گرچه لحظه ای صدای ناهنجار بمب از گوشم بیرون نمی رود و حتی برای دقایقی جسم غرق به خونت از برابر دیدگانم نمی رود؛ ولی با همۀ این اوصاف راضی هستم به رضای خدا، چون تو امانتی بودی که روزی خداوند به من و پدرت هدیه کرد و یک روز هم پس گرفت. »
«شهید طاهره اسلامی در سال1341 دراصفهان بدنیا آمد. در سن چهارده ساگی ازدواج کرد. وی بسیار خوش اخلاق و مهربون بود به بزرگتر ها احترام می گذاشت. هوای پدر و مادر را داشت و احترام شان را واجب می دانست به خانواده شوهرش احترام می گذاشت. اهل نماز و روزه بود و سعی می کرد یک تار مویش را نامحرم نبیند. نانوایی توی محل بودتابستانها طاهره همیشه برایش یخ می برد. روزی که به شهادت رسید وقتی نانوا خبر شهادتش را شنید خیلی برایش گریه کرد او نه تنها به آن نانوا بلکه به هر کس که نیاز به کمک داشت در حد توانش کمک می کرد و کمک کردن را جزو کارهای حسنه اش می دانست. خیلی مهمان نواز بود و دوست داشت با دوستان و فامیل رفت و آمد داشته باشد.»
عروج ملکوتی
« مادرش می گوید:« همان روز داشت کله پاچه درست می کرد که خواهرش از او خواست تا با هم برای خرید به خیابان بروند. طاهره به خواهرش گفت: «فعلاً کار دارم. باشد برای فردا» ولی او پافشاری کرد وگفت:« همین امروز برویم» سرانجام با اصرار خواهرش طاهره راضی شد. به محض این که پایشان را از در بیرون گذاشتند به پنج شش دقیقه نخورده بود که صدای انفجار بلند شد سراسیمه از خانه بیرون رفتم. تا ببینم چه خبرشده است به محل حادثه که رسیدم انگار روز محشر بود. افرادی که آنجا بودند تو سر و بار خودشان می زدند و این طرف وآن طرف می دویدند و شهدا را جمع و جور می کردند با دیدن پیکر شهدا یک مرتبه از هوش رفتم وقتی به هوش آمدم. جسم بی جان بچّه هایم را دیدم که هر دویشان شهید شده بودند طاهره در سن 24 سالگی به شهادت رسید»
خوشا آنان که در میدان و محراب
نماز عاشقی خواندند و رفتند
خوشا آنان که هنگام شهادت
حسین و کربلا دیدند و رفتند
دیدگاه ها