
شهید زهرا توکلی
نام پدر:عباس
تاریخ تولد:1345
محل تولد: اصفهان
تاریخ شهادت شب دوم رمضان سال 1367
محل شهادت اصفهان خیابان حسین آباد
نحوۀ شهادت بمباران
مزار شهید:گلزار شهدای اصفهان
کلامی با تو
« می خواستم نفس بکشم اما نمی شد. هر بار که قصد نفسی عمیق می کردم دوده های سیاه گناه عمق وجودم را فرا می گرفت. نمی خواستم سیاهی، وجودم را فرا بگیرد. اما چه باید می کردم؟ هوای پاک و صاف وجود نداشت. جز در کهکشان های راه بی انتها یی که سرانجامش به خدا ختم می شد. دل به دریای عشقش زدم و خودم را به او سپردم و او مرا تا بی نهایت عشق با خود برد.!»
«شهید زهرا توکلی22 سال سن داشت و تازه دیپلم گرفته بود که با همسرش مهدی ازدواج کرد. ایمان قوی داشت به نماز و واجبات دین اهمیّت زیادی می داد. رابطه اش با خانوادۀ همسرش بسیار خوب بود. یک روز قبل از این که به شهادت برسد. مهدی به مادرش گفت: « مامان زهرا خانم رفته خونۀ مادرش ولی من برای افطار میام منزل شما» مادر سفرۀ افطار را پهن کرد و به پدرش گفت: «از مسجد زود بیا! مهدی روزه است.» بعد از افطار مهدی که می خواست خدا حافظی کند سه بار رفت و برگشت آخرین بار گفت:« مامان یادم رفت صدقه بیندازم شما صدقه بیندازید.» بعد رفت دنبال زهرا مادر خانمش گفته بود: «همین جا بمونید»
نمانده بودند. مادرش می گوید: «حدود ساعت 12 صدای دزدگیر منزلشان به صدا درآمد. من درآن لحظه صدای بمباران را نشنیده بودم، بلند شدم. برم، ببینم چه خبرشده است که دیدم همه جا تاریک است برق قطع شده بود و همه جا ویران شده بود. زهرا باردار بود که همراه پسرم مهدی به شهادت رسید.
عروج ملکوتی
« شهید زهرا توکلی درسال 1367 در آخرین موشک باران اصفهان به شهادت رسید.»
صبح است و هوای لاله زاران دارم
در سینه غم فراق یاران دارم
ای دیده ببار بر کویر دل من
دیری است که انتظار باران دارم
دیدگاه ها