شهید ربابه کریمی علویجه

چ 1397/05/17 - 10:36
شهید ربابه کریمی علویجه

شهید ربابه کریمی علویجه

نام پدر: عبدالرحيم

تاریخ تولد :1311

محل تولد: علویجه

تاریخ شهادت :9/5/1366

محل شهادت : مکه

مزار شهید : علويجه

 

کلامی با تو

مادر! تو، زمین تا افلاک را با بلورین اشکهایت بنا نهادی و قدم به قدم پیمودی ودر میان این بنا تو بودی که با ابزار، اشک شبانه، دعاهای سحرگاه و ابراز انزجارازکفارسعودی و بیگانه در نبرد خونین مکه، شاهراه بندگی را ساختی و به سوی حق شتافتی. ای کاش ماهم بتوانیم در جادۀ زیبای بندگی قد همچون تو می بر داریم. »

 

خلاصه اي زندگي نامه و خصوصيات اخلاقي شهيد بيت الله الحرام حاجيه ربابه كريمي علويجه

شهيد حاجيه خانم ربابه كريمي علويجه در سال 1311 در خانواده اي محروم و مذهبي در علويجه متولد شد و زندگي سراسر رنج و زحمت خويش را تا سن شانزده سالگي در آغوش گرم خانواده گذرانيد.در آن ايام در تمام زحمات و سختيها با پدر و مادرخويش همراه بود و در اداره خانواده به آنان كمك مي كرد و با انجام كارهاي دستي از قبيل بافتن پارچه هاي سنتي و غيره پدر و مادر خود را ياري مي داد. درسن شانزده سالگي ازدواج كرد كه از حاصل اين ازدواج هشت يادگار يعني چهار پسر و چهار دختر ازخود بجاي گذاشت. درسن 23 سالگي مادر جوانش را از دست داد كه هرگز او را فراموش نمي كرد و اين داغ پس از 32 سال يعني تا قبل از شهادتش هم برايش تازگي داشت. ولي درحقيقت دوران پرمشقت زندگي وي از همان سن شانزده سالگي شروع مي شود. دوراني كه بارمسئوليتش پشت او را خم كرده بود وحتي لحظه اي ازآن غافل نمي شد و با استمداد از خداوند بزرگ تا آنجا كه مي توانست با زحمت و پشتكار و در صورت عدم موافقيت با نذر و نياز و توسل به ائمه اطهار همگام با همسر فداكار خويش مشكلات زندگي را يكي پس از ديگري پشت سر مي نهاد، نه بخاطر خودش بلكه بخاطر اينكه اين مشكلات و گرفتاريها فرزندانش را تهديد مي كردند، فرزنداني شاد و غافل از سختي ها و مصائب، هميشه ناراحتي و مشكلات فرزندانش را با جديت دنبال كرده بطوريكه از غم اين مسائل لحظه اي آرام نداشت و بطور كلي خودش را از ياد برده بود.بسيار خوشرو و متواضع بود و حتي فرزندان كوچكش را احترام مي گذاشت و از اين امرمارا شرمنده مي نمود. حلال مشكلات و گرفتاريهاي ديگران بود و هنگام برخورد با چنين مسائلي براي مشورت به ايشان مراجعه مي كردند. طاعات و عباداتش كامل بود و با خشوع و تدين انجام وظيفه مي نمود و ديگران راهم در اين امر تشويق مي كرد.شواهد و نظاير بسياري حاكي از دوستي شديدي ميان او با خداوند بزرگ بود، نفرت شديدي از غيبت داشت و غيبت كنندگا را ارشاد يا نهي مي نمود و درغير اينصورت آن مجلس را ترك مي نمود. ازجمله خصوصيات اخلاقي ديگرايشان صبروتحمل زياد دركليه جوانب، حق شناسي، شجاعت و فعاليت بسيارايشان دركارها بود. در زندگي مشترك با همسر خويش همراه و همگام بود و دركليه كارها ازجمله كشاورزي، نگهداري دام، كسب و غيره فعاليت زيادي داشت و درغياب همسر تمام سختيها و مصائب زندگي بردوش ايشان بود و او به بهترين نحو و دركمال تواضع و با خلقي نيكو آنرا اداره مي كرد.از اسراف پرهيز مي كرد و از بركات خداوند به بهترين نحو استفاده مي نمود و با اين روش زندگي را رونق داده بود و به بركت آن مي افزود.

به دليل گرفتاريهاي زندگي مانع از باسوادشدن وي شده بود بسيار دلگير بود و افسوس مي خورد، سرانجام با علاقه خويش دركلاسهاي نهضت سوادآموزي شركت نمود و خواندن و نوشتن را بطور كامل فرا گرفت و باذوق فراوان قرآن در سي اش را مي خواند و از اين امر بسيار خوشحال بود.

تنها آرزويش اين بود كه روزي به مكه مشرف شود. بارها به فرزندان خود مي گفت: مادر جان آيا مي رسد روزي كه نميرم و به مكه بروم. هرچه به روز موعود نزديكتر مي شد بي تابي اش هم بيشتر مي شد، سرانجام روزموعود فرا رسيد، در آن ايام به هر كس مي رسيد از او حلاليت مي طلبيد و با ذوق فراوان با او خداحافظي مي كرد و سعي مي كرد همه رانسبت به خود خشنود سازد.درست مثل اينكه وداع مي كند و آن هم آخرين وداع! به يكي از فرزندان خود گفته بود مادرجان مي گويند هركس حجش مورد قبول خداوند قرارگيرد ممكن است ديگر برنگردد و مبادا از اين گفته من ناراحت شوي.يعني ديگر انتظار برگشتن ازمن و بسياري از مادران ديگر را از اين سفرنداشته باشيد.

ساعتها قبل از شهادتش در راه مسجد الحرام گفته بود: آيا خواب مي بينم يا در بيداري هستم كه به چنين جاي مقدسي قدم گذاشته ام، سپس گفته بود:آرزوي ديگري هم دارم و اينكه روزي به كربلا بروم و قبر امام حسين (ع) را هم زيارت كنم و چه زيبا روح پاكش قبر امام حسين(ع) را هم مشتاقانه زيارت نمود.و سرانجام در روز جمعه خونين مكه بجرم گفتن"الله اكبر" و "لا اله الا الله " و اعلام برائت از كفار و مشركين و كساني كه حق مظلومان را غصب كرده اند، مظلومانه با قلبي پاك در پاكترين و مقدس ترين سرزمين بدست پست ترين افراد وهابيوني كه هر روز در گوشه و كنار دنيا شاهد آلوده شدن دستشان بخون شيعيان مظلوم هستيم شهيد شد و خون خود را درچنين مكان مقدسي تقديم اسلام نمود.

راه و داستان زندگي اش راهنمايي بزرگ براي فرزندان او و درسي بزرگ براي تمام مادران خواهد بود.آري او يك مادر نمونه بود .

دسته بندی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.