شهيد سكينه بزرگی

س 1397/05/16 - 11:17

نام :سكينه

نام خانوادگي:بزرگي

نام پدر:زكريا

تاريخ تولد: 1323

تاريخ شهات:11/1365

استان:آذربايجان غربي

نحوه شهادت:بمباران هوايي

 

شهيد سكينه بزرگي درسال 1323 در يك خانواده مؤمن و متعهد متولد شد.او دوران كودكي خود را در كنار پدر و مادرمهربان و فداكار در روستا سپري نمود. پدرش به شغل دامداري مي پرداخت و زماني كه شهيد 5 ساله بود به شهرآمدند.

او دختري با حجب و حيا بود و در سن 15 سالگي با رضايت پدر خود با آقاي قاسم يا قوتي ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج 6 فرزند (3دخترو3پسر) بود.

شهيد يك انسان مؤمن، پاكدامن و مبارزبود.ايشان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در تظاهرات عليه رژيم شاهنشاهي شركت مستمرداشت و حتي اطرافيان را نيز در اين امر تشويق مي كرد.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي،در زمان جنگ تحميلي در پشت جبهه در حمايت از رزمندگان فعاليت داشت و هميشه دوست داشت كه درجبهه حضور داشته باشد و در آنجا به شهادت برسد،اما اين توفيق نصيب فرزندگايشان،شهيد زينال ياقوتي شد.او فرزند دوم خانواده بود.

شهيد بزرگي درمراسم سوگ پسرش بسياراشك مي ريخت و مي گفت فرزندم را در راه امام خميني(ره) قرباني دادم.

شهيد در تمام تشيع جنازه شهدا شركت مي كرد و هميشه به ياد خدا بود و آرزوي شهادت داشت كه سرانجام در بمباران هوايي شهرسلماس به درجه رفيع شهادت نائل شد و به آرزوي ديرينۀ خود رسيد.

6 ماه قبل ازشهادت،مادرشوهرخواهرم درجبهه مجروح شدند وچون خواهرم،فرزند 2 قلو داشتند مادرم از او مراقبت مي كرد و كمك حال او بود.شب قبل از شهادت به خانه ما آمد ازايشان پرسيدم؛ چرا خواهرم را تنها گذاشتي؟

گفت:او را به شوهرش سپردم و خيالم راحت شد.مطمئن هستم كه مي توانند از خودشان مراقبت كنند و گفت خيلي دوست دارم كه شهيد بشوم دلم براي زينال تنگ شده مي خواهم پيش اوبروم، ناراحت شدم،به ايشان گفتم كه ما هنوز داغ مصيبت برادرم را فراموش نكرديم،ما ديگرتحمل مصيبت شما را نداريم.

ايشان گفتند:ديشب خواب ديدم كه زينال بايك چراغ كه در دستش بود در ميان جمعيت زيادي در تاريكي،دنبال كسي مي گشت و وقتي مرا پيدا كرد گفت:آمده ام تو را به كربلا ببرم و گفت مطمئن هستم كه شهيد مي شوم.

صبح روزحادثه مادرم درخانه بود ساعت 12 بعداز ظهركه با پسرم به بيرون رفت.درهمين لحظه بمباران هوايي شروع شد،من رفتم زيرزمين،وقتي بمباران تمام شد فهميدم  كه مادرم به درجه رفيع شهادت نائل شده است و پسرم سالم مانده بود و مادرم در ظهر بهمن ماه سال 1365 به آرزوي ديرينۀ خود دست يافت.

زندگينامه شهيد بزرگي توسط دختره شهيد بزرگي خانم ياقوتي نوشته شده است.

دسته بندی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.