شهيد حديقه معتمدی

 نام:حديقه

نام خانوادگي:معتمدي

تاريخ تولد:1332

محل تولد:قائم شهر

تاريخ شهادت:2/12 /1391

بانویی که بر صبر جلوه ای تازه بخشید

شهيد حديقه معتمدي

خانم حدیقه معتمدی از زنان عفیف و غیرتمند ایران بود که در راه اسلام و انقلاب فداکارانه وارد میدان شد و به ندای حسین زمان خمینی کبیر (ره) لبیک گفت . رژیم منحوس پهلوی خواست فریاد زینبی اش را خاموش نماید  و او را هدف گلوله های خود قرار داد این زن قهرمان ازهمان زمان در صف جانبازان سرافراز انقلاب قرار گرفت و خشم و خروش انقلابی اش را تا آخرین لحظات عمرش به همراه داشت این جانباز 70 درصد انقلاب اسلامی پس از تحمل سالها  سختی و بیماری سرانجام در سالی در سالی که قرار است به یاد بود شیر زنان شهید ایران اسلامی کنگره ملی شهدای زن برگزار شود به خیل عظیم یاران شهیدش پیوست، اکنون که در آستانه چهلمین روز عروج عاشقانه اش هستیم قسمتی از زندگی نامه این شهید عزیز را مرور می کنیم.

روزگاری نه چندان دور، در سال 1332 وقتی حدیقه معتمدی در یکی از روستاهای قائم شهر به دنیا آمد کمتر کسی تصور می کرد،دختر بچه ای که از 5 سالگی قرآن را نزد مادر بزرگ فرا گرفته بود،بتواند روزی با عمل به دستورات آن کتاب آسمانی فصلی بی بدیل را در کتاب (حضور قهرمانانه زنان در انقلاب ) رقم بزند.

حدیقه از همان کودکی درست زمانی که کنار پدر می نشست و به روز نامه خواندن او توجه داشت،وقتی با همین کار خواندن و نوشتن را فرا گرفت ،نشان داد دختر متفاوتی است.

روزگاری بعد در شروع نوجوانی قرآن را به خوبی آموخت و به دخترهای روستا قرآن یاد می داد،اما حدیقه در این حد متوقف نشد به شهر رفت و دیپلم خیاطی گرفت هم کار می کرد و هم شاگرد خیاطی داشت با این همه فعالیت بی دلیل نبود که بین مردم روستا محبوب بود و سوای از اینها به نیازمندان نیز کمک می کرد.

شهید حدیقه معتمدی با وجود خواستگارانی که داشت  اما از آنجایی که ویژگیهای لازم را در آنان نمی دید ازدواج نمی کرد. خانواده حدیقه نگران این موضوع بودند اما خود او معتقد بود چون با خداست ،پس خدا هم با اوست و اتفاقا همین طور هم شد و مردی به خواستگاری او آمد که صبر،فداکاری و ایثار را جلوه ای تازه بخشید.

از سال 1355 و به دنبال رفت و آمد دوستانش به شهر با اتفاقات سیاسی و به خصوص اندیشه های امام خمینی (ره) آشنا شد. با جدی تر شدن فعالیت های سیاسی اش، آرزو داشت به مشهد بیاید تا بتواند دروس حوزوی را هم در جوار امام رضا(ع) فرا بگیرد. هنوز مدت زیادی از توسل او به امام رضا(ع) برای این امر نگذشته بود که همسرش به خواستگاری او آمد و چندی بعد به مشهد آمدند.

در مشهد به طور جد وارد مبارزه با رژیم پهلوی شد و در جریان همین مبارزات بر اثر اصابت تیر مجروح شد و بانو جانباز 70 درصدی شد. در روزهای سخت ناتوانی جسمی و معلولیت با شنیدن خبر شیرین پیروزی انقلاب اسلامی رنگ دیگری به خود گرفت . در بخشی از طول درمان خود که 5ماه در بیمارستان در شهر غریب بود. همسرش در مسافر خانه زندگی می کرد و روزی 2 مرتبه به او سر میزد، مدتی بعد به مشهد بازگشتندو چون در آن اوایل امکان استفاده از ویلچر برایش ممکن نبود،نگهداری از او ،ساخت منزل ،محیا کردن غذا همه لر عهده همسرفداکارش بود.

کم کم با استفاده از ویلچر کارهای منزل مثل پختن غذا،شستن ظرف ها و حتی خیاطی را انجام می داد و با دقت بسیار از فرزندانش نگهداری می کرد تا همسرش بتواند به دروس حوزوی خود برسد وهم چنین برای مدتی از پدر شوهر بیمارش نیز نگهداری می کرد.

بارها و بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت و حتی وقتی از طرف بنیاد شهید پیشنهاد کمک پرستاری به او خانواده اش شد نپذیرفتنددر همین زمان این زوج 4 فرزند تربیت کردند که همگی در مقاطع تحصیلی بالا تا دکترا به تحصیل پرداختند.

بانو شهید حدیقه معتمدی در کنار کار منزل و تربیت فرزندان در عرصه ورزش هم فعال بود و چند مقام کشوری و استانی کسب کرد و سرانجام این بانوی بزرگوار 12 اردیبهشت 1391 به خیل شهدا پیوست.