
البته امروزه با وجود وسايل ارتباط جمعي صوتي و تصويري و كاربرد تكنيكهاي پيش رفته در جذب مخاطبان اين وسايل تأثير گذارترند. بعضا اثر يك فيلم به دليل صحنه سازيها و استفاده از رنگ ، صوت ، موسيقي و تحت تأثير قرار دادن احساسات مخاطبان و ... بسيار تأثيرگذارتر از چندين جلسه سخنراني است. بسياري از جوانان ، هنرپيشه هاي فيلم هاي خارجي را الگوي خود قرار مي دهند كه الگوهايي متضاد با الگوهاي فرهنگي و ارزشي جامعة ما ارائه مي دهند. تهاجم فرهنگي كه اكنون به عنوان مشكل فرهنگي مطرح است ، بيشتر از همين طريق رخ مي دهد. دشمنان انقلاب اسلامي به اين نتيجه رسيده اند كه مؤثرترين راه مبارزه با اين ملت مقاوم و ايثارگر مقابله فرهنگي و به ابتذال كشيدن جوانان و فرهنگ جامعه است و اين كار بيشتر از طريق رسانه هاي صوتي- تصويري و ماهواره صورت مي گيرد. از اين رو براي مقابله ، بايد از اين وسايل به بهترين نحو براي الگو سازي استفاده كردو متأسفانه تاكنون رسانه هاي تصويري داخل نتوانسته اند الگوي تأثير گذاري از زنان شاخص ارائه دهند و تصوير آنها در تلويزيون و فيلم ها محدود به معرفي كوتاه از زندگي نامه و فعاليت هايشان در ايام خاص و يا در زمانهايي است كه تلويزيون بينندة كمي دارد و يا در فيلم هاي جنگي است و يا زنان شاخص در فيلم هايي كه مربوط به زندگي شهيدان است به تصوير كشيده مي شوند و اغلب داراي نقش هاي غيرفعال و غير جذاب مي باشند.
روزنامه ها ، كتب و نشريات هم از جمله وسايل انتقال دهندة پيام هستند ، هر چند كه كمتر مي توانند به الگوسازي از زنان شاخص بپردازند. البته هر وسيله اي تأثير متفاوتي دارد. هر چه اين وسيله ارتباطي زنده تر باشد ، اثر نفوذي آن بيشتر خواهد بود. بنابراين وسايل ديداري – شنيداري در درجة اول مي باشند و در مرتبة بعدي نوارهاي شنيداري و بعد وسايل كتبي به ترتيب اهميت قرار دارند (سخاوت ، 93:1373). نكتة مهم نوع پيام و فهم آن است ، اگر فهم پيام مشكل است ، بهترين راه انتقال آن از طريق نوشته و به صورت كتبي استو پيامهاي ساده به صورت ديداري – شنيداري تأثير بيشتري دارد.
نكتة قابل تأمل سازمانها و گروه هايي است كه متولي امر الگوسازي از زنان شاخص مي باشند. متأسفانه سازماني كه به طور مستقيم در ارتباط با الگوسازي از اين زنان باشد ، وجود ندارد. سازمانهاي مرتبط با خانوادة شهدا يا جانبازان و آزادگان كمتر در اين گونه امور فرهنگي وارد مي شوند و سازمانهاي تبليغات اسلامي ، سازمان صدا و سيما و... يا خود را متولي اين كار نمي دانند ، يا به دنبال تعقيب منافع گروهي و سازماني خود ، معتقد به الگوسازي از اين عزيزان نيستند و بعضا نفس دفاع مقدس را زير سؤال مي برند. پس چگونه مي توانند به الگوسازي در اين زمينه بپردازند؟ برخي نيز مي پندارند كه زمان حفظ و نشر چنين ارزشها و الگوهايي به سرآمده و با اتمام جنگ بايد فرهنگ ايثار و جهاد و تلاش هم تمام مي شود و كمتر حاضر به مطرح كردن چنين الگوهايي هستند. از اين جهت در تجليل از زن نمونه و مادر نمونه در روز ميلاد حضرت فاطمه (س) الگوهايي را ارائه مي دهند و از زناني تجليل مي كنند كه فرسنگها از زنان ايثارگر و شاخص فاصله دارند. هنرمندان و فيلم سازان نيز بعضا ساخت فيلم هايي را كه نشان دهندة زندگي و شيوه و منش رزمندگان و خانواده هاي آنان باشد ، نامناسب با سليقه وخواست مردم مي پندارند و يا در صورت ساختن چنين فيلم هايي بيراهه رفته و براي جذب شدن فيلم به قدري مسائل حاشيه اي و كليشه اي را در فيلم بزرگ مي كنند كه اصل پيام لوث شده و به هيچ وجه الگويي واقعي از اين زنان ارائه نمي دهند. با وجود هزاران زن رزمنده ، ايثارگر و حتي آزاده كه بعد از جنگ تحميليدر سنگرهاي علمي و فرهنگي جامعه تلاش صادقانه دارند ، كدام فيلم در خصوص آنان ساخته شده است؟ چند كتاب دربارة اين زنان به نگارش در آمده است؟ به چه ميزان اين زنان به دختران دانشجو و جوانان شناسانده شده اند؟ شايد تعداد بسيار كم و محدود باشد. دليل اين مسئله نبود متوليان فرهنگي متعهد در اين امر است. متأسفانه برخي از متوليان فرهنگي متعهد نيز به جهت فقدان تخصص لازم و ابزار امكانات ضروري ، نتوانسته اند در اين زمينه توفيقات زيادي كسب كنند.
دیدگاه ها