
شهيد ماهي شرافت ايزدي
نام پدر:رحمت الله
تاريخ تولد:1299/11/4
محل تولد:برازان - كردستان
تاريخ شهادت:62/3/20
محل شهادت:كامياران - كردستان
نحوه شهادت:توسط ضد انقلاب
حکایت حضور پرشکوه زنان در جهت پیروزی انقلاب اسلامی حکایتی پایان ناپذیر است که هر چقدر گفته شود، باز هم ناگفتههای بسیار دارد. شهید «ماهی شرافت ایزدی» از شیرزنان استان کردستان و از مبارزان راه حق و حقیقت بود که پا به پای همسرش که از روحانیان مبارز بود، در دفاع از آرمانهای انقلاب و اسلام با عوامل ضدانقلاب به مبارزه پرداختند و در این راه به مقام شهادت نایل آمدند. در ادامه فرازی از زندگی این شهیده بزرگوار را میخوانید:
«ماهی» در سال ۱۲۹۹ در روستای «بزوش» از توابع شهرستان کامیاران چشم به جهان گشود. به علت عدم وجود امکانات آموزشی، در زمان رژیم ستمشاهی از نعمت سواد محروم ماند. بعد از گذراندن دوران نوجوانی با مردی که برای آموزش قرآن و علوم دینی به آن روستا مهاجرت کرده بود، ازدواج کرد. «ماموستا زین الدین فخری» همسر شهید شرافت ایزدی، جهت ارشاد مردم و امام جماعت شدن روستای «بزوش» کامیاران وارد آنجا شده بود.
«ماهی شرافت ایزدی» اهل امر به معروف و نهی از منکر، شب زنده داری، نماز شب و روزه بود. وی معتقد بود: «در جوانی پاک بودن شیوهی پیامبران است».
وی در روستا درمان اکثر مریضیها را انجام میداد.استعداد فوقالعادهای برخوردار بود، اگر درس خوانده بود، یکی از بهترین پزشکان جهان میشد، بدون اینکه درجایی تلمذ کند یا بهصورت تجربی نزد کسی به کسب تجربه و یادگیری بپردازد، در زمینهی نحوه استفاده از گیاهان دارویی به اندازه یک گیاهپزشک تخصص و تبحر داشت، انواع گیاهان را جمع میکرد با بوییدن و نگاه به رنگ آنها خاصیت گیاه را میشناخت و میدانست در چه زمینههایی کاربرد دارد. در این امر تا جایی پیشرفت کرده بود که خیلی از این گیاهان را در باغچه کوچکی جوار منزل میکاشت، برای درمان بیماریهای قلبی و گرمازدگی و بریدگی بدن داروهای مخصوص گیاهی داشت. کار شکسته بندی دست و پای افراد را هم انجام میداد مثلا برای درمان اسهال کودکان لایهی دوم پوست درخت بید را با پونه مخلوط میکرد و آن را به صورت چایی به بیمار میداد.
مبارزات انقلابی این زوج باعث ایجاد کینه برای ضدانقلاب شد. از این رو بارها به آزار و اذیت او و همسرش پرداختند. گناه آن دو این بود که مدافع اسلام و قرآن بودند و باج به ضدانقلاب نمیدادند. کمک به نیروهای رزمنده را وظیفهی خود میدانستند و همیشه با هم و در کنار یکدیگر بودند.
آنها به عنوان ۲ سرباز گمنام انقلاب اسلامی بدون هیچ گونه توقعی انجام وظیفه میکردند و فریاد آزادیخواهی و دینمداری انقلاب را به گوش مردم میرساندند و در این راه پر خطر بدون توجه به تهدیدات به کارهای انقلابی خود ادامه میدادند. آنها هدف خود را انتخاب کرده بودند و از هیچ تهدیدی باکی نداشتند.
سرانجام منافقین کوردل که توان دیدن فعالیتهای این ۲ مجاهد شجاع را نداشتند در تاریخ ۲۰ خرداد ۶۲ شبانه به منزل آنها یورش بردند و هر دوی آنها را اعدام و به شهادت رساندند. مزار این ۲ شهید گرانقدر در روستای «بزوش» است.
خدمت به مردم از همه چیز برای شهید مهمتر بود دختر و پسرهایش را با این باور بزرگ کرد که همیشه روی پای خود بایستند و در برابر ستم مقاومت کنند و خدمت به خلق خدا را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهند .
دیدگاه ها