شهيد نه ني نعمتی

نام : نه ني

نام خانوادگی : نعمتي

تاریخ شهادت : 65/10/01

نام پدر : علي

محل شهادت :

محل تولد : 6خرم اباد

تاریخ تولد : 1279/09/06

شغل : خانه دار

وضعیت تاهل : متاهل

استان : لرستان

زندگينامه شهيد نه ني نعمتي

شهيد نه ني نعمتي اسطوره ايمان و شهادت كه در خانواده اي مومن و متعهد به احكام والاي اسلام متولد شده بودند و ايشان در يكي از روستاهاي شهر خرم آباد ديده به جهان گشودند و از اخلاق و رفتار خوبي برخوردار بودند و هميشه آرزوي شهادت را لحظه شماري مي كردندو خيلي دوست داشتند كه در راه انقلاب، اسلام و قرآن در راه اين مملكت اسلامي شهيد شوند اما در زمان بمباران كه از آسمان ها بمب و موشك بر سر مردان، زنان،كودكان فرو مي ريخت در آن زمان بود كه ايشان قصد كردند كه به منزل پسرش كه در انديمشك بود بروند و در آن جا در تاريخ 65/10/1 در اثر بمباران هوايي متجاوزين بعثي در منطقه حسينيه دعوت حق را پذيرفتند و به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.

روحش شاد يادش گرامي و راهش مستدام باد

خاطرات شهيد نه ني نعمتي به نقل از فرزند شهيد

شهيد نه ني نعمتي گل خوش عطر و بوي بوستان ايثار و شهادت افق سرخ شهادت،در خانواده اي مومن و متعهد به احكام والاي اسلام تحت سرپرستي و نظارت پدري زحمت كش و مادري دلسوز و مهربان در يكي از روستاهيا شهر خرم آباد ديده به جهان گشود و از اخلاق و رفتار اين شهيد والامقام اين بود كه به گفته فرزند بزرگ ايشان از اخلاق خيلي خوبي برخوردار بودند اين كه ايشان از اخلاق خوبي برخوردار بودند منظور اين است كه ايشان كسي بودند كه هميشه نماز اول وقت را فراموش نمي كردند و وظيفه خود مي دانستند كه هميشه نماز و روزه خود را سروقت خود به جاي آورند و فرزند ايشان فرخ دولت مي گويد كه ما هميشه و هميشه به اين گونه مادري هم افتخار مي كرديم هم افتخار مي كنيم چون خوبي هاي ايشان آنقدر فراوان هستند كه نمي دانم از كجا شروع كنم.ايشان واقعاً يك زن به تمام معنا بودند و از رفتارشان هم اگر بگويم اين بود كه رفتارشان هم با ديگران با مردم خيلي خوب و آزاري بهكسي نمي رساندند.ايشان مثل همه مادرهاي ديگر يك زن كدبانو بودند كه گاهي اوقات هم قالي مي كردند.مادر من شهيده نه ني نعمتي هميشه عاشق شهادت و ايثار و گذشت بودند و هميشه اين جمله را تكرار مي كردند كه من آرزوي اين را دارم كه در راه اين انقلاب در راه اسلام در راه مملكت شهيد شوم اما جنگ شروع شد زماني كه جنگ تحميلي توسط متجاوزين رژيم بعثي اين يزيديان متجاوز شروع شد و در آن زمان كه بمب و موشك از آسمان بر سر مردان و زنان،كودكان فرو مي ريخت و خانه هايشان را بر سرشان خراب مي كردند ايشان به خانه برادرم كه در انديمشك زندگي مي كردند قصد رفتن كردند ولي هرچه ما مانع رفتن ايشان شديم كه نبايد به خانه ايشان برويد و بايد بمانيد ايشان شهيده نه ني نعمتي قبول نكردند حتي پسرم به او گفت كه مادربزرگ دوست ندارم كه اينجا را ترك كنيد ولي باز قبول نكردند اما واقعاً مي خواست به آرزويش برسد.انگار كسي او را صدا مي زد كه نه ني بيا،انگار آسمان خود را براي به آغوش گرفتن شهيده نه ني نعمتي آماده مي كرد.بله شهيده نه نعمتي كه هميشه آرزيو شهادت را در دل و جان خود داشت در منطقه حسينيه بر اثر بمباران هوايي متجاوزين بعثي در تاريخ 65/10/1 به شهادت رسيدند و عاشقانه پر كشيدند.