
سایت زنان شهید _ نوزدهم خردادماه سال 1326 در خانواده ای بی آلایش و روستایی دیده به جهان گشود. عمری را با سختی و مشقت، محرومیت و با زندگی کشاورزی سپری کرد. پس از ازدواج نیز سالهای سال همراه و همگام با همسر در کنار وی به تلاش و معاش پرداخت.
وی خبر مهاجرت به شهر مراغه را شنید انتظارات و آرزوهای را در سر می پروراند . انتظار داشت که با زندگی در شهر خواهد توانست سروسامان مختصری به زندگی خود و فرزندانش دهد. با ورود به شهر چشمانش از خوشحالی برق می زد.
با اینکه صاحب خانه ای محقر شده بود. اما گویی برات بهشت رضوان را گرفته بود. به همه لحظات شیرین زندگی فکر می کرد و لبخندی از سر شوق بر لبانش نقش می بست .
و آنچه تصورش هم لحظه ای به ذهنش خطور نمی کرد ویرانی ظالمانه آشیانه ی ساده و زیبایش و پرپر شدن گلهای امیدش بود.
21 اسفندماه 1366 برای عروسی دختران و دامادی پسرانش این مادر رنج دیده، حجله گاه خونین برپاشد. و درحالیکه فرزندان شهیدش رقیه، امیر و مینا را به آغوش کشیده بود، راهی منزلگاه ابدی و بهشت برین گشت.
انتهای پیام/
دیدگاه ها