روایت همدلی از پشت جبهه

پ 1404/02/25 - 08:48
همدلی
قسمت دوم

سایت زنان شهید _ ربابه ضرابی، یزدی است و مدتی نیز در دانشسرای شیراز درس خوانده است. او امروز ساکن منطقه ماست و در بین خاطرات از فعالیت‌هایش در آن دوران می‌گوید. این‌که زنان در مسجد جمع می‌شدند و او که برش زدن شلوار را بلد بوده این کار را بر عهده گرفته و در دوخت و دوز مشارکت کرده است. ضرابی می‌گوید: «یکبار شلواری را کوچک‌تر از معمول برش زدم و خانم‌ها می‌خندیدند و می‌گفتند این را باید فلانی بپوشد. شخصی را در محله می‌گفتند که قد کوتاهی داشت. وقتی از جبهه برگشت با او این خاطره را در میان گذاشتیم و او گفت اتفاقاً چنین شلواری به او رسیده است. 2 برادرم در جبهه بودند. عکس‌های جوانان ما رزمندگانی است که تفنگ‌هایشان بلندتر از قدشان است. بچه‌هایمان در جبهه جوانی کردند و بزرگ شدند.» ضرابی خاطره‌ای از عملیات والفجر 4 می‌گوید: «آن زمان تعداد مجروحان زیاد بود و در دانشسرا به ما گفتند باید خون تقدیم کنیم. ردیف به ردیف دانشجویان داوطلبانه صف کشیده بودند. فقط همین نبود. همه می‌دانستند باید هدفمند زندگی کنند. حتی در طرح کاد مدرسه چیزهایی می‌بافتیم که برای رزمندگان مناسب باشد. صبحانه که می‌خوردیم بخشی از آن را برای رزمندگان می‌فرستادیم. بخشی از زندگی‌مان در جای دیگری جریان داشت.» 

انتهای پیام / 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
چالش امنیتی
در صورتی که شما یک کاربر واقعی هستید و نه یک ربات، لطفاً به چالش زیر پاسخ دهید.