
سایت زنان شهید
ربابه تهرانی از اهالی قلهک است و آن دوران در خیابان 30 تیر زندگی میکرد. میگوید در آن دوره 2 پسرش هم سرباز بودند و او هر زمان با سختی تماس میگرفت تا با آنها صحبت کند دعوایش میکردند که چرا از پناهگاه بیرونشان کشیده است. دلش خوش همین کمکها مانده و اینکه شاید یکی از آنها هم به دلبندانش برسد. بعد تصحیح میکند همه رزمندگان فرزندانمان شده بودند و گاهی به این فکر هم نبوده که به بچه خودش هم این کمکها میرسد یا نه. تهرانی میگوید: «مادر شهیدی انباری خانهاش را در اختیار اهالی قرار داده بود تا در آنجا خیاطی کنند و بافتنی ببافند. گاهی هم با اتوبوسی به دانشگاه علم و صنعت میرفتیم و کمک میکردیم. برخی از زنان بودند پتوی رزمندگان را میشستند. خانواده خودم هم در اهواز چنین کاری میکردند. آنها تعریف میکنند در همین شستوشوها کلی انگشت و تکههای بدن پیدا میکردند که غسلشان میکردند و دفن میشدند.»
انتهای پیام /
دیدگاه ها