خاطره ای از فریبا

ش 1403/01/25 - 11:35
فریبا
فریبا تذاکری

برای اینکه حریم وطن خود را سالم نگه داریم ،باید شعار جنگ جنگ تا پیروزی را در نظر خود مجسم کنیم ووحدت خود را حفظ کنیم .زنجیر وار با مشت های گره کرده در برابر هر گونه تجاوزو تعدی آماده باشیم.ایمان را سلاح خود وتلاش را توشه راه خود قرار دهیم و دست سیه بختان را از وطن عزیز خود کوتاه کنیم و شعار نه شرقی و نه غربی را همیشه جاودان نگه داریم ..."

اینها را فریبا نوشته بود .دختر درسخوانی که مهربانی همه رفتارش را زیبا و خواستنی می کرد .

هیچ کس خاطره بدی از او نداشت .دل هیچ کس را نمی شکست .

اهل نماز بود و به راستگویی مشهور . او همیشه مایه مباهات پدر و مادر بود و کسی نمی دانست به همین زودی فریبا کاری خواهد کرد که برای ابد مایه سربلندی پدر و مادر باشد .

روز یازدهم بهمن در آشپزخانه مشغول کار بود که شهر را بمباران کردند و پدرش در همین بمباران زخمی سطحی برداشت .

آنشب همه به منزل برادرش رفتند و به اصرار فریبا شب را آنجا ماندند .

طبق معمول فریبا کتاب هایش را برای مطالعه به همراه برداشته بود . منزل برادر دور از شهر بود و صبح برادر کوچکترش محمود او را به مدرسه رساند .

فریبا در حالی به مدرسه رفت که به بهانه تولد خواهرزاده اش چند شیرینی توی کیفش گذاشته بود . محمود هنوز به منزل نرسیده بود که هواپیماهای عراقی سر رسیدند و صدای وحشتناک انفجارهمه شهر را پر کرد .

مادر با صدای انفجار خودش را به شهر رساند .

او هم مثل خیلی از مردم فکر می کرد شرکت نفت را زده اند .

اما محمود را سر راهشدید .او با دستپاچگی به مادر گفت که دبیرستان زینبیه را بمباران کرده اند اما فریبا سالم است .

همین دو جمله کافی بود که مادر را بیهوش کند .نه جنازه دختر نوجوانش را دید و نه از چگونگی شهادتش چیزی فهمید ... فقط وقتی به خود آمد دید بر سر مزار گل پرپرش نشسته است .

خواهرش می گوید "خواب دیدم در حرم امامزاده اسماعیل مشغول زیارت هستم سرم را که برگرداندم دیدم فریبا همآنجاست . هرچه تلاش کرد نتوانست کیف پولش را به داخل حرم بیندازد .

رو به من کرد و گفت به مادر بگو کیف مرا پیدا کند وتوی ضریح امامزاده بیندازد .بعد از آن خواب کلی گشتیم و کیفش را پیدا کردیم .هفتصد تومان پول داشت ومادرم پول را نذرامام زاده کرد ..."

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.