شهید نازی جعفریان

ی 1401/11/30 - 09:40

 

نام:نازی

نام خانوادگی:جعفریان

نام پدر:حسین

تاریخ تولد:1336

محل تولد:زنجان

تاریخ شهادت:1365

محل شهادت:کرج

نحوه شهادت:بمباران هوایی

برای شرکت درمراسم سالگرد مادرش،باید به شهرستان می رفت،اما زمستان سردی بود و سفر با نوزادکوچکش جز با هواپیما امکان نداشت.همسرش برای او بلیط پرواز گرفته بود.

هفته پیش پرواز شهرش سقوط کرده بود.برای همین بادلی پراز وحشت به فرودگاه رفت.

در سالن انتظار نشسته بود،اما اضطرابی جانکاه در قلبش جریان داشت.

زن میانسالی کنارش برصندلی نشست و سرگرم بازی با انگشتان نوزاد شد.دستهای زن جوان می لرزید و عرق سردی بر پیشانی اش جاری بود.

زن میانسال آرام نوزاد را از آغوش او گرفت و پرسید:حالت خوب نیست،دخترم؟!چیزی شده؟

زن جوان نفس زنان جواب داد:نه.چیزی نیست.به خاطر سقوط هفته پیش،نگران این پروازم.

زن میانسال لبخندی زد و گفت:آرام باش و به خداتوکل کن.زیرا برون اذن و خواست او برگی از درختی بر زمین نمی افتد.هر چه اراده او باشد.توکل کن و امورات را به خودش واگذار.

آنگاه ادامه داد:مثل همسایه سالهاپیش من.نازی جعفریان.او را می شناسی؟

زن با تعجب گفت:نازی!نه!مگر او کیست؟

جواب داد:یکی از شهیدان بمباران هوایی کرج است.او در سال 1336در یکی از روستاهای زنجان به دنیا آمد و در محیط پر مهرروستا بزرگ شد در پانزده سالگی ازدواج کرد و به همراه همسرش به حصارک کرج آمد.او زنی پرتلاش و فداکار بود و علاقه بسیار زیادی به امام (ره)داشت.

نازی همیشه برای پیروزی اسلام و انقلاب دعا می کرد.

چندسالی بود که در خیابان امامزاده محمد(ع) همسایه ماشد.

او همیشه برای عبادت و راز و نیاز به درگاه پروردگارش به امامزاده می رفت.

آن شب در محله شایعه شده بودکه امشب امامزاده را بمباران می کنند.تمام اطرافیان به او گفتند که امشب نباید به امامزاده بروی.درواقع آن شب هیچ کس جرات نمی کرد به انجا برودانانازی باایمان وتوکلی که به خداوند داشت،پاسخ داد:چه جیزی بهترازشهادت!

آنگاه با آرامش و بدون کمترین نگرانی و ترسی به امامزاده رفت.مثل هرشب،با قلبی آرام زیارت کردو پس ازآن به خانه بازگشت.باارامشی خاص در خانه را بازکرد.ناگاه در همان لحظه بمبی به خانه اصابت کرد و نازی در اعضای خانواده اش به شهادت رسید.

از مسافران پرواز20394دعوت می شود.

زن جوان گفت:پرواز ما را اعلام کردند.نوزادش را درآغوش گرفت و آرام ازصندلی برخاست.گویی قلبش آرام گرفته بود.آرامشب که نتیجه توکل بود.

ارمعان خون:توکل تضمین الهی برای کسی است که حامی پشتیبان و حق است.توکل در رابطه فرد با خدا مطرح است.این رابطه در اعمال انسان تاثیر می گذارد.طبق فرنوده قرآن، خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.زیرا توکل به وعده یاری خداوند ایمان دارد وبه او اعتمادکرده است.

انسان باید بتواندتشخیص دهد که مسئولیتش درکوشش و تلاش تاچه حدی است و چه مرزی دیگرمسئولیت او تمام شده و باید کار را به خدا واگذار نماید.بنابراین بین توکل و اقدام عملی برای انجام کارها منافاتی وجود ندارد.می توان بر خداوند توکل کرد و از او در حصول مقاصد یاری جست و در عین حال ازعلل و اسباب نیز برای حصول نتیجه استفاده کرد.پس کوشش انسان برای رسیدن به مطلوب هرچند لازم است،ولی کافی نیست و توفیق خداوندی نیز باید با آن قرین گردد افراد متوکل از پیروزی و سود به خود نمی بالند و از شکست و بلادچار تشویش و اضطراب نمی شوند، بلکه تا حد امکان برای رسیدن به مطلوب کوشش می نمایند و نتیجه کار را به خدا  واگذار می نمایند.

مانند کسی که به قطعه عظیمی پناه برده و در آن را به روی دشمن بسته است. توکل به اتفاقات زندگی معنا می دهد و خود را از خلا زیستی،بی هدفی،پوچی و سردرگمی رهایی می بخشد.

 

 

دسته بندی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.