د 1401/10/19 - 08:04
این روزهای ابری ازشب سیاه تر
ساعت به ساعتش شده پراشتباه تر
بااین که هستی و به دلم راه می روی
احساس می کنم شده ام بی پناه تر
یعنی که زیر پای من انگار خالی است
پیچیده ام به شاخه ی بی تکیه گاه تر
می ایستم مقابل آیینه،این منم؟
هر چند نیستی تو زمن روبه راه تر
باران ببار تا که در این روزهای سرد
خود را نبینم این همه غرق گناه تر
شاعر:پروانه نجاتی
دیدگاه ها