
زندگینامه شهید زینب قدرتی
شهید زینب قدرتی فرزند امیدعلی در سال 1344 در یک خانواده مذهبی در شهر خرم آباد دیده به جهان گشود و دوران کودکیش را در خانواده سپری کرد و در سال 1361 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند دختر شده تا اینکه در سال 1364 در حمله موشکی رژیم بعثی عراق در شهر اندیمشک به همراه دو فرزند خردسالش و خانواده شوهرش (پدر،مادر،خواهر،برادر و چهار فرزند خواهر شوهرش)به درجه رفیع شهادت رسیدند.
خاطرات شهیدزینب قدرتی به نقل از مادر شهید
الهی!آنروز کجا یابم که تو مرا بودی و من نبودم تا باز به آن روز رسم میان آتش و دودم،اگر به دو گیتی آن روز یابم من بر سودم و ربود خود را یابم به نبود تو خشنودم.
به روایت مادرش:
زینب دختری ساده منش و خوش اخلاق و مهربان اهل کمالات.با اینکه سنش کم بود ولی پخته تر از بچه های هم سن و سالش بود.با خواهرهایش و تنها برادرش مهربان بود.رابطه ای صمیمی با آنها داشت.اهل نماز و عبادت بود و بزرگتر که شد (14-13)با اینکه دختر بود ولی در بعضی از فعالیتهای آن زمان (قبل از انقلاب)شرکت می کرد.همیشه به او می گفتم که زینب جان تو یه دختری و شرکت کردن در همچین کارهایی برایت خطرناک است تو مثل یه پسر نمی تونی سختیهای کار را تحمل کنی.او در جوابم می گفت که مادرجان دختر و پسر نداره همه ما باید دست در دست هم بدیم و بتونیم قدمی برای پیروز شدن برداریم.زینبم بعضی موقعه ها اعلامیه های امام را با خود حمل می کرد و آنها را زیر لباسهایش مخفی می کرد و سر وقت بین طرفداران امام پخش می کرد و به یاری خدا و همت ملت انقلابمان پیروز شد ولی بعد از این پیروزی عظیم،جنگ تحمیلی (8ساله)در گرفت و زینبم در سالهای (چند سال بعد)بعد از انقلاب ازدواج کرد و راهی شهر اندیمشک شد.زینب به همراه چند نفر از دوستانش و خانواده شوهرش در پشت جبهه برای رزمندگان مواد غذایی بسته بندی می کردند.لباس برایشان آماده می کردند و در همان سالها خداوند به زینب دو فرزند دختر عطا کرد.اما انگار آنها ماندنی نبودند و همه چیز برای پرواز کردنشان آماده شده بود.در سال 1364 در یک حمله هوایی (موشکی)رژیم بعثی عراق در شهر اندیمشک به همراه دو فرزندش (فاطمه و طاهره)و خانواده شوهرش (پدر،مادر،خواهر،برادر و چهار فرزند خواهر شوهرش)به درجه رفیع شهادت رسیدند.آنها را از زیر آوار کشیدند بیرون و همگی را در کنار هم یکی یکی داخل قبر گذاشتند و زینبم را وسط دو فرزند خردسالش به خاک سپردند.آری آنان با زبان روزه (روز قدس) به سوی خالق خویش رفتند.
روحشان شاد و یادشان گرامی
دیدگاه ها