شهید مهین گودرزی

ش 1397/04/02 - 09:49

خاطرات شهید مهین گودرزی به نقل از پدرشوهر شهید
در یکی از روزهای تیرماه سال 89 پای صحبتهای اللهیار اسدی پدرشوهر شهیده مهین گودرزی نشسته تا از خاطرات ایشان برایمان بگوید و او اینچنین گفت:مهین عروسم بود و بهترین عروس دنیا.بهتر بگویم مثل دخترم بود.باایمان،باتقوا،باگذشت،مهمان دوست،بانماز و تقوا. در این چند سال غیر از محبت و خوبی و کوچکی و احترام از او چیزی ندیدیم.همیشه مرا به لحن آقاجان یا آقاجون صدا می کرد.هر وقت به خانه آنها می رفتیم یا او به خانه ما می آمد تا می نشستم پشتی برایم می گذاشت.آنقدر خوشرو و بااخلاق و مهربان بود که ناخواسته همه شیفته اش می شدند.خیلی دلسوز بود.یکسال که تازه خداداد و مهین ازدواج کرده بودند خوب بیاد ندارم بر اثر حادثه ای پای من شکسته بود.همان روز که این اتفاق برای من افتاده بود شب مهین خواب می بیند تازه مرا از بیمارستان آورده و پایم را گچ گرفته بودند که مهین خدا روحش را شاد کند.زنگ زد انگار که می دانست اتفاقی افتاده.
خلاصه با اینکه توی دزفول زندگی می کردند ولی 12 ساعت نکشید که مهین خانم و پسرم آمدند.می گفت آقاجون قربونت بشم میدونستم اتفاقی افتاده خیلی نگرانت بودم.
خداداد پسرم می گفت:بابا دیشب مهین تا صبح بیدار بوده و صلوات می فرستاد و دعا کرد و سلامتی شما را از خدا می خواست.
مهین سر تولد اولین بچه اش خیلی سختی کشید به حدی که تا پای مرگ رفت.خیلی نذر و نیاز کردیم که هم بچه و هم خودش سالم و سلامت باشند و اتفاقی برایشان نیفتد.خدا رحمتش کند مهین را بعد از مدتها که حال و احوالش بهتر شد.گفت آقاجون توی بیمارستان که بودم انگار روح از غالب بدنم خارج شد ولی توی همون حالت که نه مرده بودم نه زنده هیچ چیز نمی فهمیدم.فقط توی آن حالت فقط دستهای تورو می دیدم که رو به آسمون بود و دعا می کرد.
مهین می گفت آقاجون خدا به خاطر وجودش به من رحمش آمد و من و بچه ام را نجات داد.
مهین اغراق نکرده باشم،معلم اخلاق و مهربانی و صبوری و دلسوزی و در یک جمله همه چیز تمام بود.آنقدر من و مادر خداداد را دوست داشت که حد وحساب نداشت.خدا می داند و بس که ما چقدر در شهادت او رنج کشیده و غصه خوردیم.خدا می داند به اندازه پسرم و نوه هایم غصه دار مرگ زود هنگام او شدیم.البته او آنقدر خوب و پاک بود که خدا نمی خواست در این دنیا باشد و دنیا وجود پاکش را آلوده کند.او را برای خودش می خواست مگر نه اینکه می گویند:
آن گل که بیشتر به چمن می دهد صفا
گلچین روزگار امانش نمی دهد.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.