شهید فاطمه کلانترینا

ش 1397/04/02 - 09:48

نام:فاطمه

نام خانوادگی:كلانترنيا

نام پدر:قنبربك

تاریخ تولد:1338/03/01

شماره شناسنامه:45838

محل تولد:بروجرد/لرستان

محل شهادت:بروجرد

تاریخ شهادت:63/12/20

خاطراتي از شهيد  فاطمه كلانترنيا

به نقل از خو اهر شهيد


"اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است"
تكريم شهيدان آن است كه اين ملت هر گز در برابر سلطه گران مستكبر سر خم نكنند. مقام معظم رهبري(مدظله العالی)


در يكي از روزهاي برفي زمستان 1381 در منار خو اهر شهيد بزرگوار فا طمه كلانتر نيا حضور يافته و اين خو اهر داغديده چنين از خو اهران شهيد خود(مهناز و فاطمه)سخن گفت:آنها دختر هاي نجيب وو پاكدامن و معصوم بودند مهناز و فاطمه عا شق امام حسين و اهل بيت بو دند هميشه در هيا تها شركت مي كرد(فاطمه) خصو صا در ماه محرم وصفر،مو قعي كه انقلاب شكو همند اسلامي شد يكي از برادرانم نوار ها و عكسهاي امام خميني را به خانه آورد طوري كه كسي متو جه نشود ولي بچه ها خيلي با هوش بو دند با لا خر متو جه شدند كه برادرم موار و عكسهاي امام را اورده خلاصه از گرفته و بردندو گوش دادند. خيلي خو ششا ن مي آمد مخصو صا فا طمه خيلي خو شحال بود و مي گفت : وقتي كه امام بيايد (وارد ايران شود ) خيلي خوب مي شود ،برادرم در زمان شاه وقتي توي جزيره كار مي كرد پول براي امام مي فرستاد براي اعلا ميه ها و نوار ها و عكسهايي كه از ايشان چاپ مي شد و بين مردم پخش مي شد سه ماه قبل از انقلاب برادرم كه در صنا يع فو لاد اهواز كار مي كرد به خاطر داشتن كتابها و عكس هاي امام كه در چمدانش بود ه او را دستگير و زنداني كردند ولي خدا را شكر طو لي نكشيد كه انقلاب پيروز شد و زندانيها آزاد شدند فا طمه خيلي نا راحت بود مي گفت براي انقلاب و اسلام بايد جان داد. فاطمه از مهناز بزرگتر بود مي گفت : خو شا به حال روزي كه اما م به ايران بيا يد من آرزو دارم كه ايشان بيايد چون اگر او قدم به ايران بگذارد همهي خانمها چادري مي شوند بي حجابي بلند مي شود و از بين مي رود و مردم همه زنها چادر مي پو شند.زنهامو ظف به پو شيدن چادر و حجاب داشتن مي شوند فا طمه مي گفت :اگر امام بيا يد شهر ما هم مثل شهر يزد مي شود و همه زنها چادر مي پو شند اين بي حجابي و فحشا از بين مي رود فا طمه آرزو داشت كه انقلاب شود و مردم خصو صا زنها با حجاب شوند يادم هست او از بچگي روسري مي پو شيد.آرزوي او ورود امام بود كه به آرزو يش هم كه از بين رفتن بي حجا بي بود رسيد . خوش به سعا دتش 21 بهمن سال 65 بود يك روز قبل از 22 بهمن شبي كه مردم الله اكبر مي گفتند دختر ها (فا طمه و مهناز )خانه ي ما بو دند فا طمه بي حو صله بود پتو يي را آورد و روي خو دش انداخت بعد رفت روي بالكن (چون هوا سرد بود)و فرياد ميزد الله اكبر،صداي الله اكبر آنها راشنيدم بعد از اينكه تكبير گفتن آنها تما م شد به خانه آمد ه و گفتند: (كتاب حافظ را آوردند)مي خو اهي برايت فال حا فظ بگيرم. گفتم: بگير.خلاصه حه فظ را باز كرد نمي دانم چه شعري بود فقط معني و مفهوم آن اين بود كه اتفا قات بدي برايت مي افتد خيلي نگران مي شوي ولي خدا را فرا موش نكن كه خوو دش به تو صبر مي دهد گفتم: فا طمه چه فال بدي گرفتي؟گفت : نه ان شا ء الله خير است مهناز هم كه فال گرفت اين معني را داشت كه:دل به دنيا نبند دنيا گذرا است راه خوبي در پيش داري.... البته من مدتي بود كه نگران بودم و لي اصلا فكر نمي كر دم كه اين چنين اتفاقي بيفتد .. خوب نزديك عصر بود و من هم مشغوي گرد گيري ،يك روز دختر كو چكم مريم كه مشغو ل بازي بود رفت و يك رو سري مشكي پو شيد و ونشست گو شه ي ديوار به قول خو دمان كز كرد كنج ديوار. من هم مثل قديميها گفتم : نكن مادر اونو از سرت در بيار. هر كاري كردم كه آن را از سرش در بياورم نمي گذاشت و داد مي زد نه نه .. راستش از آن روز به بعد فكر كردم كه حا دثه بدي پيش مي آيد ولي هيچ وقت نه دوست داشتم نه فكر مي كردم كه اغين ما جرا پيش آيد . سه روز قبل از شهادت دختر ها برادرم گفتت : خو اب ديده ام كه عمه ام كه فوت شده بود آمده و سه تا پيراهن برده است من هم به زور يكي از پيراهنها را از او گرفتم ولي دو تايش را با خود برد. موقع بمباران برادرم هم توي بمباران قرار داشت ولي خدا خو است كه او زنده بماند تعبير خو اب برادرم اين گونه در آمد پيراهني كه از عمه خدا بيا مرزم گرفته بود خو دش بود كه خدا را شكر سالم ماند الان هم خدا را شكر مي كنيم اگر چه مادرم چندين سال است كه بيمار است و مبتلا به سر طان معده است ولي هميشه خدا را شكر مي كند او مهناز و فاطمه را خيلي دوست داشت با مصيبت و گرفتاري زياد مردن پدر آنها را بزرگ كرده بود ولي هميشه مي گويد :خدا را شكر كه دختر هاي نجيب و معصومي داشتم خودش داده خو دش هم گرفته است.

دسته بندی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.