شهید سیده بتول معزی

چ 1397/03/30 - 15:41

شهید سیده بتول معزی

نام پدر:فتح علی

تاریخ تولد: 1312/02/07

محل تولد: استهبان- فارس

تاریخ شهادت: 1366/05/09

محل شهادت: مکه مکرمه

وی در سال 1312 در خانواده ایی مذهبی که از سادات بزرگ و مورد احترام و اعتماد مردم پرورش می یابد و در دامان مادری پرهیز گار و متقی رشد می کند و در محضر مادر قرائت آیه های قران را فرا می گیرد و هم زمان در مکتب خانه به فرا گیری دانش و می پردازد و پایان نام تحصیلات ابتدایی ان دوران را دریافت می کند .قبل از انقلاب در ازمون اداره بهداشت وقت استهبان شرکت می کند و به عنوان کارمند پذیرفته می شود ولی چون در ان موسسه حجاب اسلامی رعایت نمی شد از این کار چشم پوشید و حجب و حیا را بر هر کاری مقدم می شمرد وی سنت های زیبای اسلامی را به کار می گیرد و با شریک زندگیش کانون گرم خانواده اش را شکل می دهد و در پرورش فرزندانش کوشا بود و انها را در اغاز کودکی به نماز و خلق و خویی پسندیده تر بیت می کرد و در اجتماع و به ویژه خانه در برابر خطاها خشمگین نمی شد و با خوشرویی و ارامش و پند و اندرز برای پیشگیری از لغزشها با اگاهی انها را راهنمایی می کرد او در دوران انقلاب همراه با دیگر خواهران و برادران شهر خود در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد و با اغاز جنگ او در پشت جبهه با پختن نان و بسته بندی کردن میوه و مواد غذایی به دیگران کمک می کرد در سال 1366 در مکه سربازان عربستان اتش می گشایند و با گلوله با جمعی دیگر از پاکان به شهادت می رسد.

زندگینامه

سید بتول معزی در خانواده ای مذهبی و با ایمان پا به عرصه دنیا گذاشت و درآغوش گرم مادر و پدر آداب و رسوم مسلمانی و دینداری را آموخت. کودکی بیش نبود که پدر و مادر خویش را از دست داد و ازآغوش پرمهراین دو گوهر گرانبها بی نصیب ماند وقتی خانه به ماتم نشست به ناچار با خواهرش به زندگی ادامه داد.

او پس از رسیدن به سن تحصیل علاقه زیادی به درس خواندن و کسب دانش داشت در معارف دینی ارداۀ خاصی داشت و سوره های قرآنی را حفظ می کرد و علاقه وصف نشدنی و بیش از حدی به ائمه اطهار و معصومین (ع) داشت در عزاداری این بزرگواران به خصوص در ماه محرم و صفر از ته دل گریه می کرد و ازچهره غمگین او می توان فهمید که چه علاقه ای د ردل نسبت به این عزیزان دارد.

در ماه 28 صفر در منزل آنها نوحه سرایی بود او زبان زد خاص و عام بود هم ازاخلاص و رفتارو سلیقه او در خانواده حرف می زدنند او درهمه لحاظ شاکر خداوند بود و درانجام امورزندگی خویش از او کمک می خواست و همیشه راضی بود، اهل تجملات و زرق و برق دنیا نبود.

او در ایام ماه رمضان شب قدر را در منزل خویش احیاء می گرفت و اصرار زیادی به برقراری این مراسم بود درحالی که اوایل انقلاب بود و رژیم صهیونیستی نمی گذاشتند کسی از این مراسم های پرفیض را اجرا کنند و بخاطر ائمه معصومین به سوگ بنشینند این عزیز نقش بسزایی در این مراسم ها داشت و برای زنده نگه داشتن ایام قدرهرکاری می کرد. او مادری مهربان و دلسوز برای فرزندانش و همسری فداکار و یاوری دلسوز برای شوهرش.

عاشقانه فرزندانش را دوست می داشت و به آنها محبت می کرد، این عزیز بزرگوار در سال 1366 با قلبی آکنده از مهرخدا و دلی سرشار از عشق و محبت به او راهی مکه مکرمه شد تا به انتظار چندین ساله خود که آرزوی همیشگی او بوده با دیدن کعبه خاتمه داد او به فرمان ولی امر مسلمین امام خمینی(ره) دوش به دوش با دیگرمسلمانان در تظاهرات علیه مشرکین در کنار حرم امن الهی به آرزوی چندین ساله خود رسید و درمکه نیز شهید شد و ازخود خاطره ای برجا گذاشت.

خاطره ای از زبان فرزند شهید

در دوران کودکی از آغوش پدر و مادر محروم شد و نزد خواهرش زندگی را ادامه داد در سن 20 سالگی با جوانی با ایمان ازدواج کرد.

در دوران کودکی طوری تربیت شده بود که به مسائل مثل روزه- نماز- خمس و زکات و زیارت معصومین اهمیت خاصی می داد او حافظ قرآن بود وقرآن را از حفظ می خواند در 28 صفر سالروز شهادت امام حسن مجتبی و رحلت پیامبر(ص) شمع روشن می کرد و نوحه سرایی می کرد و برای این امامان اشک می ریخت. از همسایگان و دوستان وقتی کسی به سفر حج مشرف می شد فرض می خواست که با او به دیدن آنها برویم و ازآنها التماس دعا بخواهیم او تا ششم ابتدایی بیشتر درس نخواند دارای هوش و زکاوت بالایی بود در امانتداری و سخاوتمندی

بی نظیر بود شبهای 19 و 21 قدررا با خلوص نیست و برای رضای خداوند مراسم درخونمون می گرفت و از دل وجان در این مراسم مایه می گذاشت. او به چند چیز اهمیت خاصی می داد. به نمازخواندن اول وقت، روزه گرفتن، قرآن خواندن، شرکت در راهپیمایی ها وتا جایی که ممکن بود ما را نیز تشویق می کرد.

به 28 صفر علاقه داشت روزی که در مکه به شهادت رسید روز7 ذی الحجه روزجمعه خونین بود وقتی که پس از چند روز جسد را تحویل گرفتیم پیکر این عزیز را روز 28 صفر به خاک سپردیم.

وقتی برایم مشکلی پیش می آید به مزار مادرم می روم سرمزار از او می خواهم کمکم کند او در تربیت ما کوتاهی نکرد و همیشه دوست داشت که ما خوب باشیم او دارای 3 دختر و 3 پسر است و همیشه زیارت عاشورا و دعای کمیل و ندبه و نماز چهارده معصوم را می خواند و ازآنها برای کارهایش کمک می گرفت.

دسته بندی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.