مصاحبه با خواهر ایثارگر اشرف مولوی

س 1393/06/25 - 22:35
حماسه پر شور كربلا و ايثارگري هاي زينب (س) و ديگر زنان چون مادر وهب (دختر عبد،از بني كلب،همسر عبدالله بن عمير كلبي) جلوه اي از روح شهادت طلبي در زنان مسلمان است . از اين رو زنان ايران اسلامي چه در مشروطه و چه در انقلاب اسلامي و چه جنگ تحميلي، با الگو پذيري از حضرت زينب (س) همواره در كنار مردان خود وگاهي جلوتر از آنان، از آزمون صبرو استقامت و ايثار و شهادت طلبي، سر بلند بيرون آمده اند

 

 

 

 

فعاليت زنان در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه اسلامي، از صدر اسلام تا كنون از واقعيت هاي غير قابل انكار تاريخ اسلام و ايران است.هر چند اسلام با حضور زنان در جنگ ها به عنوان رزمنده مخالف است ، اما در مواردي كه اين اقدام به منظور دفاع از جان خويش يا دفاع از وجود مبارك پيامبر (ص) انجام شده،م خالفتي ابراز نشده است. از همان صدر اسلام، زنان شهادت طلب و ايثارگر حتي در بحراني ترين شرايط از بذل جان و فداكاري در راه اسلام دريغ نداشتند . حماسه پر شور كربلا و ايثارگري هاي زينب (س) و ديگر زنان چون مادر وهب (دختر عبد،از بني كلب،همسر عبدالله بن عمير كلبي) جلوه اي از روح شهادت طلبي در زنان مسلمان است . از اين رو زنان ايران اسلامي چه در مشروطه و چه در انقلاب اسلامي و چه جنگ تحميلي، با الگو پذيري از حضرت زينب (س) همواره در كنار مردان خود وگاهي جلوتر از آنان، از آزمون صبرو استقامت و ايثار و شهادت طلبي، سر بلند بيرون آمده اند . از اینرو سایت زنان شهید گفت و گویی با خواهر ایثارگر اشرف مولوی انجام داده است.

 

1-    لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.

 من اشرف مولوی هستم، متولد سال1346 و دارای مدرک دیپلم انسانی.

2-    در مورد فعالیتهای خود قبل و بعد از انقلاب اسلامی توضیح دهید.

قبل از انقلاب من 13 ساله بودم و فعالیت چندانی نداشتم. اما برادرم چون فعالیتهای زیادی داشتند در روحیات و فعالیت های ما تأثیر می گذاشتند.


3- مدت حضور خود را در ستادهای پشتیبانی بیان فرمایید.

من از سال 59 بنا به سفارش برادرم که در اوایل جنگ به شهادت رسید، وارد ستادهای پشتیبانی شدم. درآن زمان هنوز بسیج در شهرستان ما تشکیل نشده بود اما گروه جهاد فعال بود و ستادپشتیبانی تشکیل داده بودند. درسال 60 بسیج هم تشکیل شد و من علی رغم سن کمم ( 13 ساله و مجرد )، فعالیتم را به طور رسمی در بسیج شروع کردم.

4-    از اقدامات خود در ستادهای پشتیبانی، مناطق عملیاتی و یا تیم های امدادگری مطالبی را بیان فرمایید.

سال 1364 من جزء 12 نفری بودم که به پادگان الزهرا (س) برای گذراندن دوره های کلی نظامی درحد چریک رفتیم. دوره ها بسیار فشرده و سنگین بود. بعد از اتمام ما را به شهرهای مرزی که احتمال حمله بود فرستادند تا به مردم آموزش دهیم. اما با این اوصاف اجازه رفتن به جبهه را به ما نمی دادند. من خودم زنگ زدم دفتر امام (ره) تا مجوز اعزام را بگیرم اما مسئول دفتر امام (ره) فرمودند شما ناموس این مملکت هستید و تازمانی که برادران هستند نیازی نیست شما به جبهه بروید.

5-    در زمان فعالیت چند سال داشتید.

13 ساله و مجرد بودم.

6-     نظر خانواده، پدر و مادر، همسر و فرزندان در خصوص فعالیت شما چه بوده است.

خانواده بنده نه تنها مخالفتی با فعالیت بنده نداشتید بلکه خودشان هم بسیار فعال بودند.

7-  نقش زنان در هشت سال دفاع مقدس ( ستادهای پشتیبانی- مناطق جنگی –امدادگری) را چگونه توصیف می فرمایید.

اگر نبود حمایت و حضور خواهران، شاید برادران در جنگ به این شکل موفق نبودند. نقش زنان فقط در پشتیبانی و .. نبود، حفظ روحیه ایثار درخانواده ها از جمله نقش اساسی زنان در دفاع مقدس بود. اگر مادری مانع رفتن فرزندش به جبهه می شد و یا خانمی مانع حضور همسرش در منطقه می شد، این موفقیت و دفاع حاصل نمی شد.

8-    یکی از بهترین خاطرات خود را در طول 8 سال دفاع مقدس بیان فرمایید.

سال 63 بود، روز قدس، قرار بود 40 نفر از خواهران بسیجی رژه مسلحانه بروند. صدام تهیه کرده بود بمباران می کند.

اولین بار بود که می دیدم علی رغم تهدیدات، مردم به طور گسترده در راهپیمایی شرکت نموده بودند. با شروع راهپیمایی، سرو کله هواپیماههای جنگی صدام پیدا شد. اما بچه ها باهمان نظمی که داشتند به کار خود ادامه دادند و مردم هم در همان شرایط حضور داشتند و به هواپیماههای دشمن در بالای سرشان نگاه می کردند و شعار می دادند " حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست".

به علت حضور پر رنگ نیروی هوایی ایران آنروز دشمن کاری از پیش نبرد اما حاشیه تهران را بمباران کرد. بعد از بمباران ما سریع به بیمارستان حیدری رفتیم، غسل و کفن بچه ها آخرهای شب انجام می شد، من آن شب اولین بار بود که به غسالخانه می رفتم؛ 17 ساله بودم. از استرس تمام بدنم می لرزید، شهدای آن روز هرگز از دهنم خارج    

نمی شوند.

9-    در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.

من خدا را شاکرم که در آن زمان بی تفاوت نبودم، در جنگ همه تلاش کردند، واقعاً مردم و رزمندگان ما مردانگی و ایستادگی کردند. وظیفه شما سنگین تر از زمان دفاع مقدس است شما می بایست تلاش کنید تا این ارزشها و این روحیه انقلابی در بین عموم مردم حفظ شود.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.