

شناخت شیوه و روش زندگی شهدا ما را در پیمودن مسیر و برآورده کردن خواسته های آنها یاری می کند. بازماندگان شهدا بالاخص مادران به عنوان تربیت کننده این نسل برومند بهترین راوی برای نسلی هستند که الگوهای بومی چراغ راه زندگی عزتمند برای آنهاست از اینرو سایت زنان شهید گفت و گویی با خانواده شهید سمیه فلاحی زاده انجام داده است.
مصاحبه با خانواده شهید سمیه فلاحی زاده
1. به عنوان اولین سؤال، ضمن معرفی خود، نسبت تان را باشهید بیان نمایید.
این جانب فرزانه رک، مادر شهید، سمیه فلاحی زاده هستم.
2. در زمان شهادت، شهید چند ساله بودند.
در زمان شهادت دخترم سمیه 19 ساله بود. سمیه متولد 13/7/66 بود.
3. درخصوص تحصیلات شهید صحبت بفرمایید.
ایشان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را درخرم آباد گذراند و به خاطر شغل پدرش به شهرستان اسلام شهر نقل مکان نموده و دوران متوسطه و پیش دانشگاهی را در اسلام شهر بودند و در حال آماده شدن جهت ادامه تحصیل درحوزه علمیه بود که به مقام رفیع شهادت نائل آمدند.
4. شهید چه فعالیت های سیاسی و اجتماعی داشتند.
سمیه عضوفعال در بسیج بود و خدمت به دیگران را از وظایف اخلاقی خود می دانست. ایشان در فعالیت های مختلف از جمله راهپیمایی ها، حضور در انتخابات، مسابقات قرآنی، ورزشی و... شرکت فعال و گسترده ای داشتند.
5. رابطه شهید با نماز و مسجد چگونه بود.
شهید به نماز اول وقت بسیاراهمیت می داد و ازآنجا که وی عضو بسیج مسجد امام زین العابدین (ع) بودند رابطه بسیار نزدیک و معنوی با مسجد داشتند.
6. در طول دوران دفاع مقدس، شهید فعالیت داشته است.
سن شهید (متولد1366) به زمان انقلاب نمی رسید، ولی ایشان فرزند سالهای دفاع مقدس بود و ارادت خاصی به ولایت و شهداء داشتند. ایشان در دوران نوجوانی از هرگونه اقدامی جهت دفاع از ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی دریغ ننمودند. دخترم همیشه با من به " زینبیه" می آمد. و مشتاقانه هرکاری که از دستش برمی آمد انجام می داد.
در زینبیه، خانم ها فعالیت های پشت جبهه داشتند و برای رزمندگان آجیل بسته بندی می کردند. پتو و ملحفه می شستند و کارهایی از این قبیل.
7. در خصوص نحوه شهادت و محل شهادت شهید بزرگوار صحبت بفرمایید. خبرشهادت شهید را چگونه به شما اصلاع دادند.
درتاریخ 4/6/87 بود که ساعت 7 صبح فرمانده حوزه با بنده تماس گرفتند و فرمودند که جهت برگزاری جلسه اضطراری در محل حوزه حضوریابم. گویا همه چیز را می دانستم، از شب قبل استرس خاصی وجودم را فراگرفته بود. ولی مادر است و دلتنگی ها و وابستگی های او نسبت فرزندش. بعد از حضور در حوزه به همراه تعدادی از خواهران راهی مزار 5 شهید گمنام شهرک شدیم. در طول مسیر از خواهران خواستم به من بگویند که چه شده. آنها گفتند سمیه درحین آموزش گرمازده شده و به بیمارستان منتقل شده. تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد. آخر سمیه تک دختر خانواده و آنقدر خوب و مهربان بود که درحق مادرش هم مادری می کرد. بعد از زیارت شهدای گمنام به سمت اسلامشهر راهی شدیم که خود را به بیمارستانی که سمیه در آن بستری بود برسانیم و آنگاه بود که خبرشهادت سمیه را به من دادند. لحظه ای از خود بی خود شده و فریادی از اعماق جان کشیدم گویی زمین و زمان بامن فریاد می زدند.
چه زیبا سمیه من می دانست که قرار است پرواز کند، پرواز تا عرش. دخترم روز قبل به دلیل قطع بودن آب گرم مجتمع آموزشی به دوستانش گفته بود که قصد دارد با آب سرد غسل شهادت نماید. سمیه درحین آموزش در پادگان صاحب الامر به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
8. شهید وصیت نامه یا سفارش خاصی داشته اند.
ایشان همیشه نسبت به دفاع از ولایت، پاسداشت خون شهداء و رعایت حجاب، توصیه می نمود و ارادت خاصی نسبت به امام داشته و کتابهای امام را خوب مطالعه می نمود.
9. انتظار شهید از مسئولین چه بود.
احترام به مردم و خدمات رسانی به نحو شایسته
10. اسوه دینی، اخلاقی شهید چه کسی بود.
اسوه دینی و اخلاقی شهید، حضرت زهرا(س) بود و اعتقاد داشت یک زن مسلمان تنها با تأسی به اسوه زنان عالم حضرت زهرا (س) می تواند نمونه باشد.
دیدگاه ها