

به گزارش زنان شهید به نقل از خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، كتاب «من زندهام» با رويكرد داستان، زندگی و خاطرات خودنوشت معصومه آباد است كه توسط انتشارات عروج منتشر شده. اين كتاب در 536 صفحه، مشتمل بر هفت فصل با موضوعات خاطرهها، نكتههای مهم و عكسهای زمان جنگ به چاپ رسيده است.
پيشگفتار كتاب، شامل تشكر معصومه آباد از خواهران و برادرانی است كه در مستندسازی زندگی وی با او همكاری كردهاند و اين اثر به ساحت مقدس پيامآور كربلا كه قصه اسارتش سرمشق همه آزادگان جهان و از جمله زنان آزاده كشورمان است تقديم شده.
اين نويسنده در بخشی از پيشگفتار و بيان پيام اصلی كتاب «من زندهام»، اين نكته را به مخاطب متذكر میشود كه فراموش نكنيم از خانوداه آبيان، پدر و پسر در يك روز شهيد شدند و مادر، حجله همسر و فرزندش را با هم چيد. در بُعد ديگر اين كتاب، اشاره به آزادگانی شده است كه هنوز شبها با كابوس زندان الرشيد و استخبارات، قتلگاههای عنبر، رماديه، تكريت و موصل از خواب میپرند، بیآنكه سازمانهای مدافع حقوق بشر به آن همه جنايات پاسخی داده باشند.
فصل اول اين كتاب، از روزگار كودكی معصومه آباد كه با اولين حركت قطار زندگیاش آغاز میشود، شروع شده و در هر پيچ، بارش سنگينتر میشود؛ باری كه خاطره، لبخند، گريه، درد، شادی و عشق، در خانوادهای دينمدار را به تصوير میكشد.
فصل دوم اين كتاب، از روزگار نوجوانی معصومه آباد، دوران ورود به دبستان، تا زمان اصرار مادرش برای كار در آرايشگاه اختصاص دارد و اين كار با مخالفت برادرهايش و رفتن وی به خياطی خانم دروانسيان ادامه دارد.
در فصل سوم كتاب «من زندهام»، مسائل و اتفاقات انقلاب و جنگ تحميلی به صورت مختصر بيان میشود. اين فصل همچنين بيانگر سفر معصومه آباد به اهواز طی دوران هشت سال جنگ تحميلی است. فصل چهارم اين كتاب، اسير شدن در بيمارستان «الرشيد بغداد» و اتفاقات مربوط به آن را عنوان میكند.
در فصل پنجم اين كتاب، روزهای انتظار خانواده معصومه آباد بعد از مفقود شدن وی را يادآور میشود و فصل ششم اين كتاب نيز خلاصه اسارت چهار ساله آباد و انتقالش از بيمارستان «الرشير بغداد» به اردوگاه موصل و عنبر را بازگو میكند.
در آخرين فصل كتاب «من زندهام»، نمونههايی از نامههای آزاد در هنگام اسارت به خانوادهاش و گزيدهای از عكسهای روز آزادی وی در كنار خانواده را نشان میدهد.
دیدگاه ها