
به گزارش سایت "زنان شهید" به نقل از دفاع پرس، شعر دفاع مقدس از زمان جنگ تا امروز دورههای مختلفی را تجربه کرده است. در هر دوره زمانیبه فراخور شرایط سیاسی و اجتماعی نگاه و محتوایی متفاوت پیدا کرده است. ورود شاعران نسل جدید به شعر دفاع مقدس نگاهی تازه و نو به اینحوزه آفریده که در کنار نگاه حماسی شاعران قدیم فضایی جالب توجه رارقم زده است. حمیدرضا شکارسری از شاعران دفاع مقدس در گفتوگویی وضعیت امروز شعر دفاع مقدس را بررسی میکند و از وضعیتی که این حوزه از دیرباز تا کنون پیموده سخن میگوید. اگر بخواهیم یک ارزیابی کلی از وضعیت امروز شعر دفاع مقدس داشته باشیم، چه جایگاهی برای این حوزه قائلهستید؟ شعر دفاع مقدس یک روند کاملاً طبیعی در روزگار ما دارد. یعنی به لحاظ کمی دارای یک افت بسیار چشمگیر است. چون از یک حادثهعینی دارای ماهیت سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک دههها گذشته و طبیعی است به لحاظ کمی سرایش شعر در این زمینه کمشود. اما به لحاظ کیفی شعر دفاع مقدس در روزگاری به سر میبرد که اگر نگویی بهترین، لااقل میتوانیم بگوییم شعرهای بسیارخوبی در سالهای پس از جنگ سروده است. اگرچه تعدادش کم است اما احتمال آفرینش شعرهای موفق در این زمینه بیشتر است. جنگ در روزگار خودش زبان را عصبی و شاعر را سیاسی و اجتماعی میکند و جذابیتهای فرمی و ساختاری را عقب میزند چونمیخواهد وجهی حماسی و محرک از خودش نشان دهد. از اینها گذشته یکسری ملاحظات سیاسی، اجتماعی، امنیتی وایدئولوژیک وجود دارد که باعث میشود شاعر در سالهای دفاع مقدس خیلی واقعگرایانه به موضوع جنگ نزدیک نشود و بیشترآرمانگرایانه به موضوع جنگ نگاه کند. اما وقتی جنگ به پایان میرسد این ملاحظات کمرنگتر میشود. آن وجه حماسیِ روزآمد و روزمره شعر، وجه انسانی پیدا میکند.یعنی آن لحظات ناب انسانی که در هنگامه جنگ مطرح بوده ولی در سر و صدای جنگ فرصتی برای ظهور و بروز پیدا نکرده حالا باخوابیدن سر و صداها فرصتی برای دیده شدن پیدا کرده است. شعر از حالت سیاسی به حالتی رمانتیک و انسانگرایانه تبدیلمیشود. این گونه بیانی نه اینکه در زمان جنگ وجود نداشته بلکه وجه غالب نبوده است. وقتی سالها از پایان جنگ فاصله میگیریم اینگونه بیانی فرصت ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند. از طرفی در سالهای دفاع مقدس، جنگ را میتوان مثل یک تابلوی خیلیعظیم و بزرگ در نظر گرفت که شما به این تابلو چسبیدهاید و چیزی از این تابلو نمیبینید. اما هر چقدر که از جنگ میگذرد از اینتابلو فاصله میگیرید و دقیقتر نگاهش میکنید و به زوایای پنهانی میرسید که زمان جنگ به چشمتان نمیآمد. اسطورهها و اسوههایی که چون در کنارمان زندگی میکردند به چشممان نمیآمدند ولی الان آنها را میبینیم. آن ملاحظات وقتیکنار میرود شما جزئیات بیشتری از تابلو میبینید و واقعگرایانهتر و انسانگرایانهتر جنگ را میبینید. این فرصتی است که شاعران در روزگار ما دارند و خوشبختانه به تعداد خیلی کم هنوز کسانی که دغدغه جنگ دارند با این رویکردها به جنگ نزدیک میشوند.رویکرد حماسی جنگ امروز دیگر کارکرد خاصی ندارد. درست است از دوران دفاع مقدس فاصله گرفتهایم ولی شعر دفاع مقدس به بیان دیگری راهش را ادامه میدهد و ازشهدای مدافع حرم، پایداری و مقاومت شعر میگوید. شاعران امروز تا چه اندازه نسبت به این مضامین تازه آشنایی دارند؟ انقلاب بیشتر از اینکه یک مفهوم سیاسی باشد یک مفهوم فرهنگی بود و به همین خاطر جنگ هم بیشتر از اینکه صرفاً یک پدیدهمخرب سیاسی اجتماعی باشد، یک پدیده ایدئولوژیک و فرهنگی به شمار میرود. بنابراین با پایان جنگ شعر دفاع مقدس تمامنمیشود چون دفاع از مرزهای عقیده همچنان سرجایش هست. اگر مسئله صرفاً دفاع از آب و خاک بود دیگر تهدیدی وجود نداشت و شعر باید به پایان میرسید. ولی میبینیم شعر دفاع مقدس همچنان که رمان و داستان این حوزه ادامه دارد وجود دارد چون باور و عقیده هنوز زیر هجوم است واین ادبیات و شعر در نویسندگان و شاعران میراث دارد. به تعبیری شعر مقاومت از جمله شعر مربوط به مدافعان حرم به نوعیمیراثدار شعر دفاع مقدس است و به لحاظ موضوعی و محتوایی این مقاومت در ادامه دفاع مقدس اتفاق میافتد. سمت دیگر میراث ادبی آن شعر دفاع مقدس است. شاعران امروز از تجربههایی که سه دهه سرایش شعر دفاع مقدس به دستآوردهاند از همان تجربیات در سرایش شعر برای مدافعان حرم و جبهه مقاومت استفاده میکنند. این باعث میشود از بیان خامی کهدر سالهای اولیه جنگ داشتیم مبرا شویم و بیانمان پیراستهتر و به فرمهای پیچیده شعرمان نزدیکتر شویم. به همین خاطر از تجربه شعر دفاع مقدس و شاعران دفاع مقدس استفاده میکنیم. شعر مقاومت نه به لحاظ موضوع و مفهوم سیاسی، اجتماعی وایدئولوژیک میراثدار دفاع مقدس است بلکه شعر مقاومت هم از تجربیات شعر دفاع مقدس بیشتر ین و بهترین استفاده را میبرد. شاعران توانستهاند به این فضا نزدیک شوند؟ بله، در واقع اگرچه هنوز در دل این جنگ هستیم و از آن فاصله نگرفتهایم تا بتوانیم دقیق کنجها و زوایایش را ببینیم اما در عین حالانجام وظیفه ادبی در رابطه با مقاومت شده است. یک نهضت جمعآوری شعر مقاومت مورد نیاز است. شعرهایی که نه فقط انجاموظیفه سیاسی، ایدئولوژیک باشد بلکه انجام وظیفه ادبی هم باشد. یعنی شاعر مقاومت به لحاظ فرمی و ساختاری هم حرفهایجدیدی برای گفتن داشته باشد. این کارها را جمع کنیم تا بتوانیم مجموعههای آبرومندی از آثار ارائه شده فراهیم کنیم. شعر دفاع مقدس گاهی حالتی اعتراضی به شرایط اجتماعی پیدا میکند. آیا این دسته از اشعار را هم میتوانیم در زمره شعر دفاع مقدس به حساب بیاوریم؟ اگر این کار را نکنیم اشتباه کردهایم. شعر دفاع مقدس وقتی از سنگرها فاصله گرفته و رزمنده به پشت جبهه آمده و خاطراتش را با خود به همراه دارد ممکن است وجهی دیگر پیدا کند. وجهی که باعث میشود آن نگاه نوستالژی و انسانگرا از صحنههای جنگبیشتر به چشم بیاید. دیگر اینکه آن رزمنده زندگی امروزش که از جنگ و تبعاتش متأثر است را دارد و اگر بنا نباشد نسبت به کمرنگشدن ارزشها اعتراض کند دیگر چه میخواهد بگوید. از مشخصات شعر دفاع مقدس مگر آرمانگراییاش نبوده حالا اگر بگوییمنمیتواند شعار دهد و چندان شعارها را به رخ بکشد اما میتواند در قالب شعر، اعتراضاتی شاعرانه به وضعیت نامطلوبی که میبیندداشته باشد. شاعر دفاع مقدس مثل یک آنتن حساس ناظر وضعیت روزگار خودش است و طبیعی است این وجه اعتراضی در شعرش ظهور پیدا کند. ظهور شاعران جوان را با اندیشه و جهانبینی متفاوت نسبت به نسل گذشته که در فضای مجازی هم فعالیت دارند چطور میبینید؟ حضور این شاعران جوان در شبکههای مجازی نه تنها بد نیست بلکه خیلی خوب و مفید است. ادبیات همواره به نگاههای تازه، بداعت و تازگی نیاز دارد و این شاعران جوان میتوانند این تازگی را به شعر دفاع مقدس تزریق کنند. درست است که تجربه عینی از جنگ هشت ساله نداشتند اما سینه به سینه به آنها خبر رسیده است. چرا ما هنوز از عاشورا شعر میگوییم، مگر آن روزها رادیدهایم؟ بلکه سینه به سینه این روایت به ما رسیده است. دفاع مقدس هم با فاصلهای کمتر چنین حالتی دارد. این شاعران جوان هم میتوانند در داشتن نگاه تازه به این حادثه شریک شوند. بعد از جنگ تجربه اوضاع منطقه را داریم که تجربهای زنده است و خوشبختانه از طریق فضای مجازی دیگر چیزی پنهان نمیماند. درسالهای گذشته برای نوشتن صحنه، شاید حضور عینی لازم بود یا شاید نقل قول مستقیم از شاهدان صحنه لازم بود ولی امروزه شاعر از طریق فضای مجازی از تمام حوادث مطلع میشود. به همین خاطر جوانان ما با بهرهمندی از فضای مجازی این امکان را به شعر جنگ میدهند که نگاههای تازه و پرانرژیشان را تزریق و فرمهای تازه را تجربه کنند. اگر بخواهیم شعر دفاع مقدس را با ادبیات این حوزه مقایسه کنیم فکر نمیکنید شعر عقبتر حرکت میکند؟ بیتردید همینگونه است. این کاملاً طبیعی است و نباید انتظار داشته باشید شعر روایتگر صرف ماجرا باشد. شعر اشارهگر استولی ادبیات داستانی اشارهگر نیست و گوینده است. میگویند ادبیات داستانی محل تفصیل و شعر محل اجمال است. طبیعی است جنگ یک حادثه دراماتیک است که خصلت روایی دارد و با ادبیات داستانی چفت و بست بیشتری دارد. یک سرنوشت محتوم است کهبرای پرداختن جنگ یک ساختار دراماتیک مناسبتر است و طبعاً ادبیات داستانی مناسبتر است. باید از هر ژانر ادبی همان انتظاریرا داشته باشید که برایش درست شده است. شعر برای روایتگری و قصهپردازی نیست و جزء نگری و فضای استدلالی در قالبداستانی وجود دارد. ورود جریان روشنفکری به شعر دفاع مقدس میتواند یک فرصت باشد یا تهدید؟ کاملاً یک فرصت و مورد خوب است. ما داریم به روزگاری میرسیم که باید جنبههای انسانی و لحظات ناب جنگ را نشان دهیم.ممکن است این لحظات روشن نباشد و لحظههای تلخ و سیاهی را در برگیرد. اینها باید مطرح شود. ما به زمانی رسیدهایم که شعر جنگ میتواند مطرح شود و به تجربه شاعران دفاع مقدسمان کمک کند. منتها نکته مهمی که وجود دارد این است که شعر اینبزرگواران شعر دفاع مقدس نیست بلکه شعر جنگ و ضدجنگ است. یا تحریک به جنگ میکند، یا حماسی است یا از سیاهیها وتاریکیهای جنگ میگوید و ضدجنگ میشود. اما شعر دفاع مقدس هیچکدام از این دو حالت نیست. شعر دفاع مقدس بر جنبههای قدسی جنگ، بر دفاع از مرزها و باورهای دفاع مقدس تأکید میکند و با جریان روشنفکری تفاوت دارد. شعرهایی که این بزرگواران میگویند شعر جنگ است هرچند تجربههایشانبه لحاظ بیانی و فرمی میتواند برای شاعران دفاع مقدس کارآمد باشد. به ویژه که الان دیگر ملاحظات قبل را نداریم که از جنگ بدنگوییم. اگر کنار شعر دفاع مقدس، شعر جنگ حضور داشته باشد، نفس بکشد و با هم تعامل هم داشته باشند به رشد و پیشرفتشعر دفاع مقدس کمک میکند. آیا شعر دیروز و امروز دفاع مقدس قابلیت جهانی شدن دارد؟ خیر، مگر ادبیات ما جهانی است که شعرمان جهانی باشد. ما یک نهضت تجربه و یک حرکت منسجم برای ترجمه نداریم. مگر ادبیاتما جهانی شده که ادبیات دفاع مقدس که زیرمجموعهاش محسوب میشود بخواهد جهانی شود؟ در شرایط فعلی این انتظاربیهودهای است. از سوی دیگر شعر دفاع مقدس آرمانگرا، محتواگرا و ایدئولوژیک است و چه انتظاری دارید مخاطب آنسوی مرزها کهبا این فرهنگ آشنایی ندارد در فرصت کوتاه شعر با ارزشها، باورها و آرمانها همزبان شود. فرصتی برای این کار وجود ندارد مگر درمجموعههای طولانی که آن هم نهضت ترجمه میخواهد تا تعداد قابل توجهی از شعرهای دفاع مقدس در سالهای جنگ تا امروز را ترجمه کند و در یک بسته کامل به مخاطب آنسوی مرزها ارائه دهد که باز نسبت به انتقال این فرهنگ در ژانری به نام شعر تردید دارم.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه ها