به گزارش زنان شهید به نقل از خبرگزاري فارس از سنندج، ناهيد منصوري عصر امروز در نشست ستاد كنگره زنان شهيده كشور در سنندج، به وجود 540 شهيده زن در كردستان اشاره و از آن به عنوان برگ زريني در كتاب افتخارات اين استان نام برد.
وي با بيان اينكه شناساندن و ترويج افكار و راه شهدا به جوانان و زنان اين مرز و بوم بسترساز مصون ماندن آنان در مقابله با هجمه هاي دشمنان است، تصريح كرد: به هر ميزان آموزه ها و اهداف شهدا در جامعه ترويج و تو سعه پيدا كند، دشمنان در رسيدن به اهداف شومشان ناكام تر خواهند بود.
به گفته مسئول بسيج خواهران سپاه بيت المقدس كردستان، تبيين جايگاه شهدا به ويژه شهداي زن و معرفي آنان به عنوان الگويي كامل براي نسل جوان و آينده ساز كشور بهترين راه مقابله با انواع تهاجمات فكري و فرهنگي دشمنان است.
وي توسعه و تقويت برنامه هاي فرهنگي در زمينه شناساندن هرچه بيشتر شهدا را ضروري دانست و خاطرنشان كرد: برگزاري يادواره ها و كنگره هاي مختلف از شهدا مي تواند در پيوند بين شهدا و جوانان نسل امروز تاثير بسزايي داشته باشد.
مسئول بسيج خواهران سپاه بيت المقدس كردستان با اشاره به برگزاري يادواره شهيده ناهيد فاتحي كرجو در 22 پايگاه بسيج استان همزمان با سراسر كشور، افزود: متاسفانه در زمينه معرفي اين شهيده بزرگوار تاكنون كار زيادي صورت نگرفته و اميدواريم برگزاري كنگره ملي شهيده فاتحي كرجو اقدام ارزشمند در راستاي شناساندن هرچه بيشتر اين شهيده بزرگوار به مردم كشور باشد.
منصوري خاطرنشان كرد: به منظور شناساندن هرچه بيشتر اين شهيده عالي قدر امسال برنامه هاي گسترده اي در سطح استان و كشور برگزار مي شود كه ختم قرآن در پايگاه هاي بسيج، نامگذاري پايگاه هاي جديد با نام اين شهيده، برگزاري كرسي هاي آزادانديشي با موضوع حقوق زن و برگزاري مسابقه وبلاگ نويسي از جمله اين برنامه ها خواهد بود.
گفتني است؛ ناهيد فاتحي كرجو در چهارمين روز از تير ماه سال 1344 در شهر سنندج در ميان خانواده اي مذهبي و اهل تسنن به دنيا آمد.
پدرش محمد از پرسنل ژاندارمري بود و مادرش سيده زينب، زني زحمتكش و خانه دار بود كه فرزندانش را با عشق به اهل بيت (ع) بزرگ مي كرد.
ناهيد كودكي مهربان، مسئوليت پذير و شجاع بود كه در دامان عفيف مادر، با رشد جسم، روح معنوي خود را پرورش مي داد. آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت مي¬برد.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع درگيري هاي ضد انقلاب در مناطق كردستان، همكاري اش را با نيروهاي ارتش و بسيج و سپاه آغازكرد.
شروع اين همكاري، خشم ضد انقلاب به خصوص گروهك كومله را كه زخم خورده فعاليت هاي انقلابي اين نوجوان و ساير دوستانش بود، برانگيخت.
ناهيد علاوه بر همكاري با بسيج وسپاه بيشتر وقتش را به خواندن كتاب هاي مذهبي و قرآن و انجام فعاليت هاي اجتماعي مي گذراند.
اوايل زمستان سال 1360 به شدت بيمار شد و به درمانگاهي در ميدان مركزي شهر سنندج مراجعه كرد.
اما از ساعت مراجعتش خيلي گذشته بود و خانواده نگران شده بودند به همين دليل خواهرش به دنبالش مي رود و بعد از ساعت ها پرس و جو پيدايش نمي كند.
پدر ناهيد در زمان گم شدنش در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست تنها، به تنهايي همه جا را دنبال او مي گشت.
تا اينكه بالاخره از چند نفر كه ناهيد را مي شناختند و او را آن روز ديده بودند شنيد كه: چهار نفر، ناهيد را دوره كرده و به زور سوار ميني بوس كرده و برده بودند.
چند وقتي از ربوده شدن ناهيد گذشته بود كه خبر گرداندن دختري در روستاهاي كردستان با دستاني بسته و سري تراشيده به جرم اينكه «اين جاسوس خميني است!» همه جا پخش شد.
دیدگاه ها