شهيد اقدس رجبي

شهيد اقدس رجبي

نام: اقدس

نام خانوادگي: رجبي

نام پدر: عبدل

شماره شناسنامه: 1538

محل صدور: همدان

تاريخ تولد: 05/05/1337

تاريخ شهادت: 25/04/61

شغل: آموزگار

محل شهادت: همدان - همدان

حادثه منجر به شهادت: حوادث مربوط به جنگ تحميلي

خاطره:

مشخصات نویسنده خاطره                

شغل:خانه دار                     

نسبت با شهید:خواهر

چند روز قبل از شهادتش پدرش را در خواب دیده که پدر شهید نیزمرحوم شده بودند و در خواب دیده بود که پدرش در باغ بزرگ و با صفای است و از پدرش پرسیده بود که آیا در بهشت حوری نیز هست و پدرش گفته بود بله اینجا حوری های بهشتی هستند و چند روز به شهادتش رسید.

شهید فعالیهای فرهنگی زیادی انجام دادند.شهیده در تاج آباد از روستاهای بهار معلم بودند و هم در آن روستا کلاس قرآن برگزار کرده بودند و هم در همدان کلاس دایر کرده بودند اخلاق شهیده بسایر خوب و عالی بود که به بزرگتر ها و خانوادش خیلی احترام می گذاشت و به مادرش خیلی احترام می گذاشت و از این نظر در بین فامیل نمونه بود و از نظر عبادت هم پنج شنبه و دوشنبه روزه می گرفت و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد.

آن روز برای رفتن به نماز جمعه خیلی عجله داشت و خانواده اش گفته بود صبر کنید با هم برویم ولی شهیده گفته بودند اگر صبر کنم از راهپیمایی جا می مانم از خیابان بوعلی راهپیمایی شروع شد و به راهپیمایی ادامه دادند که بمباران شروع می شود و عده ای می روند و خواهر شهیده نیز که همراه ایشان بود با هم به راهپیمایی ادامه می دهند و به استادیوم قدس می رسند که شهید چون قدش بلند بود در جلوی صف ایستاده بود و شهیده وقتی می بیند خواهرش در هنگام بمباران راهپیمایی را ترک نکرده و به راهپیمایی ادامه داده خیلی خوشحال می شود و خواهرش را تشویق می کند و گفته بود بارکا ...

آمدید و فرار نکردید بعد شهید گفته بود خوش به حال اونهایی که شهید می شوند و ای کاش من هم پسر بودم و به جبهه می رفتم و شهید می شدم در هنگام سخنرانی امام جمعه بمباران می شودو اقدس رجبی شهید می شود.

زندگینامه

سال 1337 شهید اقدس رجبی در همدان و در خانواده ای ساده و معتقد به فرامین و دستورات الهی متولد شد. عشق به ائمه اطهار و پاکی و صداقت را در کانون گرم خانواده آموخت تا برای فردایی سخت و طاقت فرسا اما ارزشمند آماده شود.

دوران تحصیل را در دبیرستان پروین اعتصامی به پایان رساند و موفق به اخذ دیپلم شد و آنگاه در آموزش و پرورش شهرستان بهار ، به خدمت مقدس معلمی ، مشغول گردید. در سالهایی که نهضت اسلامی دوران رشد و شکوفایی خود را سپری می کرد شهید رجبی نقش مفیدی در بیداری بانوان و مادران این مرز و بوم ، ایفا نمود بطوری که در جلسات قرآن ، احکام و روضه حضرت ابوالفضل (ع) شرکت فعال داشت و همواره از بانیان و طراحان این تجمع ها بود.

از جو مذهبی جلسات برای معرفی و شناسایی نهضت اسلامی و شخصیت حضرت امام (ره) نهایت استفاده را می کرد. ایشان علاقه خاصی به حضرت امام (ره) و شهیدان کربلا داشت ، در راه ترویج فرهنگ اصیل اسلامی و قرآنی کوشا بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و به ثمر رسیدن خون شهیدان مملکت اسلامی ؛ شرکت در نماز جمعه ، جماعات ، دعای کمیل ، توسل و جلسات روضه خوانی برای سالار شهیدان را بر خود واجب می دانست ، در پاسداری از مکتب خونین عاشورا ، کمترین سستی و کوتاهی از خود نشان نمی داد. او که در سنگر مدرسه و جهاد مقدس فرهنگی ، مشغول به خدمت بود ، پس از صدور فرمان حضرت امام (ره) مبنی بر تشکیل کلاس های نهضت سواد آموزی ، جزء اولین افرادی بود که در این زمینه ، به ندای رهبر عالیقدر لیبک گفتند.

با برگزاری کلاس های احکام و قرآن ، علاقه مندان و فراگیران قرآن را با مسائل روز و ابعاد مختلف احکام اسلامی آشنا می ساخت. وی ، تمامی آرزوها و خواسته هایش را در تحقق حکومت عدل اسلامی ، به رهبری حضرت امام (ره) می دانست. در پیاده نمودن دستورات حضرت امام (ره) نقش بسزایی داشت. همچنین در پشت جبهه ، به تبیین نهضت عاشورای حسینی برای خانم ها و تشویق آنها به تربیت صحیح فرزندانشان ، جذب کمک های مردمی و بسته بندی کردن مواد خوراکی می پرداخت.

در روز جمعه 25 تیرماه 1361 مطابق با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان  و روز جهانی قدس با سر دادن شعارهای مرگ بر آمریکا و اسرائیل ، جهت اقامه نماز جمعه راهی ورزشگاه قدس شد و چون شهادت را از الطاف الهی می دانست ، علی رغم تهدیدهای دشمن بعثی ، هرگز ترسی به خود راه نداد. و معتقد بود «شهادت» لایق و شایسته هر کسی نخواهد بود ، مگر ؛ مورد لطف حق تعالی قرار گیرد. سرانجام این بانوی روزه دار و مومنه در همان روز ، بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر ، شربت گوارای شهادت را نوشید و به دیار دوست شتافت.