زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، به مثابهی موجودی كه جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد
إن تعريف المرأة في أغلب الثقافات الشرقیة بأنها عنصراً هامشیاً و لا دور لها في صياغة التاريخ وفي المفهوم الغربي موجود يرجح جنسيته علی انسانيته و وسیلة جنسیة للرجال وفي خدمة النظام الرأسمالي الجديد .
الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت كرد كه میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مركز بود. میتوان سنگر خانواده را پاكیزه نگاه داشت و در عرصهی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازیهای جدید كرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد
النموذج الثالث المرأة اللاشرقية ولا غربية .
المرأة الإیرانیة المسلمة التي فتحت تاریخاً جدیداً أمام أعین النساء في العالم، و أثبتت أنه یمکن للمرأة أن تکون امرأة و عفیفة و محجبة و شریفة، و تمارس في الوقت ذاته دورها في مرکز الأحداث و أصلها، ويمكن لها أن تحفظ خندق الاسرة من أي دنس وكذلك أن تحقق الکثیر من الفتوحات و الإنجازات الکبری وفتح خنادق جديدة في المجالات السياسية والاجتماعية .
در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور كردند كه میتوانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانهی سالم و خانوادهی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر به معروف و نهی از منكر و جهاد اجتماعی را جهانی كنند و بنبست های بزرگ را درهم بشكنند.
في الثورة الإسلامیة و الدفاع المقدس ظهر علی الساحة نسوة أعطين للمرأة تعريفا عالميا حيث آن حضورهن في مجال النمو وتهذيب النفس وفي ميدان حفظ البيت والاسرة المعتدلة وفي ميدان ومحور الولاية في المجتمع والجهاد في الامر بالمعروف والنهي عن المنكر والجهاد من آجل حفظ المجتمع حيث إستطعن تحطیم و اقتحام أکبر العقبات الطرق المسدودة.
تا آفتاب درخشان خدیجهی كبری علیهاالسلام و فاطمهزهرا علیهاالسلام و زینب كبری علیهاالسلام میدرخشد، طرح های كهنه و نو «ضدّ زن» به نتیجه نخواهد رسید
طالما بقیت الشمس المتألقة لسیدتنا خدیجة الکبری، و سیدتنا فاطمة الزهراء، عليها السلام و سیدتنا زینب الکبری عليها السلام ساطعة مشرقة، فإن المخططات القدیمة و الجدیدة المعادیة للمرأة سوف لن تنتج شیئاً.
و هزاران زن كربلایی ما نه تنها خطوط سیاه ستمهای ظاهری را در هم شكستهاند بلكه ستمهای مدرن به زن را نیز رسوا و بیآبرو كرده و نشان دادهاند كه حق كرامت الهی زن، بالاترین حقوق زن است كه در جهان به اصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته شدن آن است.
و أن الآلآف من نسوتنا المقتدية بالمعنوية والنهج الكربلائي لم یحطمن الخطوط السوداء للظلم الظاهری فحسب، بل فضحن أیضاً حالات الظلم الحدیثة ضد المرأة، و أثبتن أن حق المرأة فی الکرامة الإلهیة هو أعلی حقوق المرأة، و هو الحق الغیر معروف للمرة في العالم الذي یسمّی بالحدیث، و قد آن الأوان الیوم لمعرفته.