شهید توران شیرانی
نام پدر: محمد حسن
تاریخ تولد: 1340
تاریخ شهادت: 23/10/1365
محل شهادت: اصفهان خیابان پنج رمضان
کوچۀ شهید طلاکش
نحوه شهادت: بمباران
مزار شهید: گلزار شهدای اصفهان
کلامی با تو
«دشت، جوی آب، یک درخت، چند پروانه، چند گل، یک آسمان، کوههایی از دور، گل همچنان خندان، پروانه گرد شمع. شوق پرواز، عاشق سوخته دل، سر به آسمان آورده:« که ای شهادت خوش آمدی چه عجب! یک سری به ما زده ای چه عجب! »
«شهید توران شیرانی فرزند پنجم، خانوادۀ شیرانی بود. او معلمی نمونه و دلسوز جامعه بود ایشان معلم ناحیه 5 اصفهان بود که 7 الی 8 ساعت در روز به تدریس می پرداخت و با علاقۀ خاصی به این راه ائمه (علیهم السلام) عشق می ورزید. او نه تنها معلمی دلسوز، بلکه فرزند صالح و با ایمان و نیز خواهری مهربان و دلسوز بود خواهرش می گوید:« من که چهار سال کوچکتر از او هستم محکم بودن اعتقاداتم نسبت به اسلام و انقلاب را مدیون خواهرم هستم. زیرا از وجود او بود که من این آگاهی را به دست آوردم البته خانواده ام نیز سهمی داشتند؛ ولی خاطرم هست که در بچّگی با او مرتب به مسجد محل می رفتیم و نماز جماعت می خواندیم و در اکثر دعاهای شبهای ماه مبارک رمضان شرکت می کرد و حتی در راهپیمائی ها دوشادوش من حرکت می کرد و مرا تشویق می نمود با تشویق های او کاملاً مسلط به خواندن قرآن شدم و حتی عشق به مداحی پیدا نمودم.
میزان علاقۀ او به ائمه اطهار(علیهم السلام)به خصوص بانوی دو عالم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به قدری بودکه به عشق آن بانوی بزرگ نام دخترش را زهرا گذاشت وقتی به آینده خود و دخترش می اندیشید و با خود می گفت:« آیا روزی جنگ تمام خواهد شد.؟» سر کلاس درس برای دانش آموزان از جهاد و شهادت می گفت و در کنار آن از آیندۀ روشن که جوانان و نوجوانان ایرانی با رشادت هایشان بدست خواهند آورد.»
عروج ملکوتی
«شهید توران شیرانی ساعت 10شب دی ماه 1365 در سن 25 سالگی به علت بمباران دشمن به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد»
تو ای شهید به صبح وسپیده می مانی
به تابناکی اشک چکیده می مانی
به لاله سرخترین هدیه طلوع بهار
به سوسن و به گلِ تازه چیده می مانی
دیدگاه ها